سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش تحلیلی واجا

دلايل و موانع حمله نظامي رژيم صهيونيستي به ايران ‏

روزنامه صهیونیستی "جورزالیم پست" به تازگی گزارشی را از سوی موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل منتشر کرده که در آن نمونه ای از حمله احتمالی به ایران شبیه سازی شده است. تنها چند روز پس از انتشار این گزارش بود که "واجا" سایت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، در تحلیلی مستدل به بررسی "دلایل و موانع حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران" پرداخت.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران پایگاه اطلاع رسانی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (واجا) در گزارشی تحلیلی در مورد حمله نظامی صهیونیست ها به ایران نوشت:
 
مقدمه :
رژيم صهيونيستي در يكي دو دهه اخير، همواره نسبت به جمهوري اسلامي ايران، مواضع تندي را اتخاذ كرده است، در اين مدت گاه اين مواضع تا حدي ملايم شده و لحن گفتار آرام شده و گاهي بسيار تند بوده است. در سال‏هاي اخير، بعد از آشكار شدن فعاليت‏هاي صلح آميز هسته‏اي جمهوري اسلامي ايران ، اين رژيم لحن گفتار و مواضع خود نسبت به ايران را، به تندترين حالت خود رسانده است تا جايي كه تحليل‏گران معتقدند امكان توسل به زور از طرف صهيونيست‏ها وجود دارد. حال با توجه به اين چنين تحليل و پيش‏بيني مهمي ، بايد به اين سوال پاسخ داد كه موانع انجام اين اقدام چه خواهد بود و البته عوامل مهم تقويت امكان توسل به زور چيست؟
براي بررسي اين موضوع و اين‏كه احتمال حمله نظامي تا چه ميزان وجود دارد، بايد به مسائلي همچون تحولات داخلي و سياست خارجي آمريكا در برابر ايران، روابط رژيم صهيونيستي با ايالات متحده آمريكا، وضعيت سياسي و نظامي ايران، برداشت سردمداران صهيونيست از فعاليت‏هاي صلح آميز هسته‏اي جمهوري اسلامي و تحولات داخلي و منطقه‏اي ايران توجه كرد.

