سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پاسخ حسین شریعتمداری به شبهه «خطاي حزب الله در انتخاب احمدی‌نژاد»

شریعتمداری در ستون یادداشت امروز کیهان با عنوان؛ چه كساني بايد شرمنده باشند ؟! نوشت: "آنچه اين جماعت و مديران بيروني فتنه با عنوان خطاي حزب الله از آن ياد مي كنند- آنگونه كه خواهد آمد- نه فقط خطا نبوده و نيست، بلكه يكي از افتخارآميزترين ويژگي حزب الله است"

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

1- برداشت اوليه آن بود كه اين يادداشت نوشتني نيست و عبور از آن بايسته تر به نظر مي رسيد، اما رخدادهاي اين روزها نكته بااهميت ديگري را به موضوع يادداشت پيش روي اضافه كرد، نكته اي كه تاب مستوري نداشت و نمي توانست ناگفته باقي بماند و آن، «رنج مشترك» و آميخته به «خشم» دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نظير مدعيان اصلاحات، اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافي از بصيرت و هوشياري مردم است كه نگاه به امام و مقتداي خود دارند و با چرخش يا لغزش اين يا آن مسئول به لغزش و چرخش نمي آيند و راه خويش را در بستري كه راهبر الهي ترسيم كرده است مي پيمايند.

مردمي كه با مسئولان بالادستي، حتي بلندپايه ترين آنها دست اخوت به شرط پيروي از رهبر الهي و مقتداي خود داده اند و با هيچكس عهدي نبسته اند كه در صورت زاويه گرفتن آنها از بستر تعريف شده انقلاب نيز، دست نخورده بماند. و اين برجسته ترين امتياز حزب الله است كه حق گراست و قبيله گرا نيست. همان واقعيت شيريني كه چند ماه قبل، روزنامه آمريكايي «يو.اس.اي تودي» به نقل از مؤسسه آمريكن اينترپرايز، به تلخي از آن ياد كرده و آورده بود «بزرگترين مشكل آمريكا در ايران، حضور يك ابرحريف- SUPER OPPONENT- به نام [آيت الله] خامنه اي است كه نقشه راه ما را مي شناسد و مردم به او اعتماد آميخته به اعتقاد دارند».

2- اين روزها، در پي فاصله اي كه حلقه انحرافي و نفوذ كرده در دولت محترم با برخي از آموزه هاي شناخته شده خط امام و رهبري پديد آورده است، مجموعه مشتركي از دشمنان بيروني، مدعيان اصلاحات و اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 با استناد به حمايت گسترده و فراگير توده هاي مردمي و وفادار به نظام از دكتر احمدي نژاد كه به انتخاب ايشان با رأي بي نظير 25ميليوني انجاميد، زبان به ملامت حزب الله گشوده اند كه مثلا، فلان فاصله دولت كنوني با فلان معيار تعريف شده و پذيرفته شده انقلابي، نتيجه و حاصل حمايت گسترده اصولگرايان- به معني واقعي كلمه و نه فلان جبهه و فلان گروه- از رئيس جمهور محترم است و به زعم خود، طعنه مي زنند كه حزب الله در حمايت آن روز خود به خطا رفته است!

در همان حال به كنايه و تلويح مي كوشند بر وطن فروشي و خيانت آشكار خود در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 و نقشي كه به عنوان ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس برعهده داشته اند، سرپوش بگذارند.

آنچه اين جماعت و مديران بيروني فتنه با عنوان خطاي حزب الله از آن ياد مي كنند- آنگونه كه خواهد آمد- نه فقط خطا نبوده و نيست، بلكه يكي از افتخارآميزترين ويژگي حزب الله است و به وضوح نشان مي دهد، حزب الله فقط در بستر اسلام و انقلاب و خط امام و رهبري حركت مي كند. هرجا از حق و اصول نشانه اي ديد به حمايت از آن برمي خيزد و چنانچه شخصيت و يا گروهي كه مورد حمايتش بود، پاي از بستر اصلي بيرون بگذارد و يا از برخي آموزه هاي انقلابي فاصله بگيرد، بدون كمترين ملاحظه و ترديد، حمايت قبلي خود را پس مي گيرد.

به بيان ديگر، حزب الله- بخوانيد توده هاي عظيم و حماسه آفرين مردم- برخلاف برخي از جريانات سياسي و از جمله مدعيان اصلاحات، «گروه گرا» و «قبيله گرا» نيست كه وابستگي ها و منافع شخصي و حزبي خود را بر حركت در بستر انقلاب و تامين منافع مردم ترجيح بدهد.

آيا، اين ويژگي حزب الله، افتخارآفرين و تحسين برانگيز نيست؟ از حضرت امير عليه السلام است كه افراد را با حق بسنجيد و نه حق را با افراد. و حزب الله از مولاي خود حضرت اميرالمومنين(ع) و علي زمان پيروي كرده و مي كند. آنچه امروزه به «درد مشترك» دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها تبديل شده، همين ويژگي حزب الله است كه گروه گرا و قبيله گرا نيست.

