سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

فریبا کوثری از "پروانه" و "دیوار" می گوید

در روزهايي که فريبا کوثري مشغول بازي در سريال يلدا (درنقش آفاق) به کارگرداني حسن ميرباقري بود، با او گپی زدیم تا بازيگر مجموعه‌هاي معصوميت ازدست رفته، بي‌گناهان، بي‌صدا فرياد کن، دلنوازان، بانو، مختارنامه، سقوط يک فرشته و پنجره از اولين تجربه همکاري با سيروس مقدم در سريال ديوار بگويد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بازيگر نقش پروانه در اين مجموعه که سينما را با فيلم‌هايي چون دل شکسته، سوپراستار، ابليس، دندان مار، در مسير تندباد و... تجربه کرده است، اخيراً با فيلم فرزند خوانده به کارگرداني وحيد نيکخواه‌آزاد در جشنواره کودک اصفهان نيز حضور داشته است.

اين روزها مشغول بازي در سريال حسن ميرباقري هستيد؟

- بله، من سرکار آقاي حسن ميرباقري برادر آقاي داود ميرباقري هستم. سريالي است که چهار پنج ماه تصويربرداري آن به طول خواهد انجاميد. بيشتر لوکيشن‌هاي اين کار در شهر شاهرود است. من در اين سريال يک شخصيت خاص به نام آفاق را کار مي‌کنم. او دختر بزرگ خانواده است که اگر اجازه بدهيد، بيشتر راجع به آن نگويم.

به غير از اين کار و سريال ديوار از شما در آينده چه خواهيم ديد؟

- يک تله‌فيلم به نام ساعت صفر کار کردم. کارگردان آن کار آقاي اکبر خواجويي بودند نمي‌دانم کي پخش خواهد شد. سينمايي فرزند خوانده را هم با آقاي وحيد نيکخواه آزاد کار کردم که شنيده‌ام در جشنواره فيلم کودک اصفهان کانديداي دريافت پنج جايزه شده است.

و پيشنهاد يا قرارداد جديد؟

- صحبت‌هايي شده که احتمالاً براي آذر يا دي ماه خواهد بود، اما چون به قطعيت نرسيده، اجازه بدهيد از آنها نامي نبرم!

و سريال ديوار که اولين تجربه همکاري شما با سيروس مقدم است.

- پيش از اين براي سه چهار کار ديگر هم قرار بود با ايشان کار کنم که هر بار به دلايلي از جمله سفر مکه من يا حضور بر سر کار ديگر ميسر نشد تا اين اتفاق رخ بدهد. براي اين کار هم وقتي با من تماس گرفتند، به دفترشان رفتم و فيلمنامه را خواندم.

در نگاه اول فيلمنامه به نظرم خيلي مردانه آمد و کاراکتر زنش حضور چشمگيري نداشت. مرتبه دوم راستش براي عذرخواهي کردن رفتم، ولي وقتي با آقاي نعمت‌ا... و آقاي مقدم که صحبت کردم، نظر ديگري داشتند. آقاي مقدم گفتند کاراکترهاي سريال من اصولاً پرداخت ديگري دارند و نوع شخصيت‌پردازي در آنها متفاوت است.

آقاي مقدم مثالي از سريال پايتخت که به نظر سريال جذابي هم بود زدند که شايد دو خطي قصه بسيار ساده بود، اما مهم نوع پرداخت است. آقاي نعمت‌ا... هم گفتند درست مي‌گوييد قصه کاملاً مردانه است ومن هم نمي‌توانم به شما قول بدهم، اما کاراکتر پروانه جاي کار خواهد داشت.

خلاصه پس از يکي دو بار رفت و آمد تصميم گرفتم کار کنم، چون هم کارهاي آقاي نعمت‌ا... را دوست دارم و علاقه‌مند هم بودم در پرونده کاري‌ام تجربه کار با آقاي مقدم را داشته باشم. به اين ترتيب همکاري ما آغاز شد، دوستان زودتر شروع کردند.

من اصفهان سر کار بودم، اما سعي کردم پا به پاي دوستان بيايم که زودتر کار را شروع کرده بودند. دورخواني کرده و به کمک آقاي نعمت‌ا... نويسنده کار، به کاراکتر پروانه رسيدم، اما به لحاظ نوع بازي، با هدايت آقاي مقدم اين نقش را در اجرا درآوردم. خودم هم به عنوان بازيگر سعي کردم به آن شخصيت زن که قرار است آرام باشد، در شرايطي که در تقابل با برادر و همسرش نيز قرار گرفته برسم.



نقطه عطف کاراکتر پروانه در فيلمنامه نعمت‌ا...، شرايطي است که او را مجبور به انتخاب مي‌کند؛ انتخاب بين يونس و جميل که به دور از کليشه‌هاي مرسوم طرح شد.

