سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

امام حسین(ع)، نماز و ما !!!

پدرش نیز همین گونه بود، در گرماگرم نبرد صفین، چشم دشمن به ضربات شمشیر علی(علیه السلام) بود و چشم علی(علیه السلام) هر لحظه که فرصت می یافت، به حرکات خورشید.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، احمد کریمی در جدیدترین مطلب وبلاگ حکمت ما نوشت:

ظهر عاشورا که شد، نماز خواند، تا مردم بدانند که اگر حسین (علیه السلام) هم باشی و در میان کوهی عظیم از غصه ها و غم ها و داغ هایی که بر دل داری، دشمن در حال هجوم به سوی تو باشد، باز "نماز" را فراموش نمی کنی؛ که همانا تو نماز را دوست می داری...

پدرش نیز همین گونه بود، در گرماگرم نبرد صفین، چشم دشمن به ضربات شمشیر علی(علیه السلام) بود و چشم علی(علیه السلام) هر لحظه که فرصت می یافت، به حرکات خورشید. ابن عباس صدا زد: مولای من، چه هدفی در نگاه کردن به آسمان داری؟ و امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود: وقت نماز را می پایم، تا نماز اول وقت از دستم نرود... گفت: فدایت شوم، در این میدان؟ و در حال جنگ؟ امام فرمودند: برای همین است که می جنگیم...برای نماز...

و امروز که حسین(علیه السلام)، محرم، کربلا، عاشورا و فرزندان و اصحاب با وفای سیدالشهدا برایمان به قیمت جان می ارزند، و بعد از گذشت قرن ها، آن واقعه عظیم را گرامی می داریم، و مانند فردی که تازه عزیزی را از دست داده است، برایش اشک می ریزیم، باید بدانیم که "نماز" محبوب دل حسین(علیه السلام) بود، و همانا هر کس نماز را بر خود مواظبت نکند، و دوستش نداشته باشد، با هدف های این امام عزیز، که بر پا دارنده نماز حقیقی بود، در تعارض و تقابل است.
حسین (علیه السلام) فرمود: همانا نماز را بسیار دوست می دارم، و ما می گوییم حسین(علیه السلام) را دوست دارم، آیا می شود با این حال، نماز را دوست نداشته باشیم؟؟؟

نیاید که، تا نیمه شب، به عشق امام عزیزمان، بر سر و سینه بزنیم، و صبح، نمازمان را در خواب و بیداری، و با سستی و کسالت و خواب آلودگی بخوانیم، و یا اصلاً قضایش کنیم...

عزاداری مستحبی است سفارش شده، و نماز واجبی است، که به آن موظف هستیم و ما را از آن بازخواست می کنند...
نماز، بازدارنده ای نیک است، از فساد و فحشا...

نماز، انتهای نزدیکی بنده است با معبودش...
نماز، پله صعود دهنده به مقامی است که، ما را به آن وعده نیک داده اند...

نماز، مرز میان کفر و ایمان است...
نماز، تکرار همه آن افعال و حرکاتی است که، رسول الله(صلوات الله علیه) ، از طرف خدای سبحان، به امتّش ابلاغ کرد، و در طول همه این قرن ها، انسان های بزرگ و شریف زیادی به واسطه آن به درجات عالی و والا رسیده اند.

نماز ایستگاه های زمانی در طول شبانه روز است، که انسان خسته از مجاهده با شیطان و نفس شیطانی، در آب زلال و مطهر رودخانه آن، خود را تطهیر می کند، و سپس مسیرش را در زندگی به سوی خدائی شدن هموارتر می کند...

نماز، سفارش همه اولیاء و اوصیای الهی است بر مردم، که حتی شفاعت اهلبیت نیز، به شرایط نگهداری از نماز وابسته شده است...

بیا و لحظه های ناب اذان را دریاب، زمانی که امام زمان تو نیز، طبق وظیفه اش و همانند اجداد طاهرینش (علیهما السلام) و مخصوصاً حسینِ سید الشهدا (علیه السلام) از همه چیز رها می شود، و به نماز، قیام می کند، تو دست بر کار دنیا بردن را، بسیار شرط نارفیقی است...
و تو نمی توانی در وسعت دنیایی که هر روزش عاشورا و هر جایش کربلاست،  نسبت به امام
زمان خود، غیر از این سه گروه باشی:

یا بی خیال از امام زمان شدن، و در کوفه امن و آسایش، خود را رها کردن...
یا شمشیر کشیده بر علیه او و جلوگیری کننده از نمازش به تیر جفا...
و یا تکبیر در پی تکبیره الاحرام امام خود گفتن و در پی او روان شدن...
انتهای حرف این است:
محرم حسین(علیه السلام) اگر برای تو زنده کننده "نماز" نباشد ؛ با محرم یزیدیان تفاوتی زیاد نمی کند...
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.