باشگاه خبرنگاران - نمايش "كلمه ، سكوت ،كلمه" كه تركيبي از سه نمايشنامه ديويد آيوز با دراماتورژي فرهاد آئيش و كارگرداني مائده طهماسبي به روي صحنه رفته يكي از معدود نمايش هاي خوب ابزورد است.
به نظر مي رسد فرهاد آئيش به عنوان دراماتورژ به درستي توانسته بين موقعيت ابزورد سه نمايش نامهي كوتاه آيوز پيوندي ايجاد كند و آن ها را به يكديگر پيوند بزند.
چالشي كه در سه درام اين نمايش نامه نويس وجود دارد چنان مخاطب را به تفكر وا مي دارد كه گويي اين چالش از ابتدا در همهي آنها بدين شكل بوده است.
تكرار ديالوگ ها و اعمال شخصيت هاي هر سه اپيزود با نمايش نامه از شانه هاي بارز اين چالش است.
آئيش در دراماتورژي نمايش "كلمه، سكوت، كلمه" كوشيده بين سه موقعيت نمايش اين درام، هماهنگي و هارموني لازم را ايجاد كند و از اين طريق به تعريف مشخص روابط آدم ها و شخصيت ها در موقعيتي كه نويسنده برايشان به وجود آورده مي رسد.
مائده طهماسبي براي به وحد رساندن فرم و محتوا و نيز ايجاد تعامل بين سبك واحد در نشان دادن اين سه اپيزود حاصل تحليل درست از شرايطي كه آدم هاي نمايشنامه در آن گرفتارند و همين طور حاصل دراماتورژي متن و اجراي اين اثر است.
شايد كه طهماسبي به عنوان كارگردان از اين دراماتورژي بهره نمي برد، به راحتي نمي توانست در فضاسازي اين موقعيت ابزورد نمايش و هماهنگي بين اپيزودها به توفيق كامل از اجرا دست پيدا كند.
نمايش "كلمه، سكوت، كلمه" از بازي هاي روان، پخته و يك دست هم بهره برده است.
هريك از بازيگران با تحليل درستي كه از شخصيتهاي نمايش به دست آورده اند تمام توان خود را به كار گرفته اند تا هم آن ها را باور پذير اجرا كنند و هم در بازي هاي خاص خود جذابيت هايي را به وجود آورند.
فرهاد آئيش ، فرشته صدرعرفايي، شبنم فرشادجو، رامين ناصر نصير، مريم سعادت، سينا رازاني و ساير بازيگران همه تجربيات و توان خويش را به كار گرفتند تا بازي هايي متناسب با نقش خويش و در عين حال جذاب ارائه دهند./م
يادداشتي از بهزاد صديقي