سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رازگشايي نوام چامسكي، زبان‌شناس معروف امريكايي از جعبه سياه «فيس بوك»، «توئيتر» و...

در خشاب اين «سلاح حواس پرت كن جمعي» نرو!

«امروزه همه بايد بامزه باشند.‌» در واقع يك موج با‌مزه‌گرايي ايجاد شده و شرايط اينگونه ايجاب مي‌كند. زير «پست» يا ارسال‌هاي جدي هم عموماً نظرهاي طنزآميز ديده مي‌شود. حتي مسائل ناراحت‌كننده به گونه‌اي بيان مي‌شوند كه بامزه به نظر مي‌آيند و باز هم خنده‌هاي تلخي در بخش نظرها ديده مي‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، فرهنگ لغت جديدي در فيس‌بوك، اينستاگرام، توئيتر و ديگر شبكه‌هاي اجتماعي محبوب شكل گرفته است كه اكثراً آميخته با طنز يا جوك است. جوك‌ها بسته‌هاي به ياد ماندني از اطلاعات هستند كه عموماً اگر پس و پيش هم بيايند، باز هم جذاب تلقي خواهند شد. علاوه بر اين، امكان دخيل شدن آنها در گفت‌وگوهاي محاوره‌اي روزمره ما وجود دارد. يكي از دلايل استفاده از طنز در شبكه‌هاي اجتماعي، رقابت تنگاتنگ بين تعداد «لايك»‌ها يا مطالب مورد علاقه افراد ديگر است. لايك‌هاي بيشتر نشان از محبوبيت بالاي يك فرد دارد، بنابراين، رفته رفته مشترك‌هاي بيشتري به سوي خود جذب خواهد كرد. به هر جهت، چه كسي از خنديدن بدش مي‌آيد؟ دوستي‌ها گاهي به دليل همين لايك‌ها و چشم و همچشمي شكل مي‌گيرد و در بيشتر مواقع، دو طرف كوچكترين شناختي از يكديگر ندارند. هر چه تعداد مشتركان يا دوستان فردي بيشتر باشد، او محبوب‌تر يا cool (باحال) به نظر خواهد آمد، دقيقاً يك مقياس كيلويي. شناخت‌ها سطحي شده است و آشنايي‌ها تنها از طريق عكس‌هاي پروفايل يا نمايه افراد صورت مي‌گيرد. ايرادي در آشنايي با افراد جديد وجود ندارد. پرسش اصلي اينجاست كه چه نفعي در داشتن يك هزار دوست مجازي وجود دارد؟ آيا بهتر نيست كه به فكر تثبيت پايه‌دوستي‌هاي قديمي خود باشيم تا به رواج فرهنگ هرزه‌نگاري و خيانت بال و پر بدهيم؟ آيا طنز تا اين حد مي‌تواند ما را تحت تأثير خودش قرار دهد؟ 

معجزه طنز
البته طنز تنها در شبكه‌هاي اجتماعي دخيل نيست و در جذب مخاطب براي حوزه‌هاي خبري هم تأثير بسزايي دارد. در فضاي كنوني كه سازمان‌هاي خبري براي در دست گرفتن توجه مخاطبان خود در محيط‌هاي اشباع رسانه‌اي با يكديگر در كشمكش هستند، سايت‌‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي (SNS) فرصت‌تازه‌اي براي روزنامه‌نگارها ايجاد كرده است تا به طور آنلاين با علاقه‌مندان و مخاطبان خود در تماس باشند. اين پديده البته سؤال‌هايي را پديد مي‌آورد كه چگونه استفاده از گونه‌هاي مختلف رسانه‌هاي‌اجتماعي مي‌تواند به برقراري ارتباط‌ وسيع‌تر با كاربرها كمك كند؟ ثابت شده است كه طنز نيروي قوي براي جذب مخاطب دارد؛ بنابراين، معقول و منطقي به نظر مي‌رسد كه از آن به عنوان يك ابزار در حال ظهور براي ايجاد اتصال در فضاي رسانه‌هاي جمعي استفاده شود. در تجزيه و تحليلي كه بين ۲۲ هزار tweet (پست‌هايي كه روي شبكه اجتماعي توئيتر قرار مي‌گيرد) صورت گرفت، مشخص شد كه حدود ۴۳۰ نفر از محبوب‌ترين خبرنگارها روي توئيتر از طنز استفاده مي‌كنند. يافته‌ها نشان مي‌دهد كه استفاده از طنز به سطح فعاليت يك خبرنگار در توئيتر نيز بستگي دارد و آنهايي كه با فضاي اجتماعي آن خو گرفته‌اند، به راحتي مي‌توانند خواننده خود را تحت تأثير قرار بدهند چراكه به خوبي با فرهنگ لغات توئيتري و ادبيات جا افتاده آن آشنايي دارند. 

