خرداد1384...
"در خدمتگزاري نبايد هيچ اولويت و ترجيهي قائل شد، مگر براي مستضعفان كه ضرورت رسيدگي به آنها بر كسي پوشيده نيست."
"انتخابات در كشور ما عرصه رقابت براي قدرت نيست بلكه عرصه رقابت براي خدمت است و ما نه حاضريم، نه ميتوانيم و نه ميخواهيم كه هزينههاي دهها ميلياردي در عرصه تبليغات ما وارد شود چرا كه اين مسئله با نگاه ما به اين عرصه در تناقض است".(1)
" اشكال كار من اين است كه وارد محدوده ممنوعه قدرت آقايان شدهام ... من يك نفر مستقلم، هيچ حزبي و گروهي و هيچ دستهاي از من حمايت نكرد و من خودم را به اين ملت معرفي كردم و ملت هم استقبال كرد. آيا اين گونه بايد مورد هجوم باندهاي قدرت و ثروت قرار بگیرم؟"(2)
" يكي از برنامههاي جدي دولت آينده مبارزه همه جانبه با فساد اداري و اقتصادي خواهد بود و در كابينه خود از كسانيكه در اين زمينه با من همفكر باشند استفاده خواهم كرد."(3)
"ای مردم! بدانید که خادم شما و اعضای دولت در مبارزه با مفاسد و تبعیضها و
جلوگیری از اجحاف، دست از تلاش برنخواهند داشت و در مبارزه با این عناصر شناخته شده
تا آخر ایستادهاست و سر سوزنی عقب نشینی نخواهیم کرد و به یاری الهی دست همه اینها
را از بیتالمال قطع خواهیم کرد".
"ارزشگرا و اصولگرا هستم".(5)
"تشکیل دولت اسلامی گام بلند در تکامل انقلاب اسلامی است".(6)
"اگر دفاع از حق مردم تندروي است؛ من يك تندرو هستم".(7)
"اگر جلوی ولخرجیها گرفته شود، مشکل جوانان حل میشود".(8)
"دولت آینده جلسات خود را در مراکز استانها تشکیل خواهد داد".(9)
"طي سالهاي اخير مديريت فرهنگي ما در جهت تهاجم فرهنگي حركت كرد".(10)
"تنها راه نجات بشر، عمل به احکام اسلام است".(11)
"ملت ایران میخواهد پرچم اسلام را در دنیا به اهتزاز درآورد؛ دولت اسلامی یعنی دولتی که برنامههایش منطبق با اسلام است".(12)
اينها سخنان محمود احمدي نژاد، استاد دانشگاه و شهردار ساده زيست تهران بود كه در خرداد 1384، نه براي رسيدن به قدرت بلكه براي خدمت به ملت، با سياستمداران نامآشنايي چون اكبرهاشمي رفسنجاني، مصطفي معين، محمدباقر قاليباف، كروبي رقابت كرد.
شنيدن اين سخنان، پس از تجربه 8 سال دولت كارگزاران و 8 سال دولت اصلاحات اين سؤال را در ذهن اقشار مختلف جامعه ايجاد كرد كه "يعني ميشود؟!!"
محمود احمدينژاد سؤال مردم را اينگونه پاسخ داد: "ميشود، ما ميتوانيم"
احمدينژاد از سادگی، عبور از اشرافیت، مقابله با ویژهخواری، مقابله با زیادهخواهی گروه خاص، مقابله با غارت منابع عمومی و یا حیف و میل این منابع، روح خدمت آن هم خدمت خالصانه و صادقانه برای پیشرفت کشور، روح آرمانگرای انتظارمحور و روح مهدویت سخن گفت.
آنگاه بود كه استقبال از گفتماني كه گفتمان "عدالت" نام گرفت، هر روز پر حرارتتر از ديروز در جامعه ديده ميشد.
انگار مردم تمامقد ايستادند و از گفتماني كه يادآور خاطرات روزهاي بهمن 57 بود، حمايت كردند، مردم از اقشار مختلف، از روستايي تا شهري و از دانشجو تا بازاري در برابر اشرافيگري و تمسخر شبه روشنفكران از شهرداري كه سخنانش را با "اللهم عجل لوليك الفرج..." آغاز ميكرد، استقبال كردند.
شايد نتايج نظرسنجيها كه اغلب از سوي ساير نامزدهاي انتخابات در جامعه منتشر ميشد، خبر از پيروزي احمدينژاد نميداد اما حضور در بطن جامعه گوياي مطلب ديگري بود؛ ديدارهاي مردمي احمدينژاد با ديدارهاي ساير نامزدها متفاوت بود. استقبال بينظير بود.
مردم كه بازگشت
به ارزشهاي فراموش شده را احساس ميكردند، با آنچه در توان داشتند از "مردي
كه از جنس مردم"نام گرفت، حمايت ميكردند.