1- تفكر متفاوت رژيم صهيونيستي از تهديد و مقابله با آن

در ماه‏هاي اخير، رفت و آمد مسئولان ارشد رژيم اشغالگر قدس و ايالات متحده براي بررسي فعاليت‏هاي هسته‏اي جمهوري اسلامي و پيدا كردن راه‏هاي مقابله با آن در كنار اعتراض‏هاي اجتماعي و هشدارهاي عمومي افراد برجسته داخلي و خارجي و بيان اين موضوع كه رژيم صهيونيستي براي مقابله با برنامه هسته‏اي ايران، شايد متوسل به زور گردد باعث شده است تا تحليل‏گران و بازيگران بين المللي با پيگيري اين موضوعات به اين نتيجه برسند كه گرايش صهيونيست‏ها و متحدش به استفاده از زور و انتخاب گزينه نظامي بسيار بيش‏تر شده است. اما در اين ميان با بررسي رفتارهاي متقابل ايالات متحده و رژيم صهيونيستي مي‏توان به موضوعي پي برد كه با توجه به شرايط موجود مهم به نظر مي‏رسد. اين موضوع بروز اختلاف چندگانه ميان اين دو كشور در مورد فعاليت‏هاي صلح آميز هسته‏اي ايران و نوع برخورد با آن است. در مرداد ماه وزير دفاع آمريكا، وزير خارجه، مشاور امنيت ملي و نامزد جمهوري خواهان آمريكا در سال 2012 يعني ميت رامني، به قدس اشغالي سفر كرده و حول اين محور به مذاكره پرداختند.از سوي ديگر پايتخت آمريكا نيز ميزبان مقامات رژيم صهيونيستي جهت ادامه مذاكرات بود. به هر حال واضح است كه با وجود مناسبات ديپلماتيك نزديك و اتحاد استراتژيك ايالات متحده با رژيم غاصب، موضوع هسته‏اي ايران مشكلات زيادي را ميان اين دو كشور بوجود آورده است؛ در طول اين مذكرات دو طرفه، ايالات متحده سعي كرده است تا نگرش خود را براي صهيونيست،ها تشريح كرده و آن‏ها را نسبت به پيامدهاي انتخاب سياست گزينه نظامي عليه ايران آگاه سازند و هشدارهاي لازم را بيان كنند. ايالات متحده و دولت اوباما از يك سو به هيچ وجه به سمت حمله نظامي عليه ايران به دليل زيان بار بودن آن متمايل نخواهند شد، اما از سوي مقابل براي اين‏كه به سران صهيونيست اطمينان بدهد كه ايران هسته‏اي را نخواهد پذيرفت، تصميم گرفت تا اين رژيم را از طرح احتمالي حمله خود به تاسيسات اتمي ايران آگاه سازد و بدين ترتيب رژيم صهيونيستي را متقاعد سازد تا عليه جمهوري اسلامي به اقدامي يك جانبه دست نزند. اين مسئوليت مهم بر دوش «دانيلون»، مشاور امنيت ملي اوباما، گذاشته شده بود.
موضوع اساسي كه باعث آشكار شدن تفاوت اساسي نگرش ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي، در مورد برنامه صلح آميز هسته‏اي ايران مي‏شود، در واقع رسيدن به مرحله بحراني است، يعني زماني كه اين فعاليت‏ها حالت تهديد را براي آن‏ها متصور سازد كه طبق اصلاح خودشان، اين وضع نقطه بي بازگشت نام دارد. رژيم صهيونيستي، جمهوري اسلامي را دشمن آشكار خود مي‏داند، به همين دليل رسيدن ايران به فناوري و دانش هسته‏اي را مساوي با استفاده مستقيم يا غير مستقيم از آن، براي نابودي خود مي‏پندارند. پس سران صهيونيست، براي اين‏كه بتوانند دست ايران را به طور هميشگي از تاسيسات هسته‏اي اش كوتاه سازد، اين تهديد بالقوه را خنثي و توان غني سازي اورانيوم را از ايران بگيرد، بهترين و موثرترين راه براي آن‏ها، از بين بردن تمامي توان ايران، آن هم در تمامي حوزه‏هاي هسته‏اي در سر مي‏پرورانند.