به منظور دستيابي و حفظ ارتباط در يك محيط ديجيتال، چندين محقق به نياز در نظر گرفته شدن نقش احساسات اشاره كرده‌اند. در مطالعه‌اي كه روي بيش از ۳۴ ميليون پيام ارسال شده روي توئيتر انجام گرفت، مشخص شد عواطف و احساسات عموماً در اخبار و حوادث دخالت داده مي‌شوند. اين دخالت‌دادن‌ها چه مثبت و چه منفي، مي‌تواند نقش مهمي در تعيين ريشه‌هاي برقراري پيوند ميان مردم و رسانه و دلايل بازگشت به آن يا متعهد بودن به يك سايت خبري خاص را مشخص كند. عامه مردم، به ويژه جوانان و نوجوانان تمايل دارند اخبار و اطلاعات را از طريق منابعي به دست آورند كه بافت سرگرم‌كننده و قالبي طنزآميز داشته باشد. جوانان و نوجوانان كه نماينده مصرف‌كنندگان اخبار امروز و فردا هستند، به دنبال طنز و كمدي و به طور كلي همه سازه‌هاي شوخ‌طبعي هستند و اين دليلي جز نياز به پذيرفته شدن در اجتماع، آرامش و برقراري ارتباط با ديگران ندارد. 

اغلب طنز در برقراري ارتباط ميان افراد مختلف تأثير بسزايي دارد. اين اتفاق در ابعادي وسيع‌تر براي حوزه ارتباطات اهميت كليدي دارد زيرا برقراري و حفظ اتصالات و رابطه‌ها در آن بسيار مهم تلقي مي‌شود، همانند حفظ رابطه با خبرگزاري‌ها و مصرف‌كنندگان خبر در حرفه روزنامه‌نگاري. در اينجا طنز مي‌تواند به برقراري ارتباط مستمر افراد با يكديگر و بهبود انسجام گروه كمك فراواني كند. طنز به يك فرد اجازه مي‌دهد تا با ايجاد يك پل ارتباطي به مخاطبان خود نزديك‌تر شود. ثابت شده است يك پيام طنز اغلب بهتر از پيام‌هاي جدي‌ دريافت مي‌شود و در خاطرها باقي مي‌ماند. 

پيام‌هاي آميخته شده با طنز به نوعي تقويت شده هستند و داراي ظرفيت بالايي براي متقاعد كردن نگرش‌ها و همسو كردن افكار عمومي با خود دارند. در مجموع، نقش طنز به عنوان يك عامل اتصال دهنده در توئيتر و ديگر SNS‌ها (سايت شبكه‌هاي اجتماعي) نياز به تحقيقات بيشتر دارد، آن هم به دليل ماهيت انتزاعي آن زيرا طنز در فرهنگ‌هاي مختلف معاني متفاوتي دارد و در عين سادگي براي افرادي كه متعلق به يك نقطه جغرافيايي مشتركي هستند، مي‌تواند براي عده‌اي غيرقابل درك و نامفهوم باشد. 

افسوس يك نابغه به حال نوه‌هايش
بياييد واقع بين باشيم. بعضي از تعامل‌هاي اجتماعي ما بسيار عميق است، در حالي كه بعضي ديگر سطحي، بي‌معني و حتي كاملاً خالي از لطف است؛ به نوعي كه مي‌توان گفت اتلاف وقت مسلم است. عده‌اي همچون ويليام وب، رئيس بخش پژوهش اتاق ارتباطات بريتانيا، عقيده دارند كه اينترنت با برقراري راه‌هاي فراواني براي ايجاد ارتباط با ديگران، به تعاملات انساني كمك زيادي كرده است. ولي عده‌اي ديگر آن را بي‌فايده خوانده‌اند و نظر مخالفي دارند. يكي از اين افراد گرواز ماركهام، برنامه‌نويس شركت موزيلا است كه عقيده دارد شبكه‌هاي اجتماعي مردم را به داشتن دوستي‌هاي كم‌عمق و سطحي‌ تشويق مي‌كند. 

