سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خانم شيرزاد از دزدهای چیره‌دست سریال جدیدش می‌گوید

اگر کاري در تلويزيون ديده مي شود يعني مردم آن را دوست دارند. ايرادي که مردم از مجموعه «دزد و پليس» مي گيرند اين است که چرا خنده دار نيست و توقع دارند که ما کار خنده دار بسازيم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:

شقایق دهقان در مجموعه در حال پخش «دزد و پليس» در نقش «فريبا» دختر دزدي ايفاي نقش مي کند که متفاوت با ديگر آثار تلويزيوني اش محسوب مي شود. او ماندگارترين نقش کارنامه خود را خانم «شيرزاد» مجموعه «ساختمان پزشکان» مي داند. با «دهقان» در مورد بازيگري به ويژه بازي اش در مجموعه «دزد و پليس» گفت وگو کرديم که در ادامه مي خوانيد.

به نظر مي رسد فيلم نامه هايي که برادران قاسم خاني نوشته اند، بيشتر توانسته است توانمندي هاي تان را به نمايش بگذارد؛ يعني از ظرفيت هاي خود شما استفاده کرده اند. قبول داريد اين متن ها مختص به خود شما نوشته شده است؟

به نظر اين فيلم نامه ها آن قدر درست نوشته شده اند و پرداخت درستي در مورد شخصيت ها انجام گرفته است که هر بازيگر ديگري که توانايي و استعداد داشته باشد مي تواند در اين کار، خودش را نشان دهد. اين که فيلم نامه براساس شخصيت و ويژگي هايم نوشته مي شوند دليلش اين است که من در اين تيپ کار کرده ام و آن ها با ويژگي هايم آشنايي دارند و در نقش ها اغلب انتخاب اول هستم.

براي مجموعه «دزد و پليس» که فيلم نامه را همسرتان نوشته بود، انتخاب اول بوديد؟

بله، همين طور است.

چه کرديد شخصيت «فريبا» در مجموعه دزد و پليس متفاوت با شخصيت خانم شيرزاد «ساختمان پزشکان» از کار درآمد؟

اين متفاوت بودن دوباره به مسئله فيلم نامه باز مي گردد، يعني «فريبا» شخصيت متفاوتي بود. علاوه بر آن چون در گذشته با تيم بازيگران اين مجموعه کار کرده بوديم و در مجموعه «دزد و پليس» نيز با يکديگر هم بازي بوديم، تمام تلاش خود را کرديم که آن نقش و روابطي که بين شخصيت ها بود، دوباره تداعي نشود. «بهنام تشکر» به عنوان بازيگر نقش مقابلم با جان و دل، ريزه کاري هاي نقش خانم شيرزاد را مي دانست و خيلي به من کمک کرد که حتي لحظه اي شبيه آن نقش نشود.

پس با آقايان «بهنام تشکر» و «هومن برق نورد» که مثلث طلايي مجموعه را تشکيل داده ايد براي متفاوت بودن و شباهت نداشتن بازي هاي تان با «ساختمان پزشکان» قبل از فيلم برداري تمرين داشتيد؟

بله، همين طور است. خيلي سعي کرديم در تمرينات بازي هاي مان متفاوت از کار درآيد و به آن چه که در تمرين داشتيم، در زمان ضبط چيزي اضافه نمي کرديم.

آيا حضور مثلث طلايي تان در مجموعه «دزد و پليس» موفق بوده است؟

به نظرم وقتي که اين گونه صحبت مي کنيد يعني از نگاه بيننده نشان مي دهد که جواب داده است.

موفق ترين و بهترين بازيگران نقش مقابل تان چه بازيگراني بودند؟

من با خيلي از بازيگران کمدي تاکنون کار کرده ام و هر کدام جنس کمدي هاي شان با يکديگر فرق مي کند و نمي توانم بگويم کدام بازيگران بهتر بودند، ولي مسئله اين است که بعضي از آن ها در حين کار فقط فکر مي کنند تا نقش خودشان ديده شود و براي شان فرقي نمي کند که چه بازيگري در مقابل شان بازي مي کند، ولي خدا را شکر من با بازيگراني کار کرده ام که همگي به کار گروهي فکر کرده اند نه اين که فقط خودشان ديده شوند.

اين موضوع درباره «بهنام تشکر» و «هومن برق نورد» هم صدق مي کند؛ يعني هدف اصلي شان اين بود که کار گروهي خوب شود و هيچ جا نمي بينيد که آن ها بخواهند خودشان به تنهايي در صحنه اي يا سکانسي ديده شوند.