- موافق هستم، اگر قرار باشد همه مثل هم کارکنند که همه آثار شبيه يکديگر مي‌شوند. از طرفي شايد خيلي از کارها شبيه هم نوشته شوند، اما مهم نحوه پرداخت است. در واقع نگاه کارگردان است که باعث مي‌شود يک کار متفاوت و جذاب از آب دربيايد.

در مورد خودم هم بايد بگويم خيلي سال است که نقش مادر را بازي مي‌کنم، اما هميشه نقش مادري را بازي مي‌کنم که با نقش‌هاي قبلي‌ام متفاوت باشد. يعني اين مادر خودش يک هويت و شناسنامه دارد و يک کاراکتر واکت مخصوص خودش را بايد داشته باشد.

 اگر قرار باشد صرف مادر بودن را بازي کنم و همه يک مدل باشند، شما ديگر جذابيتي براي تماشاگر نخواهيد داشت. فقط مي‌شوي يک مادر مهربان که تنها مدام مي‌پرسي پسرم پرتقالت را خوردي؟! دخترم غذا خورده‌اي؟! لباس‌هايت را شسته‌ام و...!

من هميشه از اين دست مادرها که تنها در آشپزخانه ديده مي‌شوند، دوري کرده‌ام.

و بحران کاراکتر در دل اين درام، لحظه‌اي است که او انتخاب مي‌کند.

- بله و اين يعني پروانه نه تنها مادر است، بلكه يک زن پليس هم هست. پس بايد آرامش و صبور بودن را نيز من به اين شخصيت اضافه مي‌کردم. در واقع او در لحظه‌اي از زندگي بين احساس و عقل يکي را انتخاب مي‌کند.

در واقع پروانه در جايي از زندگي بين دو جبهه شر و حق قرار مي‌گيرد. او به لحاظ احساسي به اين منطق مي‌رسد که برادرش خلافکار است و برخلاف قانون حرکت مي‌کند. او اين مسئله را به عنوان يک منطق مي‌پذيرد، ولي به عنوان يک احساس خواهرانه براي برادرش نگران است و باز به عنوان يک زن که احساس مسؤوليت نسبت به حريم خانواده اش دارد، بايد به شغل و حرفه شوهرش احترام بگذارد و نهاد خانواده‌اش را حفظ کند.

به همين دليل است که مي‌بينيد حتي فرزندش (اميرحسين) را به يونس مي‌سپارد و اين نشان مي‌دهد چه اعتمادي به شوهرش دارد و در واقع بخشي از زندگي را به او واگذار مي‌کند.

به نظرم مي‌شد لحظات حضور جميل و پروانه را در کنار هم بيش از اين ديد. به هر حال آنها مي‌توانستند در مقابل هم موقعيتي جذاب را در دل اين ملودرام خلق کنند.

- راجع به اين قضيه بحث شد و غير از حضور اين دو کنار هم، خيلي کارهاي ديگر هم مي‌شد کرد.

به طور مثال من به آقاي نعمت‌ا... پيشنهاد دادم در آن سکانسي که ما از خواستگاري برمي‌گرديم و اميرحسين رو در روي پدرش مي‌ايستد و مي‌گويد شما از لباستان بگذريد و پدر مي‌گويد اگر من از لباسم نگذرم چي ! او مي‌گويد خب من از شما مي‌گذرم! مادر بايد در مقابل فرزندش بايستد و بابت اين بي‌احترامي به پدر او را مؤاخذه کند که چرا چنين حرفي به پدرت زدي؟

من به عنوان يک بازيگر احساس کردم نياز است اينجا پروانه يک برخورد مادرانه با اميرحسين داشته باشد. به هر حال پسر بايد بداند پدر براي مملکت زحمت مي‌کشد و مرد قانون است، پس نبايد بخواهد که او پاي روي قانون بگذارد و از وظيفه‌اي که نسبت به جامعه‌اش دارد، بگذرد. در واقع او در کنار مسؤوليت پدر بودن يک مسؤوليت اجتماعي هم دارد که نبايد از آن بگذرد.

و نظر سعيد نعمت‌ا... راجع به اين پيشنهاد؟

- او نظري غير از اين داشت و معتقد بود من به اين خط نرسيدم. از سوي ديگر کار ما 13 قسمت داشت و قرار بود به مناسبت هفته ناجا به پخش برسد. در نتيجه اگر مي‌خواستيم به اين ريزه کاري‌ها بپردازيم، حداقل نياز بود سريال تا 20 قسمت ادامه پيدا کند.

در آن شرايط مي‌شد به لحظات تنهايي جميل و پروانه پرداخت و نگاهي جزئي‌تر به تمام کاراکترها داشت.