محمود احمدينژاد ميگفت: "خدا را شكر ميكنم كه در اين روزها توانستم با مردم خوب ايران عزيز صحبت كنم و ديدگاهم را به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري براي تشكيل دولت عدالتخواه اسلامي و اداره هرچه بهتر كشور به اطلاع مردم شريف و عزيز برسانم. همتهاي والاي يكايك شما عزيزان و تمامي جوانان پرشور و با اخلاص در جاي جاي اين سرزمين، پشتوانه و مشوق نيرومندي براي ادامه حضور اين سرباز كوچك اسلام در صحنه انتخابات رياست جمهوري بوده است. "(13)
انتخابات رياست جمهوري نهم در دو مرحله برگزار شد؛ محمود احمدينژاد با پشت سرگذاشتن 9 رقيب كه در عرصه سياست ايران بسيار نامآشنا بودند، پنجمين رئيس جمهور ايران(بدون احتساب بنيصدر) شد.
حالا مردم ايران كه كامشان از اين پيروزي شيرين بود منتظر بودند تا آن تغييراتي كه طي ماههاي گذشته وعده داده شده بود عملي شود.
شهريور1391..
محمود احمدينژاد كه در دهمين انتخابات رياست جمهوري نيز سكان هدايت قوه مجريه را به دست گرفت، كمتر از يك سال تا پايان "هشت سال اعتماد مردمي" به خود زمان دارد.
امروز نقد دو دولت نهم و دهم در رسانههاي جناحي و فراجناحي، اصلاحطلب و اصولگرا تيتر يك است، نقد سياسي، نقد اقتصادي، نقد فرهنگي، نقد...
احزاب و تشكلها و سياستمداران قبلي و بعدي نيز از احمدينژاد ميگويند، از آنچه بايد ميكرد و از آنچه نبايد...
اما اينجا موضوع رسانهها، احزاب و تشكلها و سياستمداران مطرح نيست؛ احمدينژاد به پشتوانه "مردم" به اين عرصه ورود پيدا كرد و حال آنچه مهم است اينكه "مردم چگونه احمدينژاد را بدرقه ميكنند".
بعضي در اينباره معتقدند "ما ايرانيها خوش استقبال و بد بدرقهايم" و در همين زمينه به بدرقه سيد محمد خاتمي در تاريخ 16 آذر 1383 در دانشگاه تهران اشاره ميكنند.
گاهي گفته ميشود ما ايرانيها پس از پايان 8 سال خدمات يك دولت با ناسپاسي آن دولت را بدرقه ميكنيم.
اما انگار حقيقت چيز ديگريست؛ تفاوت در شعار و عمل است كه ما را خوش استقبال و بد بدرقه كرده است.
سالهای پایانی هر دولت با حرف و حدیثهای فراوانی همراه میشود، روساي جمهور از موانع ميگويند، از اينكه خواستند و نشد و از اينكه عدهاي نگذاشتند.
احمدينژاد در اينباره ميگويد: "من به کساني که ميگويند منتظر احمدينژاد سال ۸۴ هستيم، ميگويم من هم منتظر ياران سال ۸۴ خود هستم."(14)
و
حالا در اين واپسين ماههاي دولت احمدينژاد مسئله اين است كه آن مرد
ديروز "از جنس مردم" چگونه مورد بدرقه همان مردمي كه به او اعتماد كردند و
سكان دولت عدالت را به او سپردند، قرار خواهد گرفت؛ اما پايان سخن تذكري به
روساي جمهور آينده: شايد كم نباشند چهرههايي كه بتوانند با همجنس مردم
بودن، دل و راي مردم را با خود همراه كنند اما در اين مسير سنگلاخ بايد
مراقب چشمان بد اسفندياران بود كه مبادا با "چشمزخم" خود تهي كنند انبان
دولتشان را از جنس مردم بودن...
1) احمدي نژاد در نخستين همايش ستاد حمايت مردمي، 6 خرداد1384
2) گفتگوي احمدينژاد با خبرگزاري فارس، 2تير1384
3) احمدی نژاد در نخستین کنفرانس مطبوعاتی ،5تير 1384
4) احمدی نژاد در جمع تعدادی از نمایندگان، 30 خرداد 84
5) احمدی نژاد در استان اردبیل، 8 خرداد 84
6) احمدينژاد در جمع تعدادي از دانشجويان دانشگاههاي بندرعباس، در 9 خرداد 84
7) احمدينژاد در جمع مردم کرمانشاه، 13 خرداد 84
8) احمدی نژاد در برنامه تلوزیونی ضبط شده شبكه اول سيما، 14 خرداد 84
9) احمدينژاد در جمع مردم شهر کرد، 14 خرداد 84
10) احمدی نژاد در شبکه دوم سیما ، 15 خرداد 84
11) احمدی نژاد در سالن ورزشي شهيد افراسيابي تهران، 23 خرداد 84
12) احمدی نژاد در کنفرانس خبری ستاد مرکزی تبليغات در تهران، 23 خرداد 84
13) احمدينژاد در بیانیه ای خطاب به ملت ایران، 24 خرداد 84
14)
احمدی نژاد ، درجمع
دانشجويان
گزارش از: حسنيه السادات شبيري