ناتان يورگنسون ازthesocietypages. com در گفت‌و‌گويي با نوام چامسكي - زبانشناس، فيلسوف، دانشمند علوم شناختي، منطقدان، مورخ و منتقد سياسي امريكايي - علت سطحي دانستن دوستي‌ها در شبكه‌هاي اجتماعي را از او مي‌پرسد: 

فكر مي‌كنيد كه انسان‌هاي امروزي برقراري ارتباط از طريق يك دستگاه الكترونيكي را به ارتباط‌هاي رو در رو ترجيح مي‌دهند؟ 

نمونه بارز آن نوه‌هاي من هستند، كارشان همين است. منظورم اين است كه مطمئناً همينطور است. مسلماً آنها با مردم صحبت مي‌كنند ولي بخش عظيمي از ارتباط‌هايشان بسيار سريع است و در عين حال سطحي؛ دادن پيامك، توئيتر، فيس‌بوك و غيره. 

چه تأثيري روي خلق و خو و رفتارهاي انسان دارد؟ 

به نظرم روابط معمول و روزمره انسان‌ها را فرسوده و فاسد كرده است. آنها را سطحي، صوري، كم عمق، ظاهري و ناپايدار كرده است. تأثير ديگر آن كاهش ميزان مطالعه و زماني است كه جوانان و نوجوانان صرف درس خواندن مي‌كنند. من مي‌توانم آن را به روشني در ميان دانش‌آموزهايم ببينم. نوه‌هايم كه جاي خود دارد. 

به دليل اينكه عوامل حواس پرت‌كننده زياد است يا...؟ 

خيلي جذاب و تحريك‌كننده است. يك نوع محرك و اشتياق است كه به واسطه سرعت و فناوري پرورش داده مي‌شود. من گمان مي‌كنم كه شبكه‌هاي اجتماعي در مجموع سلاح‌هاي حواس پرتي جمعي هستند؛ درست همانند سلاح‌هاي كشتار جمعي! نوه‌ام تمام هفته را مي‌خورد و مي‌خوابد. در نهايت، شب يك‌شنبه، جلوي كامپيوتر مي‌نشيند و در حالي كه به طور همزمان مشغول چت كردن با ده نفر مختلف است، نيم نگاهي هم به تكاليف مدرسه‌اش مي‌اندازد! 

رسانه‌هاي اجتماعي و رواج پديده سطحي‌نگري
اگر شبكه‌هاي اجتماعي دلسرد‌كننده به نظر مي‌آيند، احتمالاً به دليل چيزي است كه كمبودش احساس مي‌شود. جايي كه دوستي‌ها اهميت داده مي‌شوند، رسانه جمعي تنها تعدادي آمار و ارقام فراهم مي‌كند تا عمق دوستي‌ها را. يك شبكه اجتماعي هم چون فيس‌بوك گفت‌و‌گوهاي زيادي درباره برنامه‌هاي آخر هفته، وضعيت هوا، جوك‌ها يا حتي مسائل اجتماعي و سياسي را پوشش مي‌دهد. شبكه‌اي كه ارتباط‌هايش مانند راه رفتن يك بندباز روي طنابي در ارتفاعات است. تنها يك لغزش كوچك كافي است تا آسمان را در حال ريزش ببينيم. آيا فيس بوك دوستي‌ها را شكل مي‌دهد؟
شبكه‌هاي اجتماعي به گونه‌اي طراحي شده‌اند تا به كاربر امكان به اشتراك‌گذاري اطلاعات شخصي خود را بدهد: در حال حاضر مشغول مطالعه چه كتابي هستيم، چه مي‌خوريم، مي‌شنويم و الي آخر. به اشتراك گذاشتن اين اطلاعات يا استحكام دوستي عيب نيست، ولي متأسفانه بيشتر وقت‌ها چنين اهدافي مد نظر بيشتر كاربرها نيست. نيروي جاذبه فيس بوك آن را به اعتيادي تبديل كرده است كه در بيشتر مواقع از دستيابي به هدف اصلي خود بازمانده است. به هر حال سياست‌هاي نادرست و آموزش‌هاي غلط نيز بر اين مصيبت دامن زده است. آيا تا به حال براي مدت چند روز از آن فاصله گرفته‌ايد؟ اشتياق بازگشت به آن به نظر نمي‌رسد كه به دليل دلتنگي براي دوستانتان باشد، بلكه بيشتر به دليل دوري از دنياي ديجيتال است. واقعاً چرا...؟ 

