سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

داستانک/ مویه هایی برای علی اکبر(ع)

شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
علي اکبر(ع) به ميدان رفت؛ حسين (ع) گفت: «خدايا گواه باش بر اين قوم جواني به مبارزت آنان بيرون رفت که شبيه ترين مردم در خلقت و خوي بود به رسول(ص) تو. هرگاه مشتاق ديدار رسول(ص) مي شديم؛ نگاه به روي او مي کرديم.» رزم عياني کرد و بسياري از اشقيا را به هلاکت رساند؛ نزد پدر بازگشت در حالي که زخم هاي بسيار داشت. گفت: «اي پدر، تشنگي مرا کشت... آبي هست تا بر دفع دشمن قوت يابم؟» حسين(ع) از خاندان کرم است و عمري بشريت بر سر سفره احسان او، اما...
به پسر گفت: «به جنگ دشمن بازگرد، اميدوارم پيش از شام، جدت جامي پر به تو بنوشاند که ديگر تشنه نشوي.» بازگشت، در آن کارزار سخت لطمه ها ديد؛ کوفيان از کشتن او ابا داشتند اما چون اسب پيکر زخمي اش را بين آن لئيمان برد، سيماي پيامبر گونه اش پاره پاره شد. اشک از ديده حسين(ع) جاري شد و گفت: «علي، بعد از تو خاک بر سر دنيا...»

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.