سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

علي اکبر ولايتي در الگوي اسلامي ايراني پيشرفت:

هيچ ديني مانند اسلام حامي علم و فرهنگ نبوده است

مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل در سلسله نشست‌هاي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با اشاره به افتخارات فراوان علمي در ميان دانشمندان جهان اسلام گفت: هيچ ديني مانند اسلامي انگيزه حمايتي را در علم، تمدن و فرهنگ بوجود نياورده است.

به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، علي اکبر ولايتي دبيرکل مجمع بيداري اسلامي در دومين سلسله نشست‌هاي الگوي ايراني اسلامي پيشرفت که با عنوان مولفه‌هاي تاريخي و تمدني ايران و اسلام در توسعه و پيشرفت به همت گروه مطالعات توسعه اسلامي دانشگاه تهران در دانشکده اقتصاد اين دانشگاه برگزار شد، با اشاره به دوران اوج تمدن ايراني و اسلامي و مقايسه آن با ساير دوره ها در طول تاريخ و ارز جغرافيايي اظهار داشت: براساس يک منحني که نتيجه مطالعات خودمان است فرهنگ و تمدمن اسلامي از اواخر قرن دوم به تدريج رو به سقوط داشته و در بند سوم و چهارم و پنجم هجري به اوج مي رسد و از نيمه قرن پنجم و نيمه قرن شش تا قرن نهم، رو به نزول دارد اما در قرن هاي نهم و دهم مجدد رو به صعود دارد تا قرن يازدهم و نيمه قرن دوازدهم که از آنجا به يک سقوط مي رسد و در قرن 12 و 13 هجري و از آن به بعد رشد بالايي دارد.

وي افزود: مشابه اين منحني را که با محاسبات نسبتا دقيق و يک سال روي آن کار کرده ايم که به نتيجه رسيده‌ايم در جايي نديديم فقط مالک‌بن‌نبي الجزايري که کتابي راجع به تمدن اسلامي نوشته و اين منحني را به شکل ذوزنقه ترسيم کرده اما منحني او به هيچ وجه گوياي فراز و فرودهاي تمدن اسلامي نيست.

ولايتي با بيان اينکه در هر حوزه علمي دانشمندان درجه اول آن را با مشورت و مطالعه پيدا کرده ايم تصريح کرد: مثلا در فلسفه به ابونصر فارابي، شيخ الرئيس ابن سينا، ملاصدرا، و شيخ شهيد يحيي سهروردي، و در پزشکي به علي بن رب طبري، علي بن عباس اهوازي، محمدبن زکرياي رازي، ابن سينا، ابن نفيس دمشقي، و ابوالقاسم زهرابي اندلسي، و در رياضي به محمد بن موسي خوارزمي، ابوريحان، و خيام نمره 100 داده ايم و بقيه را با‌آنها مقايسه کرديم و با ترکيب اين حوزه ها مشخص شد که اوج دوران فرهنگ و تمدن اسلامي در آن قرون بوده است.

دبيرکل مجمع جهاني بيداري اسلامي درباره اينکه آيا دوران اوج تمدن اسلامي به محوريت مکان ها يا حوزه هاي جغرافيايي خاصي بوده و آيا ايران در حوزه تمدني اسلام پررنگ تر بوده گفت: قطعا ايران نسبت به جاهاي ديگر نقش پررنگ تري داشته براساس اين تحليل که در حوزه هاي مختلف فرهنگ و تمدن بايد ديد که دانشمندان درجه اول آن چه کساني هستند و اهل کجا بودند. با همين محاسبه ساده مثلا صد نفر از علما و دانشمندان در رشته هاي مختلف را مي توان مشخص کرد که موطن آن کجا بوده و در اين حال مي بينيم که ايران از همه سرزمين هاي ديگر جلوتر بوده البته ممکن است کساني بگويند اين نظريه سوپرناسيوناليستي است اما اين موضوع يک واقعيت است اگرچه ممکن است کساني بگويند حوزه تمدني فرهنگي و جغرافيايي ايران کجاست که بايد در جواب گفت از کاشمر تا بالکان و از جنوب سيبري تا جزيره العرب حوزه تمدني ايران بوده و همچنين ملاک هويت ملي نيز محل تولد و زبان آنها بوده که البته تقريبا همه بزرگان ما اغلب تأليفاتشان عربي بوده و تعدادي هم فارسي بوده است.