در آينده هم از مثلث طلايي دهقان، تشکر و برق نورد کار ديگري را شاهد خواهيم بود؟

تا خدا چه بخواهد. مسئله اين است که من تصميم گيرنده نيستم که چه بازيگري مقابلم ايفاي نقش کند، چون خودم بازيگرم و انتخاب مي شوم ولي فکر مي کنم که اين دوستان هم، بازي خوبي دارند و هم رفتار و شخصيت شان طوري است که در هر گروهي کار کنند، آن گروه موفق خواهد بود.

چه قدر فيلم نامه طنز از قوت خاصي براي به کارگيري قابليت ها، جذب تماشاگران و توليد يک مجموعه موفق برخوردار است؟

وقتي که کاري به روز است و مسائل اجتماعي روز را نشان مي دهد بايد بازيگران، براي جذب بيشتر مخاطب، همان جمله هايي را که در جامعه ملموس تر است، به کار ببرند ضمن اين که واقعي بودن کار خيلي مهم است و خيلي اوقات خيلي مجموعه ها و فيلم هايي را که مي بينيم، شخصيت هايي را معرفي مي کنند که هيچ زمان در زندگي تان با آن ها روبه رو نشده ايد و يا از جمله هايي استفاده مي کنند که در هيچ شرايطي آن ها را به کار نمي بريم.

گاهي اوقات ممکن است فردي سبک خاصي داشته باشد مانند مرحوم «علي حاتمي» که گنجينه سينما و تلويزيون است و سبک کار وي به گونه اي بود که علاقه داشت درباره گذشته ها بنويسد و تاريخي بسازد که آن شيوه ديالوگ گويي و طرز رفتار خاص را مي طلبيد. به نظرم اگر مجموعه اي قرار است جامعه کنوني مان را به تصوير درآورد به واقع احتياج دارد که بيننده بتواند با آن همذات پنداري کند.

همذات پنداري در شرايطي به وجود مي آيد که بيننده با شخصيت ها آشنايي داشته باشد. اگر چه من به شدت نقش کمدي بازي کرده ام ولي آن چه که خوشحالم مي کند اين است که خيلي اوقات به من مي گويند که ما دختر خاله يا يک منشي داريم که خيلي شبيه شماست! يا در محل کارمان به خانم فلاني مي گوييم خانم شيرزاد، در واقع متوجه مي شوم که شخصيتي را بازي کرده ام که از ديدگاه بيننده آشناست و همين آشنايي سبب جذابيتش مي شود.

درباره شخصيت «فريبا» چه ويژگي هايي از او، ما به ازاي بيروني دارد؟

دزد بودن اين شخصيت يک طرف، چرا که هر کسي ممکن است با دزد برخورد داشته باشد ولي با اين شخصيت هيچ کدام معاشرت نمي کنيم، يا اگر فردي دزد باشد به طور حتم آن را از بقيه مخفي مي کند. فکر مي کنم در مورد فريبا به عنوان دختري که از قشر پايين تر جامعه است و پسرانه و مردانه رفتار مي کند، هر فردي مي تواند مثال هاي مختلفي در دور و اطراف خود بزند که من اين زن را مي شناسم. او اندکي در خانواده به برادر و پدرش تسلط دارد و مردانه رفتار مي کند که به طور حتم همگي مان با اين گونه افراد برخورد داشته ايم.

با توجه به ويژگي هايي که اشاره کرديد، آيا محدوديت ها و مميزي هايي که گريبانگير کمدين هاي زن مي شود، در اين مجموعه شامل حال نقش فريبا هم شد؟

تلويزيون حرمتي دارد که هميشه بوده که گاهي اوقات دست و پاگير است و باعث مي شود که کمدين هاي زن گرفتار خط قرمز شوند. براي اين که بيننده ما وقتي يک خانم را در تلويزيون مي بيند مي خواهد که آن وقار، ادب و تربيت را ببيند. به طور مثال وقتي يک خانم نقش دزد را بازي مي کند بايد حواسش باشد که بيننده او را پس نزند چون به طور قطع دچار خط قرمز مي شويم.

گاهي اوقات کمدين هاي خانم به دليل همين خط قرمزها گرفتار کليشه مي شوند اما «شقايق دهقان» از آن دست بازيگران خوب و توانمندي است که هيچ کدام از نقش هايش شبيه به يکديگر نيست و همه گل کرده اند. چه مي کنيد که هميشه نقش هاي تان متفاوت با يکديگر مي شود؟

فکر مي کنم اين مسئله ابتدا به فيلم نامه باز مي گردد. خيلي اوقات در آثار کمدي شخصيت هاي اصلي کمدي را آقايان بازي مي کنند و بازيگران خانم ديده نمي شوند و به دليل خط قرمزها نويسندگان سعي مي کنند براي بازيگران مرد بيشتر بنويسند چرا که دست شان بازتر است.

