سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مادر از منظر امام زین العابدین(ع)

امام زین ‏العابدین و فخرالساجدین، كه مادر بزرگوارش را از نزدیك ندیده اما پرتو وجود او را در تمام ابعاد زندگى خاندان جلیلش به عیان دریافته و احساس كرده بود و مى‏دانست كه خود نیز از فروغ تربیت و شخصیت و قداست مادر عزیز بهره ‏ها برده و نورها گرفته است

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ توحید در آخرین نوشته اش یادی از مادران کرده است و نصایحی از امام سجاد(ع) در مورد مادر را یادداشت کرده است:


امام زین ‏العابدین و فخرالساجدین، كه مادر بزرگوارش را از نزدیك ندیده اما پرتو وجود او را در تمام ابعاد زندگى خاندان جلیلش به عیان دریافته و احساس كرده بود و مى‏دانست كه خود نیز از فروغ تربیت و شخصیت و قداست مادر عزیز بهره‏ها برده و نورها گرفته است، علاقه‏ى شدید و پرشورى در مورد شناخت هرچه بهتر و دقیق‏تر و وسیع‏تر مادرش زهرا (ع) داشت. همواره در جستجوى آن بود كه دقایق و جزئیات بیشترى از زندگى مادر محبوبش را بداند تا آن را به عنوان بهترین نمونه و الگو براى بانوان و دوشیزگان مسلمان معرفى كند و روش زندگى و تربیت آن بانوى بى‏مانند را سرلوحه‏ى مكتب تربیتى زن در جامعه‏ى اسلامى قرار دهد، و همگان را به آموزش و انجام آن روشهاى والا تشویق و ترغیب نماید.

از این رو همواره در پى كشف این دقایق، به سراغ كتاب مى‏رفت كه مادرش زهراى اطهر را از نزدیك دیده، و با اخبار و گزارشهاى زندگى پرثمرش انس گرفته و بر جزئیات آن واقف بودند.

امام سجاد (ع) روزى پاى صحبت اسماء دختر عمیس، كه مدتى خدمتگزار خاندان رسالت بود و سعادت دیدار و همنشینى زهراى اطهر نصیبش شده بود، نشست. در آن روز، آن بانوى مؤمنه با شور و اشتیاقى وافر، داستانى را این چنین توصیف كرد:

«روزى خدمت مادربزرگ شما زهرا (ع) نشسته بودم كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله از در، درآمد و وارد منزل شد. زهرا (ع) مادر گرامى شما، گردن‏بندى از طلا بر سینه داشت كه على (ع) آن را به تازگى از راه درآمد شخصى خویش براى همسرش خریدارى كرده و به آن سرور بانوان عالم هدیه كرده بود.

پیامبر اسلام، با توجه به شرایط زندگى آن روز، كه قدرت مسلمین رو به افزایش و زندگى‏شان رو به وسعت و راحت بود و دوران سختى‏ها و مرارتها به پایان مى‏رسید، از مشاهده‏ى آن گردن‏بند بر سینه‏ى دختر گرامى خویش خوشحال شدند. ولى با این حال، باز هم دختر خود را مورد خطاب قرار داده و فرمودند:

دخترم، مبادا گفتارها و شعارهاى مردم كه با لحنى تجلیل‏آمیز مى‏گویند «فاطمه دختر رسول‏اللَّه است»، تو را مغرور سازد و تحت تأثیر این غرور واقع شوى و پوشش ستمگران و طاغوتها و جباران را بر تن كنى!...

رسول خدا (ص) همین یك جمله را فرمودند و لحظاتى بعد، خانه را ترك گفتند و بیرون رفتند. به محض خروج ایشان فاطمه‏ى زهرا (ع) فوراً گردن‏بند را پاره كرد و آن را از گردن فروكشید و از خود دور ساخت و دیگر هرگز آنرا به كار نبرد. بلكه خیلى زود آن گردن‏بند را فروخت و با پول آن غلامى را از صاحبش خرید و در راه خدا آزادش كرد. این خبر به گوش رسول خدا رسید و باعث خرسندى فراوان حضرتش گردید. چنانكه دخترش را بسیار دعا كرد و از این عمل خیر، ابراز رضایت فراوان فرمود و حتى با الفاظى همچون: چنین دخترى را قربان بروم «فداها ابوها»، از دختر عزیز خویش ذكر خیر فرمود.»
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
ابن حمدان
۲۲:۴۶ ۱۱ مهر ۱۳۹۱
سلام بر زهرا سلام بر صديقه كبرا جانم به فدايت بي بي جان ...