ولايتي افزود: اگر در بين همه دانشمندان اسلامي بگرديم بالاتر از همه شيخ الرئيس ابن سينا است که حضرت امام خميني (ره) درمورد او فرمودند هر چند به شيخ الرئيس اشکالاتي هست اما بعد از معصوم و لم يکن لهو کفوا اهد که امام خميني ره اين جمله را در مجموعه آثار خود در صحيفه و همين طور نقل قول مستقيم داشته اند لذا ابن سينا واقعا از نظر سطح شخصيت، علم، تسلط به مباني فکري، علمي، و عقلي فاصله زيادي با ديگران دارد و امام خميني (ره) بعنوان فقيه، مجتهد، فيلسوف، عارف، و اديب اين جمله را گفته است.

وي تصريح کرد: ابن سينا در فلسفه بالاترين، عميق ترين، و اساسي ترين کتاب را به نام شفا نوشته که در چارچوب پزشکي و تاريخ پزشکي جهان نيز بي نظير است همچنين کتاب قانون او 600 سال است که در دانشگاه هاي شرق و غرب بعنوان اولين کتاب پذيرفته شده بعد از تورات و انجيل پس از اختراع ماشين چاپ در جهان به چاپ رسيده است و همين امروز نيز بيش از 70 درصد اين کتاب همچنان معتبر است و بنده بعنوان يک پزشکي که نگاهي به پزشکي سنتي دارد عرض مي کنم که هيچ کتابي به اين عظمت نيست و کتاب شفا هم همينطور است و همه دانشمندان ريزخوار آن مي باشند در همين زمينه خواجه نصير از قول شيخ الرئيس ابن سينا مي گويد که من ستاره زهره را بر خورشيد رصد کردم و اين يکي از بزرگترين ضربه ها به نجوم بطلميوسي بود زيرا بطلميوس معتقد بود زمين مرکز عالم است و کل عالم بصورت نه فلک است و خورشيد و ستاره ها مانند کره ايشيشه اي به دور زمين مي گردند اما اين سينا ثابت کرد که خورشيد بر فلک چهارم زهره برفلک سوم، عطارت در فلک دوم، و ماه در فلک اول بوده که به همين خاطر به آنها قبله قمر مي گويند و اينها دور زمين مي گردندو همه با هم مي چرخند لذا اين ستاره ها از خورشيد عبور مي کند.

ولايتي با اشاره به ايراني بودن اغلب دانشمندان تصريح کرد: مادر شيخ الرئيس ابن سينا اهل بخارا پدرش اهل بلخ زبان محاوره اي او به فارسي، و رساله نبض و دانش نامه جامع علايي به زبان فارسي بوده همچنين ابوريحان 180 کتاب و رساله مانند رساله مشهور التفهيم به فارسي داشته است و همين طور کتاب هاي رازي فهرست کرده که حدود ده تاي آن به زبان فارسي بوده که البته الآن ديگر نيست. همچنين کتاب درت التاج به زبان فارسي بوده و کساني مانند خواجه نصير و شيخ اشراق نيز رساله هاي فارسي دارد.

دبيرکل مجمع بيداري اسلامي درپاسخ به اين سوال که آيا اوج گيري پيشرفت تمدن اسلامي تابع سياست گذاري حکومت ها بوده يا در متن اجتماعي و مردمي قرار داشته و همچنين نقش حقايق قرآني و اسلامي در آن چه بوده اظهار داشت: طبيعت خود اسلام در فرهنگ زايي است اسلام از علم تعاريف مختلفي دارد و دامنه آن وسيع است که بخشي از آن معلوم و بخش عمده آن معلوم نيست. خداوند در قرآن مي فرمايد که علم را ما عطا مي کنيم وحتي در سوره بقره مي فرمايد که همان نوشتن را خداوند به شما داده يعني يک مقداري از علم را به شما داده ايم. اثبات اين موضوع اين است که مثلا علم امروزي بعد از هزاران سال تعريف کاملي از روح ندارد و يا خداوند در جاي ديگري مي فرمايد علم نور است و خدا به قلب هرکسي که بخواهد آن را الهام مي کند. همچنين در احاديث آمده که به دنبال علم برويد حتي اگر در دورافتاده ترين نقطه مانند چين باشد و از گهواره تا گور طلب علم کنيم.

