به گزارش مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ کوثر نور در آخرین پست خود نوشت:
علایمی حتمیّه و غیرحتمیّه برای ظهورآن حضرت ذکر کردهاند. ولی اگرخبر دهند فردا ظهور میکند، هیچ استبعاد ندارد! لازمۀ این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت میگیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق میافتد. [در محضر بهجت:2/421]
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است. [در محضر بهجت:1/363]
انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست! [در محضر بهجت:2/366]
خداوند کام همۀ شیعیان را با فَرج حضرت غائب (عج) شیرین کند! شیرینیها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است. [در محضر بهجت:2/18]
آیانبایددرفکرباشیم وباتضرّع و زاری برای ظهورفرج مسلمانها ومصلح حقیقی:حضرت حجت(عج)دعا کنیم؟![در محضر بهجت:2/38]
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می باشد. [در محضر بهجت:2/101]
افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند! [در محضر بهجت:2/118]
هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصی خود پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک! [در محضر بهجت:2/133]
چه قدر حضرت [امام زمان (علیه السلام)] مهربان است به کسانی که اسمش را میبرند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است! [در محضر بهجت:2/366]
به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه. [در محضر بهجت:2/324]
آری،تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت میدهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدارهستیم و آن حضرت آب حیات نمیدهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟![در محضر بهجت:2/369]
ائمه(علیهم السلام)فرمودهاند:شماخودرااصلاحکنید،ماخودمانبهسراغ شمامیآییم ولازم نیست شمابهدنبال ماباشید! [در محضر بهجت:2/400]
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.[فیضی از ورای سکوت:65]
روایت دارد که در آخر الزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند . گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.[گوهرهای حکیمانه:115]