به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، در اين مقاله آمده است: در يك تصمیم گیری عجولانه و غیر منتظره در هفتم سپتامبر، دولت کانادا تمام روابط دیپلماتیک خود با ایران را به حالت تعلیق درآورد و متعاقبا سفارت خود در تهران را تعطیل و از دیپلماتهای ایرانی خواست تا خاک کانادا را ترك كنند.
"جان بیرد" وزیر امور خارجه کانادا در اظهارات خود به حادثه حمله دانشجویان ایرانی به سفارت انگلیس در تهران، حمایت ایران از دولت سوریه و شخص رئیس جمهور بشار اسد و ادامه فعالیت هستهای ايران اشاره و آنها را دلايل كافي و قانع كننده براي تعليق روابط دیپلماتیک با ایران دانست.
گذشته از عدم رعایت آداب و رسوم دولت کانادا، بیانیه "بیرد" یک توهین آشکار و زننده به مردم، فرهنگ و تمدن با شکوه و صلح آمیز ايران بود.
در دوران معاصر، ایران هرگز به کشوری حمله نكرده، بلکه خود ايران صحنه جنگهای ناعادلانه و اعمال شده توسط قدرتهای امپریالیستی بود.
در سال 1941، اتحاد جماهیر شوروی، نیروهای مسلح انگليس و کشورهای مشترک المنافع در تلاش برای تضعیف نفوذ رو به رشد آلمانیها در ایران و تسلط خود بر ذخایر عظیم نفت، به ایران حمله کردند.
حدود 4 دهه بعد، تحت فشار ایالت متحده و متحدان اروپاییاش، صدام حسین، دیکتاتور عراق، به ایران حمله کرد و غرب این پروژه را با هدف ضربه زدن به انقلاب نو پاي ايران، که بیش از 500،000 ایرانی را نیز قربانی خود کرد، به اجرا گذاشت.
اگر چه هر دو جنگ در تحقق بخشیدن به اهداف خود ناكام ماندند، اين جنگها تنها احساس مردم ایران را در تنفر از سياست انقیاد و سرکوب دولتهاي خارجي تقويت كرد.
بنابراین، ايران به عنوان یک قربانی امپریالیسم و سیاستهای جنگ طلبانه ابر قدرتها شناخته میشود، حال آنکه به عنوان مهم ترین تهدید برای صلح و امنیت جهانی از آن ياد ميشود،بيشتر به یک شوخی بیمزه ميماند.
اما با تعلیق یک طرفه روابط دیپلماتیک بین تهران و اتاوا از سوي دولت کانادا، شادتر از مقامات رژیم اسرائیل کسی را نميتوان ديد.
"بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژيم صهيونيستي در مصاحبه با رادیو CBC اظهار داشت:"من عمیقا از موقعیت و اعتقاد راسخ نخست وزیر هارپر و دولت کانادا تشكر ميكنم".
شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل برنده جایزه صلح نوبل(!) به خاطر ايفاي نقش برجسته در قتل عام سال 1956 که منجر به کشته شدن 6 زن، 23 کودک و در مجموع 49 نفر شد، نتوانست خوشحالي خود را از حرکت دولت کانادا پنهان سازد.
بنا به اظهارات وي، کانادا با اين اقدام سنجيده خود، یک بار دیگر ثابت كرد که اصول اخلاقی مهمتر از مصلحت گرايي ميباشد و کانادا نشان داد که سیاست باید بازتاب دهنده اصول باشد".
"از همتاي خودم فرماندار ژنرال دیوید جانستون، نخست وزیر استفن هارپر و ملت کانادا تشكر ميكنم."
این تصمیم عجولانه دولت کانادا تحت فشار لابی اسرائیل توجيه ميشود و صهیونیستها بدين ترتيب تلاش دارند توجه بین المللی را از جنایات ارتکابي در سرزمینهای اشغالی فلسطین، منحرف نمايند."
رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اظهار داشت:"دولت فعلی کانادا تحت رهبری استفن هارپر برای سیاستهای افراطی در حوزه سیاست خارجی شناخته شده است".
"رفتار خصمانه دولت نژادپرست کانادا در واقع به پیروی از سیاستهای دیکته شده صهیونیستها و انگلیسیها به اجرا درآمده است."
لابی اسرائیل در کانادا،با نفوذ و قدرتمند است و دولتمردان کانادا فرمانبردار و مطیع رژیم اسرائیل ميباشند.