ولايتي افزود: اين درحالي است که تحليل دقيقي از علم ندارند و به تجربه استناد مي کنند.اما اگر واقعا تجربه ما را به علم واقعي مي رساند تا به حال خيلي از مسائل اثبات شده بود.ازسوي ديگر هيچ ديني نيست که مانند اسلام انگيزه هاي حکومتي را در علم زايي و فرهنگ زايي در جوهره دروني خود داشته باشد و همه را تشويق کند که به دنبال علم بروند.ادياني مانند مسيحيت، يهود، بودا، کنفسيوس و مذهب شينتو هيچ کدام مانند اسالم در اين قضيه نبودند.

 وي تصريح کرد: اين پيشرفت هاي تمدن اسلامي يک مقدار تابع تدبيرو سياست گذاري بوده اما وقايع تاريخي نيز در اين قضيه تأثيرگذار است. مثلا از نيمه دوم قرن پنج هجري که دقيقا در سال 488هجري قمري جهان اسلام ازسوي غرب مورد تهاجم صليبي ها قرار گرفت و اين جنگ 179سال طول کشيد تمدن اسلامي رو به افول رفت و در آن زمان که در جنگ مجال علم آموزي نيست و همه مدارس تحت هجوم هستند و حتي يکي از فرماندهان صليبي به پادشاه انگليس نوشت که تا معبد سليمان تا زانوهاي ما در خون مسلمانان بود بعد از آن هم در اواسط جنگ هاي صليبي در سال 616 هجري قمري مغول ها حمله کردند و نيشابور که دران زمان دو کرور يعني حدود يک ميليون جمعيت داشت و اولين مدرسه نظاميه توسط امام جبيني و با حضور شاگرداني مانند احمد و محمد غزالي را داشت مورد هجوم قرار گرفت و يکي از اهالي مرو در اين رابطه گفت که مغول ها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و حتي به سگ و گربه هم رحم نکردند و در روايتي آمده که شيخ عطار را با همان کتاب هاي خودش در حمله مغول ها کشتند. لذا فراز و فرود تمدن اسلامي با قوت و ضعف حکومت ها در سرزمين هاي اسلامي نيز به طور مستقيم ارتباط داشت هرگاه حکومتي مقتدر بود خطر دشمن را دفع مي کرد و همچنين عدل و انصاف هم مهم بود و البته تا تدبيرو  سياست گذاري صحيحي نباشد قدرت هم ايجاد نمي شود.

دبيرکل مجمع بيداري اسلامي با اشاره به نقش بسيار مهم سابقه فرهنگي چند هزارساله ايران در پذيرش اسلام ناب و تبعيت از اهل بيت (ع) گفت: به دليل همان سوابق ايرانيانقدرت گزينش و ايستادگي در مقابل خلفاي ناحق و قاصب را داشتند و اين موجب شد که ايران نقش بسيار مهمي در رشد تمدن اسلامي داشته باشد. وي افزود: يک خصوصيت بسيار مهم در اسلام آن است که آموزش علم را ارزان کرد و در ايران علم آموزي را از حالت طبقاتي درآورد.

مثلا طبق داستاني که حکيم ابوالقاسم فردوسي در شاهنامه نقل مي کند که داستان کفش گر معروف است انوشيروان مي خواست که از يک کفشگر براي جنگ قرض بگيرد کفش گر حاضر به اين کار شد به شرط اينکه اجازه بدهد فرزندش درس بخواند اما انوشيروان زيربار اين حرف نرفت و گفت که طبقه کاسبکار اجازه درس خواندن ندارد اين وضع ايران قبل از اسلام در دوران ساسانيان بود که فقط اشراف و روحانيون و نظاميان حق حضور در مدارس را داشتند.