3- بدون آن كه قصد مقايسه اي در ميان باشد و تنها به عنوان يك مثال و نمونه درس آموز تاريخي بايد پرسيد؛ آيا طلحه و زبير، آن هنگام كه در ركاب رسول خدا(ص) و براي مقابله با دشمنان اسلام شمشير مي زدند و از جان خود مايه مي گذاشتند، قابل تقدير نبودند؟ و آيا مولاي بزرگوار ما حضرت اميرالمومنين عليه السلام از آنان حمايت نمي كرد؟ اما وقتي همين طلحه و زبير كه آن همه مورد حمايت و تقدير بودند پاي از صراط مستقيم بيرون نهادند و پيمان شكسته و به اصحاب شام پيوستند و در آوردگاه فريب جمل به تخاصم و كينه توزي لشگر آراستند، حضرت امير(ع) ابتدا به اندرز و نصيحت آنان پرداخت و عهدي را كه بسته و شكسته بودند يادآور شد اما هنگامي كه اصرار آنها به مقابله را مشاهده فرمود، با آنان به نبرد پرداخت.

اكنون بايد به كساني كه داعيه اسلام و تشيع و پيروي از مولاي متقيان را دارند گفت؛ كدام اقدام حضرت امير عليه السلام را- نستجيربالله- «خطا»! مي دانيد؟! حمايتش از طلحه و زبير يا مقابله حضرت با آنان را؟!

حزب الله افتخار مي كند و اين افتخار را به حساب لطف خداوند تبارك و تعالي و پيروي از ولي امر خود كه در طول پيروي از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام است مي نويسد كه از آقاي هاشمي رفسنجاني در مقابل ملي گراها، سكولارها و شماري از مدعيان اصلاح طلبي دفاع جانانه كرد. و افتخار مي كند در حالي كه از مواضع آقاي خاتمي نگراني هاي جدي داشت، از وي در مقابل هجوم افراطيوني كه در پوشش اصلاح طلبي به مقابله با او آمده و امروزه آشكارا به آمريكا و اروپا و اسرائيل پناه برده اند، حمايت كرد. حزب الله افتخار مي كند از آقاي احمدي نژاد قبل از آن كه متاسفانه حلقه انحرافي به درون كابينه نفوذ كند، در مقابل اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 دفاع كرد و با راي بي نظير 25 ميليوني او را به رياست دولت برگزيد.

و اما، حزب الله باز هم افتخار مي كند هر جا مشاهده كرده است، مواضع و عملكرد افراد و شخصيت هايي كه از آنها حمايت كرده بود با خط اصيل انقلاب زاويه گرفته، به همان اندازه و متناسب با آن زاويه به انتقاد از آنان پرداخته است.

حالا بايد از جرياناتي كه اين روزها به حزب الله طعنه مي زنند پرسيد؛ «قبيله گرايي» شما كه ناشي از پشت پا زدن به «درك و شعور» و ترجمان ديگري از جاهليت و ارتجاع قرون وسطايي است، شرم آور و قابل ملامت است يا «حق گرايي» و عدالت جويي حزب الله كه برخاسته از درك عميق و نگاه حق طلبانه آنهاست؟!

4- جرياناتي نظير مدعيان اصلاحات، اصحاب فتنه و حلقه انحرافي آرزو داشتند كه وقتي با بستر اصيل انقلاب -آگاهانه يا ناخودآگاه- فاصله مي گيرند، حاميان قبلي خود و يا حاميان شخصيتي را كه در او نفوذ كرده اند، نيز در پي خويش داشته باشند ولي اين آرزو با هوشياري و بصيرت مثال زدني مردم هرگز برآورده نشده است.

به عنوان مثال، دشمنان بيروني درجريان فتنه 88 تمام توان خود را به كارگرفتند و علاوه بر ايجاد ائتلاف ميان منافقين، بهايي ها، ماركسيست ها، نهضتي ها، سلطنت طلب ها و مدعيان اصلاحات، افرادي را كه به حق يا به ناحق داراي سابقه همراهي با نظام بودند، شكار كرده و به ميدان آوردند، اما، از اين ترفند همه جانبه با آن حمايت مالي و سياسي و تداركاتي گسترده، طرفي نبستند. چرا؟! به يقين و بيش از همه و پيش از همه به اين علت كه نگاه مردم به رهبر و مقتدايشان بود و از اين روي با لغزش خواص آلوده و يا بعداً آلوده شده نمي لغزيدند. و اين، براي مديريت بيروني فتنه، آنگونه كه «ريچارد هاس» اعتراف مي كند، فاجعه اي دردناك بود.

و اما، از سوي ديگر و در داخل كشور مدعيان اصلاحات و جريانات گره خورده با آنها در حالي با استناد به مواضع برخاسته از حلقه انحرافي و نفوذ كرده در دولت، زبان به طعنه حزب الله گشوده اند كه مواضع برخاسته از تلاش حلقه انحرافي در بسياري از موارد، دقيقا و بي كم و كاست ادامه همان مواضع و عملكرد مدعيان اصلاحات و اصحاب فتنه است. و اين رشته سر دراز دارد.

حسين شريعتمداري

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
بسيجي
۱۰:۲۶ ۰۷ آبان ۱۳۹۱
فان حزب الله هم الغالبون ...
مرگ بر جريان انحرافي ...