ايالات متحده آمريكا، در مورد فعاليت‏هاي هسته‏اي ايران، ديدگاهي كاملاً متفاوت با رژيم صهيونيستي دارد؛ از ديدگاه برخي صاحب نظران و تحليل‏گران مطالعات استراتژيك و راهبردي، دست‏يابي جمهوري اسلامي به فناوري صلح آميز هسته‏اي، مي‏تواند به راحتي ثبات و صلح را به منطقه بازگرداند، آمريكايي‏ها حتي اين نوع فعاليت‏هاي جمهوري اسلامي را به عنوان تهديد عليه خود نمي‏پندارند. اما ذكر اين موضوع ضروري به نظر مي‏رسد كه موازنه منطقه، با دست‏يابي جمهوري اسلامي به سلاح هسته‏اي، به ضرر رژيم غاصب برهم مي‏خورد، و علاوه بر اين‏كه نوعي بازدارندگي شديد را براي ايران و حاميان منطقه‏اي‏اش پديد مي‏آورد، مي‏توان باعث نوعي مسابقه تسليحاتي در منطقه نيز بشود. با توضيح تفاوت دو ديدگاه ايالات متحده و رژيم صهيونيستي در مورد دست‏يابي ايران به فناوري هسته‏اي، مي‏توان اذعان داشت كه ايالات متحده با توجه به وضع موجود، اين نوع فعاليت‏هاي جمهوري اسلامي ايران را تهديد تلقي نكرده و حتي در جهت غني سازي با درصد پايين‏تر، حاضر به مذاكره با ايران شده است؛ به همين دليل، دولت فعلي ايالات متحده و در راس آن، اوباما، اميد دارد تا با استفاده از ديپلماسي و حل و فصل مسالمت آميز، اين موضوع را پشت سر بگذارد. اما در طرف مقابل، متحد اصلي ايالات متحده نگرشي كاملا متفاوت به اين موضوع داشته و غني سازي ايران را تهديدي شديد عليه امنيت ملي خود دانسته و به دنبال نابودي كامل تاسيسات اتمي ايران است. پس در جمع بندي تا اين قسمت، به اين نتيجه مي‏رسيم كه نقطه بي بازگشت مد نظر سران رژيم صهيونيستي و آمريكا، كاملا با يك‏ديگر در تضاد بوده و در هر كدام زمان تهديد و اقدام كاملا متفاوت است.
انتشار گزارشي از جامعه اطلاعاتي آمريكا، توسط روزنامه صهيونيستي ها‏آرتص، باعث شد تا تهديد اين رژيم نسبت به حمله نظامي عليه ايران تشديد گردد، اين گزارش، با اين مضمون در اواخر مرداد ماه منتشر شد:
دست‏اوردهاي ايران در برنامه هسته‏اي‏ و اتمي‏اش، بسيار بيش‏تر از آن حدي است كه كارشناسان اطلاعاتي آمريكا در جديدترين ارزيابي‏هايشان گمان مي‏كردند و آن را به رئيس جمهور ارائه داده بودند. اما در همين زمان، سخن‏گوي كاخ سفيد، سعي كرد تا اين موضوع را پوشش دهد و در سخنراني اعلام كرد كه آمريكا در برنامه هسته‏اي‏ ايران، چشم‏هايي دارد كه چنان‏چه ايران در ساخت سلاح هسته به موفقيتي دست يابد به سرعت از آن آگاه خواهد شد. البته بايد اذعان داشت كه اين سخنان بيش‏تر در واكنش به سخنان وزير دفاع رژيم صهيونيستي بود كه گفته بود تهديدهاي جمهوري اسلامي ايران، عليه اين رژيم ، به مسئله‏اي مهم و فوري براي آن‏ها تبديل شده است. «جي كارني»، سخن‏گوي كاخ سفيد در جايي ديگر و در يك كنفرانس خبري، بيان داشت كه جمهوري اسلامي ايران، براي دست‏يابي به سلاح هسته‏اي‏ هنوز هيچ تلاشي نداشته است و از منظر «اوباما» و دولت او:      «هنوز زمان و فضا براي به كارگيري گزينه ديپلماتيك وجود دارد كه چنين رويكردي شامل تحريم‏هاي ‏شديد و گزنده است». با بررسي ديدارهاي متوالي مقامات آمريكا از فلسطين اشغالي، و تاكيد بر تحريم‏ها، خبرگزاري فرانسه معتقد است كه: «واشنگتن درصدد است تا رژيم صهيونيستي را از يك حمله پيش‏گيرانه به ايران منصرف كند».