سايت خبري آتلانتيك در گزارشي با نام «آيا فيس بوك ما را منزوي كرده است؟»به بررسي تأثير شبكه‌هاي اجتماعي پرداخته است. در اين گزارش آمده است افرادي كه تنها به مطالعه پست‌هاي ديگران مي‌پردازند و خلوت خود را ترجيح مي‌دهند، ممكن است بيشتر از آنچه به نظر مي‌رسد در خطر انزوا و افسردگي باشند. لايك كردن ممكن است كمي حس بهتري به او بدهد ولي آيا يك كليك مي‌تواند پاسخگوي نيازهاي او باشد؟ موارد كمي از استفاده‌هاي درست و مناسب ديده شده است. محققي از دانشگاه شيكاگو عقيده دارد كه تمام ارتباط‌هاي احساسي روي اين شبكه‌ها «مصنوعي» است و اين شبكه‌ها در بهترين حالت تنها به تحكيم پايه‌هاي دوستي‌هاي سابق كمك خواهد كرد ولي قادر به تأسيس دوستي‌هاي جديد نيست. خبرگزاري سي‌ان‌ان (CNN) در گزارشي تأثير شبكه‌هاي اجتماعي روي روح و روان را منفي خوانده است. جامعه‌شناس مركز تحقيقاتي ماساچوست (M. I. T.)، شري تركل، فرضيه‌اي را بنيان نهاده است كه اظهار مي‌كند فيس‌بوك به تخريب هويت افراد مي‌پردازد چراكه دعوتنامه‌اي براي تأييد شدن هويت يك فرد است (كه شايد ناموفق باشد) تا رشد دانسته‌هاي فردي وي. 

خانم تركل فكر مي‌كند كه به روز رساني مداوم موقعيت‌ها (status) يا همان گزارش دادن وضعيت فعلي خود مي‌تواند منجر به غرق شدن در خود‌شيفتگي شود. تركل عقيده دارد كه تنهايي انسان است كه مي‌تواند منجر به استحكام دوستي‌ها شود ولي در عوض، همه هميشه مشغول چت كردن هستيم. آيا تنها ماندن در فيس بوك امكان پذير است؟ چيزي كه به ذهن من مي‌آيد عكس‌هاي ديدني و جذاب از طبيعت است كه در صفحه اخبار فيس بوك مي‌بينم، ارسال شده توسط دوستان قديمي و جديدم. من دوستاني را انتخاب مي‌كنم كه براي تنهايي و خلوت خود ارزش قائلند چرا كه تنها در اين صورت قدر دوستي‌ها را مي‌دانند. خيلي واضح و روشن نيست كه فيس بوك علت درگيري‌هاي سطحي مداوم ماست، اما قطعاً به ما اجازه مي‌دهد تا از روح و روان خودمان غافل شويم.
 
لازمه ايجاد يك ارتباط واقعي چيست؟ افرادي كه به مطالعه علمي نژادها مي‌پردازند احتمالاً همين حالا در حال مطالعه زندگي اجتماعي فيس بوكي هستند. ارتباط‌هاي فيس بوك روي ديوار مبهمي صورت مي‌گيرد كه تقريباً براي همه قابل مشاهده است. چيزي كه ما به اشتراك مي‌گذاريم ممكن است براي دوستانِ دوستانمان قابل مشاهده باشد، افرادي كه آنها را نمي‌شناسيم. ما هرگز به طور دقيق نمي‌دانيم كه چه كسي و در چه زماني در حال خواندن مطالب يا ديدن پست‌هاي ماست. از طريق به اشتراك‌گذاري نظرها همديگر را ملاقات مي‌كنيم. آشنايي روي يك ديوار با آشنايي در خيابان يا در مترو چه فرقي مي‌كند؟ چه مي‌توان كرد تا رفاقت‌هاي اين دنياي مجازي را پرورش داد و از لغزش روي اين طناب بلند در امان بود؟ به نظر مي‌رسد با آنلاين بودن، اشتياق ما براي درك دوستي‌هاي واقعي كاهش مي‌يابد. بدين طريق فيس بوك ما را به چالش مي‌كشد. قلب‌هايمان هنوز به ارتباط‌هاي عميق‌تر نياز دارد... 

منابع:
www. insight. reflection. blog
www. thesocietypages. com
www. umn. academia. edu
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.