لحظات بازي شما با آتيلا پسياني (يونس) نيز به نظر قابل باور و منطقي از آب درآمده است. اما بده بستان‌هاي حسي بازي شما در آن سکانس‌ها در تقابل با سکانس‌هاي پليسي کار ديده مي‌شود.

- وقتي با يک گروه و با يک بازيگر حرفه‌اي کار مي‌کني، خيلي چيزها ياد مي‌گيري. زماني که بازيگر مقابل کارش را بلد است و تو حس اعتماد کامل را در زمان بازي به او مي‌دهي، قطع به يقين با خيال راحت‌تري به کار خودت مي‌رسي.

من سال‌هاست که آقاي پسياني را مي‌شناسم. سال‌ها پيش هم قرار بود با ايشان در سريالي هم بازي باشم که اين اتفاق رخ نداد تا اينکه در سريال ديوار اين فرصت ايجاد شد.

من واقعاً ازکار با ايشان لذت بردم و امروز از نتيجه کار راضي هستم، اگرچه ابتداي کار با ترديد حضور در اين سريال را پذيرفتم. خود آقاي مقدم هم مي‌دانند، اما امروز که ماحصل کار را مي‌بينم، خدا را شکر مي‌کنم با اين گروه حرفه‌اي کار کرده ام.

و اولين تجربه همکاري شما با سيروس مقدم چگونه بود؟

- بسيار عالي! خدا رو شکر (اگر چشم نزنم!) در طول اين بيست و سه، چهار سال کار حرفه‌اي، شايد حداقل با بيست و پنج کارگردان کار کرده باشم، اما تنها دو يا سه کارگردان بوده‌اند که همکاري موفقي با آنها نداشته‌ام.

کار با آقاي مقدم بسيار خوب بود خودشان و گروهشان بسيار حرفه‌اي هستند. همه چيز سر جاي خودش قرارداشت و در کل هيچ مشکلي نداشتيم. وقتي تهيه‌کننده و کارگردان حرفه‌اي باشند، شما با تمرکز و خيال راحت تنها به کار خودت فکر مي‌کني.

اميدوارم درآينده هم شرايط مهيا باشد تا با ايشان کارکنم. تا جايي که خبر دارم، بازتاب کار هم خوب بوده است.

شما ژانر‌هاي مختلف اجتماعي، پليسي و حتي تاريخي را در طول اين سال‌ها کار کرده‌ايد. هرگز به اين فکر کرده‌ايد که فريبا کوثري در ژانر طنز و کمدي نيز مي‌تواند موفق باشد يا خير؟

- ببينيد طنزداريم تا طنز! متأسفانه برداشت ما از طنز با آنچه در دنيا وجود دارد، خيلي متفاوت است. کار آقاي مقدم (سريال پايتخت) يک نوع طنز و اتفاقاً طنز بسيار زيبايي هم بود. ولي متأسفانه ديده‌ايم که بسياري آثار ديگر با نام طنز هر اراجيفي مي‌خواهند به بيرون پرتاب مي‌کنند !

احساس مي‌کنم در آن دست طنزها ما به شعور تماشاگر توهين مي‌کنيم. من آن مدل طنز را نمي‌پسندم، ولي خب اگر يک طنز فاخر مثل آثاري که همکاران من مانند آقايان رامبد جوان، رضا عطاران و... کار کرده‌‌اند، پيشنهاد شود، چرا نپذيرم!

دليلي ندارد ما به اسم طنز هرچه بخواهيم بگوئيم و مخاطبان را ناديده بگيريم. من آن طنزي را دوست دارم که در قالب طنز، حرف‌هاي مهمي درآن زده و معضلات اجتماعي در آن طرح مي‌شود. من هيچ‌گاه خودم را در آن قالب البته محک نزده‌ام، چون کاراکتر من طوري است که معمولاً به من نقش‌هاي جدي و آرام پيشنهاد مي‌شود. تنها يک همکار به من گفت شما در عين اينکه صورت آرامي داريد، از دروني پر تلاطم برخوردار هستيد.

و اين واقعيت دارد؟

- بله شديداً.

و اين مي‌تواند در کار بازيگري هم فرصتي براي ايفاي يک نقش متفاوت باشد؟

- (مي خندد) حالا بايد ديد کجا قابل استفاده است. در سريال ديوار شايد يک گوشه‌اي از اين حس در کار من ديده شود.

و حرف آخر؟

- من به تمام دوستان در اين کار خسته نباشيد مي‌گويم. اگر چه معمولاً در کار‌ها بازيگران و کارگردان ديده مي‌شوند و از آنها نام برده مي‌شود اما در شکل‌گيري يک کار افراد متعددي نقش دارند که زحمت مي‌کشند و ديده نمي‌شوند. من از تک تک اين دوستان که افتخار همکاري با آنها را داشته‌ام، کمال تشکر را دارم.

منبع:بانی فیلم
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.