بيشتر فيلم نامه نويس ها مرد هستند و شايد شخصيت خانم ها را نمي شناسند ولي خوشبختانه با نويسندگاني کار مي کنم که شخصيت هاي زن به اندازه شخصيت هاي مرد براي شان اهميت دارد. علاوه بر آن، علاقه دارم در هر نقشي که بازي مي کنم متفاوت از نقش ديگرم باشم و خيلي تلاش و فکر مي کنم تا بيننده من را به عنوان يک کمدين زن پس نزند. هميشه سعي مي کنم کاري ارائه دهم که قابل قبول باشد.

از سخنان تان اين گونه به نظر مي رسد که از حضور در مجموعه هاي طنز راضي هستيد. نمي خواهيد از توانايي هاي طنز خود در سينما استفاده کنيد و در آن مديوم هم ظاهر شويد؟ آيا فيلم نامه ها خوب نبوده است يا پيشنهاد خوب نداشتيد؟

تاکنون هر چه فيلم نامه هاي سينمايي پيشنهاد شده است کمدي بود ولي کمدي هاي قابل قبولي نبود و دوست نداشتم بازي کنم. پيشنهاد سينمايي که با توجه به فيلم نامه هاي نازلي که در سينماست و بخواهد وسوسه ام کند تاکنون نداشتم.

پس موافقيد که هميشه در تلويزيون کار طنز انجام دهيد؟

اصرارم در تلويزيون بودن و ديده شدن نيست، مسئله اين است اگر کاري در تلويزيون ديده مي شود يعني مردم آن را دوست دارند. ايرادي که مردم از مجموعه «دزد و پليس» مي گيرند اين است که چرا خنده دار نيست و توقع دارند که ما کار خنده دار بسازيم. من در درجه اول فيلم نامه برايم مهم است؛ يعني جدي يا طنز بودن و تلويزيوني يا سينمايي کار کردن برايم مهم نيست. من به عنوان يک بازيگر وقتي نقشي را بازي مي کنم دوست دارم با نقشم راحت باشم و نقشم جزئيات داشته باشد که به من کمک کند. هم چنين گروهي که کار مي کنم برايم اهميت دارد.

تاکنون با کارگردان هاي طنز بسياري هم چون «سعيد آقاخاني»، «مهران مديري» و «سروش صحت» کار کرده ايد. آن ها چه تفاوت هايي در نوع کارگرداني، به کارگيري بازيگر و دکوپاژ دارند و با کدام يک راحت تر کار مي کنيد؟

افرادي که نام برديد همگي از کارگردان هاي درجه يک تلويزيون هستند ولي به هر حال شيوه کارگرداني شان با هم فرق مي کند، به طور مثال «مهران مديري» در کارش در درجه اول بازيگري اش اهميت دارد و سپس صحنه، تصوير و نور.

من با او بيشتر کارهاي آپارتماني کردم که در نحوه کارگرداني اش همه ميزانسن ها روي کار نشسته بود و آثارش بيننده خودش را داشت. ولي فکر مي کنم کارگرداني مانند «سعيد آقاخاني» دوست دارد حرکت در کارش باشد و ميزانسن هاي مختلف داشته باشد و مجموعه اش اپيزوديک نباشد و داستان دار باشد. اين دوستان از لحاظ شيوه کاري اين گونه با هم فرق دارند.

اين که در مجموعه هاي هر شبي از چند نويسنده استفاده شود قوام قصه ها بهتر است و جذابيت دارد يا يک نويسنده در کار باشد بهتر است؟

در آثار اپيزوديک که چند نويسنده وجود داشته باشد، خوب است، چون داستان ها مستقل هستند و هر نويسنده هم ايده اي دارد ولي به شرط اين که سرپرست نويسندگاني وجود داشته باشد تا بتواند متن ها را يک دست کند. در کارهاي دنباله دار فقط يک نويسنده داشتن، کار سختي است.

از «ساختمان پزشکان2» چه خبر؟

اطلاعي ندارم!

ماندگارترين نقشي که در سال هاي اخير بازيگري تان داشتيد، چه نقشي است؟

فکر مي کنم به عنوان کمدين خانم شيرزاد را از همه بيشتر دوست دارم.

اگر در پايان سخني با خوانندگان ما داريد بفرماييد.

از شما خيلي ممنونم. از همه بچه هايي که با آن ها در مجموعه «دزد و پليس» کار کردم تشکر مي کنم چون کار خيلي سختي بود و اگر همکاري صميمانه شان وجود نداشت، کار پيش نمي رفت.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.