وی گفت: همسر آزاری می تواند اشکال مختلفی نظیر بدنی، کلامی، عاطفی، روانی، جنسی، اقتصادی داشته باشد اگر چه زنان عمده سوء رفتار هستند اما خشونت می تواند علیه کودکان و دیگر اعضاء خانواده نیز به کار برده شود.
روانشناس تصریح کرد: میزان همسرآزاری در شوهرانی که مواد مخدر استفاده می کنند و دچار بیماری های روانی هستند بیشتر از شوهرانی که سالم هستند و در معرض فحشا و فساد قرار دادن است و اکثر زنان به خاطر شرم و حیا و تلاش برای جلوگیری از گسیختگی خانواده، آزارها را تحمل می کنند.
وی افزود: خشونت های ملاکی و لفظی به صورت فحاشی و ادای الفاظ رکیک است و در مراحل نازل تر به توهین های ساده، مسخره کردن، صدا زدن طرف مقابل با نام های زشت منتهی می شود که این موارد ممکن است زمینه بروز خشونت های بدنی را فراهم کند.
رسالی ادامه داد: خشونت های روحی و روانی به صورت انتقاد ناورا، تحقیر، بد دهنی، تهدیدهای مدام به طلاق دادن، طلاق گرفتن یاازدواج های مجدد توسط مردان واقع می شوند.
این روانشناس اجتماعی تصریح کرد: ریشه های همسر آزادی را علاوه بر اختلالات روحی روانی زوجین، فشارهای محیطی دانسته و می گوید فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی نیز به دلیل اینکه قادر نیست به خوبی از پس اداره زندگی خود برآید سبب ایجاد انگیزه برای آزار همسر به صورت خود آگاه یا ناخودآگاه می شود.
وی افزود: آزار همسر لزوما آگاهانه صورت نمی گیرد و در بیشتر مواقع فرد نمی داند که حرکات و رفتارش برای طرف مقابل آزار دهنده است از سویی هم مشاهده کتک ها، ناسزاها، رفتاری ناشایست در خانواده و نیز داشتن افکار خرافی و نادرست از جمله شک به همسر و ترس از خیانت در خانواده سبب نقش بستن این عوامل در ضمیر ناخودآگاه فرد و تاثیر در زندگی وی گذاشته است.
رسالی در پایان با اشاره به روابط زناشویی سالم و تاثیر آن بر خانواده خاطر نشان کرد: در روابط زناشویی سوء رفتار با همسر یک مشکل جدی است که خطوط قرمز فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را زیر پا می گذارد و می تواند تاثیراتی به سلامت جسمی و روانی خانواده داشته باشد./ز