شاید بهترين تعريف از رابطه عمیق و ریشهاي بین اسرائیل و کانادا توسط ایو انگلر در کتاب خود "کانادا و اسرائیل:برقراري آپارتاید"،تشريح شده باشد.
اين كتاب به نقش مهم دولت کانادا در تشکیل رژيم نامشروع اسرائيل در سال 1948 و پشتیبانیهاي بي حد و حصر کانادا در 64 سال گذشته اشاره داشته است.
چندین سازمان اسرائیلی و یهودی فعال در کانادا وجود دارند که هدف نهایی آنها حفظ منافع اسرائیل در تصمیمات دولت کانادا ميباشد، به خصوص در مسائل مربوط به سیاست خارجی دولت كانادا!
یکی از این سازمانها، کمیته کانادا و اسرائیل ميباشد كه توسط "شورای کانادایی حمایت از اسرائیل و یهودیان (CIJA)" و Canada United Israel Appeal ((UIAC حمایت مالی میشود.
بنا به گزارش وب سايت فدراسیونهای یهودی کانادا، گروه CIJA ساليانه 4 میلیون دلار به سازمانهای حمایتی اسرائیل در کانادا اختصاص ميدهد.
با این حال، پستون وي لیون، استاد بازنشسته علوم سیاسی در دانشگاه کارلتون ميگويد که بودجه كميتههاي کانادا و اسرائیل قبل از انحلال آن حدود 11 میلیون دلار بود.
"فدراسیونهای یهودی در کانادا" شامل چندين سازمان تابعه ميباشند که هر یک از آنها برای ترویج ارزشهای اسرائیل در جامعه کانادا، تقویت روابط دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی بین کانادا و اسرائیل و تقویت جامعه یهودیان کانادا، به خصوص از طريق روزنامهها، ایستگاههای رادیو و تلویزیون در کشور كانادا فعاليت دارند.
به برخی از این سازمانها که هر یک از آنها بودجه قابل توجه را دريافت ميكنند،ميتوان به سازمان "تجربيات کانادا اسرائیل (CIE)، جوامع یهودی در انتاریو (RJCO)، صندوق وقف و کنگره یهودیان کانادا (CJC) اشاره داشت.
بنا به گفته زالمان آمیت، استاد بازنشسته روانشناسی در دانشگاه کونکوردیا در مونترال،جوامع یهودی كانادا ساليانه 75 میلیون دلار به اسرائیل كمك مالي ميكنند. این بدين معني ست که سياست خاورميانه کانادا به شدت تحت تاثیر لابی یهودی / اسرائیل قرار دارد.
"چه کسی سیاستهای خاورمیانه کانادا را مشخص ميكند؟ طرفها يا سازمانهاي با نفوذ در هیئت مقامات امور خارجه، جامعه یهودی کانادایی را با 5.85 (نسبت به 5.40 برای نخست وزیر و وزارت امور خارجه) در رتبه اول قرار داده است.
"پروفسور وي پيتون لیون ميگويد:سازمان "جامعه کانادا / عربی" با رتبه بندي 1.80 مقام شانزدهم را بين هجده سازمان مهم در سياست خارجه كانادا دارا ميباشد".
مقامات کانادا هرگز از نشان دادن حمایت بیقید و شرط خود از اسرائیل ابايي نداشتهاند.
در سالگرد 61 سالگي ایجاد اسرائیل، استفن هارپر اظهار داشت: "ما خودمان را در میان نزدیکترین شرکای اسرائیل ميبنيم".
از زمان تاسیس رژیم جعلی اسرائيل در سال 1948، کانادا، از اسرائیل و حق برخورداري از زندگی صلح اميز در كنار همسایگانش، حمایت ميکرد.
حقيقت اين است كه اسرائیل در حال حاضر از اقدام دولت کانادا در تعليق روابط دیپلماتیک خود با ایران بسيار خرسند ميباشد.
بي شك اين حركت در چارچوب یک طرح گسترده تر برای منزوی کردن ایران در سطح بین المللی انجام شده است، و مسلما اسرائیل در تصمیم گیری دولت کانادا نقش مهمي داشته است. با این حال، مشابه این تلاشها برای منزوی کردن ایران پيشتر شكست خورده است.
در 31 آگوست، 120 کشور جهان در اجلاس جنبش غیر متعهدها در تهران حضور داشته و از برنامه هستهای ایران حمايت كردند و مخالفت خود با تحریمهای یک جانبه ایالت متحده و متحدان اروپایی علیه ایران را اعلام داشتند. حقیقت این است که ایران کشوری نيست که به اين آساني بتوان آنرا در عرصه جهاني منزوي كرد.