2- توسل به زور از سوي رژيم صهيونيستي و نگرش آمريكا

انتخاب گزينه اقدام نظامي از سوي رژيم صهيونيستي، بيش‏تر متاثر از مواضع و اقدامات آمريكا در برابر ايران و اين رژيم است تا ماهيت فعاليت‏هاي ‏هسته‏اي‏ ايران. در اين ميان، اوباما نسبت به فعاليت‏هاي ‏هسته‏اي‏ ايران و تهديد‏هاي ‏ناشي از اين اقدامات و البته نوع برخورد با آن‏ها، كاملاً متفاوت است. وي معتقد است كه اقدامات هسته‏اي‏ ايران، تهديدات فوري نيستند و اين اقدامات را مي‏توان با ديپلماسي فعال و البته اعمال تحريم‏هاي ‏سخت‏گيرانه، كنترل كرد يا تغيير داد. سياست مدنظر اوباما، كاملا با تفكرات مقامات صهيونيست در تعارض است، كه همين تعارض، در نوع برخورد با فعاليت‏هاي ‏هسته‏اي‏ ايران، باعث ايجاد تنش در روابط دو طرفه ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي شده است، تا جايي كه در اين پروسه، هريك در تلاش هستند تا  طرف مقابل را با استفاده از اهرم‏هاي ‏فشاري كه در اختيار دارند، نسبت به تغيير يا تجديد نظر در اقدامات و سياست‏هاي ‏خود راضي كنند. در اين زمينه، مي‏توان ابزارهاي خاص و توانمندي‏هاي ‏هر يك را كه با توجه به فرصت‏ها ‏و محدوديت سياست‏ها ‏و گزينه‏هاي ‏آمريكا و رژيم غاصب در برخورد با موضوع ايران هسته‏اي‏ نشان مي‏دهد را مشاهده نمود.
با توجه به اين‏كه هم اكنون ايالات متحده، در سال انتخابات خود قرار گرفته است، مبارزات انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري، در دو حزب جمهوري خواه و دموكرات، مبارزات خود را جهت پيروزي در اين انتخابات آغاز كرده‏اند و در اين مدت سعي مي‏كنند، تا با رصد دقيق رفتار، گفتار و عمل‏كرد رقيب خود، خطا يا اشتباهي را در اين بين پر رنگ كرده و عليه آن‏ها در افكار عمومي استفاده كنند. به همين دليل، دولت فعلي، تمام تلاش خود را به كار گفته است تا بتواند نظر مثبت مردم آمريكا را جلب كند و در كاخ سفيد ماندني شود. اما، در اين ميان، نبايد منكر نقش لابي‏هاي ‏موجود در ايلات متحده شد. يكي از قوي‏ترين لابي‏هاي ‏فعال در ايالات متحده لابي صهيونيسم است، كه همواره بيش‏ترين تاثير را در انتخابات آمريكا داشته و به راحتي پيروزي يا شكست هر كدام از دو حزب را مي‏تواند معين كند، اين لابي با نفوذ بسيار زياد خود در ساختارهاي رسمي و غير رسمي قدرت و با در اختيار داشتن ثروت بسيار زياد در كنار رسانه‏هاي ‏گروهي و حضور فعال در حوزه مدني و مراكز فكري همواره نقش بسيار موثري در جريان انتخابات داشته است، به همين دليل نامزد اين دو حزب، در وضعيتي قرار گرفته‏اند كه براي رسيدن به پيروزي در جريان انتخابات نمي‏توانند از كنار اين لابي بي تفاوت عبور كنند و بايد سعي كنند طبق نظر آن‏ها عمل كنند. در كل، لابي صهيونيسم با قدرت زيادي كه دارد، در آمريكا به بازوي رژيم صهيونيستي تبديل شده است و نامزدها و دولت‏شان را تحت فشار زيادي قرار مي‏دهد تا سياست‏هاي ‏موجود براي هم‏سويي و هماهنگي با دولت غاصب اتخاذ گردد.
در اين زمان، يعني سال برگزاري انتخابات آمريكا از يك سو فشارهاي زيادي بر روي دولت اوباما از سوي رژيم صهيونيستي وارد مي‏شود، و از سوي ديگر دولت او مورد حمله جمهوري خواهان قرار گرفته است. جمهوري خواهان تلاش مي‏كنند تا نشان دهند كه با سياست‏هاي ‏رژيم صهيونيستي، هم‏سويي بيش‏تري دارند، و چون در راس قدرت نيستند تلاشي هم براي انجام رفتار مسئولانه انجام نمي‏دهند. هم‏سويي جمهوري خواهان با لابي صهيونيسم باعث تضعيف اوباما در انتخابات شده و تبليغات عليه او را شدت بخشيده است. آن‏ها در تبليغات خود عليه اوباما، سياست‏هاي ‏او در منطقه خاورميانه را به باد انتقاد گرفته و معتقدند كه او در برخورد با جمهوري اسلامي ايران، منفعلانه عمل كرده است كه اين برخورد باعث شده تا منطقه به دست افراد تندرو بيافتد. حاصل اين اتفاق، دست‏يابي ايران به سلاح هسته‏اي‏ است و نتيجه آن نابودي هستي و امنيت رژيم صهيونيستي است.
نفوذ گسترده لابي صهيونيست و تاثير گذاري آن‏ها بر نتايج انتخابات، ناشي از سياست افراطي دولت غاصب صهيونيستي در برابر جمهوري اسلامي ايران است كه باعث ايجاد فرصتي كليدي در سال انتخابات ايالات متحده آمريكا شده است. عاملي كه مي‏تواند به شدت بر نتيجه انتخابات تاثير بگذارد و روند عادي انتخابات را در آمريكا بر هم بزند، طرح حمله نظامي رژيم صهيونيستي عليه جمهوري اسلامي ايران است.