که فقط يک درصد از مردم را تشکيل مي داد و بقيه مردم جزو بي طبقه ها بودند. لذا احتمال رشد نخبگي و اينکه تعداد بيشتري از مردم اجازه درس خواندن نداشته باشند در ايران بعد از اسلام بيشتر بوده و اصلا با ايران قبل از اسلام قابل مقايسه نيست.

ولايتي افزود: در ميان دانشمندان اسلامي به ندرت کساني را پيدا مي کنيد که متعلق به طبقه مرفه اشراف زاده يا اميرزاده باشد پدر ابن سينا کار ديواني مي کرد و مادرش يک دهاتي از روستاهاي اطراف بخارا بود. ابوريحان، رازي، و خواجه نصير نيز همين طور بودند. دربين دانشمندان معروف تنها يک طبيب به نام ابن جرار قيرواني متمکن بوده که از مريضان پول نمي گرفته و داروهاي آنها را نيز تهيه مي کرده و در کتابي به نام طب الفقرا و المساکين راه درمان ارزان قيمت را به دانشجويان نشان مي داده است.

ولايتي تصريح کرد: شرايط اجتماعي با شرايط وضع شده در اسلام منطبق شده و فضاي نخبگي تغيير کرده است.فضاي نخبه گري در اسلام فضاي مساعدي بوده و علاوه برآن علم آموختن بسيار آسان شده بود اولين مدارس، مساجد بودند که بعد از نماز در هر گوشه مسجد درس مي دادند. مانند سنتي که امروز در مسجد اعظم قم نيز وجود دارد که اين سنت از ابتداي اسلام بوده و در هيچ جا چنين محيط علم آموزي به صورت آسان و ارزان که در اسلام است وجود ندارد.همچنين هر کس استاد خودش را خودش انتخاب مي کند و تسهيلات آموزشي در نقاط مختلف جهان اسلام و وقف کردن وسايل تحصيلي مانند وقف کاغذ در مدارس بغداد از جمله آنها بوده است.

وي درپاسخ به اين سوال که آيا پيشرفت هاي پزشکي و تحصيلي در زمينه اقتصادي و رفاهي تمدن اسلامي نيز امتداد پيدا کرده بود گفت: آباداني فوق العاده و رفاه مردم رونق بازارها و بلاد اسلامي يکي از انگيزه هاي صليبي ها در برپايي جنگ عليه مسلمانان بود و حتي سياحان آنها درسفر به شهرهاي اسلامي با اعجاب و شگفتي سفرنامه هايشان را نوشته اند و اين در اروپاي بشدت عقب افتاده و فقر زده عجيب بود.

پاپ بعنوان يک کشيش در خيابان ها به راه افتاد و گفت که خواب ديدم حضرت عيسي خطاب به مسيحيان گفته که بيت المقدس را از دست مسلمانان نجات دهيم و پاپ در آن زمان فتواي جهاد داد که تعداد زيادي از الوات و اوباش که وضعيت مادي خوبي نداشتند نيز به طمع غارت کردن شهرهاي آباد و مرفه اسلامي به شهرهاي اسلامي حمله کردند لذا فقط پيشرفت هاي مسلمانان در فلسفه و پزشکي نبود بلکه از علم الحيل يعني مکانيک گرفته تا ملازم و مرايا که فيزيک نور است و تا رياضيات مسلمانان در ابداع و اختراع وسايلي که براي ايجاد رفاه لازم بود کوشيدند بنابراين نقش علوم در رشته هاي مختلف براي توسعه اجتماعي رفاه آسايش مردم که از مظاهر تمدن و پيشرفت است در شهرهاي اسلامي موثر بود.

انتهاي پيام/

برچسب ها: الگوی ، اسلامی ، ایرانی ، پیشرفت
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.