3- اقدام نظامي رژيم صهيونيستي و موانع پيش روي آن

واضح است كه با توجه به قدرت نظامي جمهوري اسلامي، و توانايي دفاع ايران، رژيم اشغالگر قدس بدون حمايت كافي آمريكا نمي‏تواند آغازگر جنگ باشد و اين جنگ مي‏تواند براي اين كشور بسيار پر هزينه بوده و منشاي ضررهاي فراواني باشد. به همين دليل، سران صهيونيستي كه همواره در ترس از نابودي به سر مي‏برد، آموخته‏اند كه هر گونه اقدام بيهوده و نسنجيده، ممكن است به قيمت نابودي آنان تمام شده و همگي به بدنامان قوم خود بدل شوند. پس در واقع نامعلوم بودن عاقبت اقدام نظامي عليه ايران را مي‏توان بزرگ‏ترين مانع شروع اين جنگ دانست. آن‏ها به شدت از پيامدهاي وحشتناك اين اقدام هراس دارند.
در سوي مقابل، بايد به اين نكته اشاره كرد كه اگر رژيم غاصب آغاز‏گر جنگي عليه ايران باشد، ايران نيز به ناچار براي تامين امنيت و منافع ملي خود، با سياست اتكا به قدرت به سمت تامين امنيت و منافع خود خواهد رفت. كه اين اتفاق، نشان خواهد داد، زور هم‏چنان مي‏تواند براي رسيدن به اهداف در گسترده جهان مورد استفاده قرار گيرد كه اين بدترين اتفاق براي جهان حاضر مي‏باشد. از زاويه‏اي ديگر بايد توجه كنيم كه شروع اقدام نظامي توسط رژيم صهيونيستي، پايان همه گزينه‏هاي ‏مسالمت آميز در جهان خواهد بود كه بازي‏گران مختلف نزديك به يك دهه براي استقرار آن تلاش كرده‏اند و حتي جمهوري اسلامي ايران، با توجه به اين‏كه تحريم‏هاي ‏زيادي عليه آن‏ها انجام شده اما براي نشان دادن حسن نيت خود به ديپلماسي چند جانبه در قالب مذاكره با گروه 1+5 پايبند بوده است. اصلي‏ترين موضوع و در واقع يكي ديگر از بزرگ‏ترين موانع اقدام نظامي براي رژيم صهيونيستي اين است كه، اين اقدام به هيچ وجه تضمين كننده نابودي توان هسته‏اي‏ ايران نخواهد بود و اين اقدام فقط ممكن است بتواند وقفه‏اي در روند فعاليت‏هاي ‏ صلح آميز هسته‏اي‏ ايران ايجاد كند.

4- نتيجه گيري
بايد توجه داشته باشيم كه، يكي از راه‏هاي ‏مهم و اساسي بيمه شدن جمهوري اسلامي ايران، در برابر تهديدهاي خارجي، تهديدهاي نظامي رژيم صهيونيستي و اقدامات دشمنانه آن‏ها، كاهش شديد اختلافات داخلي و تقويت پايگاه‏هاي ‏مردمي است. بايد سعي كنيم تا نظام مديريتي كشور را به روز نگه داريم و در زماني كه كشور با تحريم‏هاي ‏فراوان بين‏المللي و نظامي روبروست كارآمدي دولت را افزايش دهيم. البته ذكر اين موضوع بسيار مهم است كه هرگونه حمله نظامي به تاسيسات هسته‏اي‏ جمهوري اسلامي ايران، نمي‏تواند هيچ دست‏اوردي براي متجاوزان داشته باشد و بديهي است كه توان جمهوري اسلامي، به حدي زياد است كه مي‏تواند پاسخ آن‏ها را با تمام توان داده و آن‏ها را از اقدام نسنجيده خود پشيمان سازد. اما واضح است كه آغاز جنگ و توسل به زور، چنان خطير و سهمگين است كه كم‏ترين غفلت از آن، گناهي نابخشودني است. به همين دليل، براي جلوگيري از جنگ راه‏هاي ‏متفاوتي وجود دارد. يكي از آن‏ها اتخاذ تدابير ديپلماتيك و سياسي، و بهره گيري از ظرفيت مجامع بين‏المللي است، كه راهي ضروري و البته كم هزينه است. اما در طرف مقابل، آمادگي نظامي براي مقابله با اين اقدامات خصمانه نيز از اصلي‏ترين راه‏هاي ‏جلوگيري از بروز جنگ است.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.