رژیم غاصب صهیونیستی کلکسیون جنایات ضد بشری بوده و هست انگونه که در تاریخ بشر که هیچ ، در تاریخ درندگان وحشی نیز بی سابقه است و گاهی وقتها گرگهای وحشی هم از این جنایات شرمنده میشوند . رژیم غاصب صهیونیستی از زمان تولد نامشروعش یعنی سال 1948 تا امروز معدن ادم کشی و
کشتار مردم غیر نظامی و بی دفاع در صبرا و شتیلا
ماجرا از این قرار بود که در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ شمسی برابر با سال ۱۹۸۲ میلادی
نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی به فرماندهی آریل شارون پس از عبور از مرز لبنان تا مرکز بیروت پیشروی کردند و این شهر به طور کامل زیر یوغ اشغال صهیونیست ها قرار گرفت.
در پی این یورش وحشیانه، رژیم صهیونیستی معاهده به اصطلاح صلحی را بر
مسئولان لبنانی که در آن زمان درگیر جنگهای داخلی بودند، تحمیل کرد و سران
صهیونیست و شخص شارون در توجیهی مزورانه، هدف از اشغال بیروت را خارج ساختن
گروههای فلسطینی از این کشور به عنوان منبع «تشنج » خواندند!
صهیونیست ها با تقویت گروه طرفدار خود در لبنان (فالانژیست ها) "بشیر جمیل"
رهبر وقت حزب فالانژ (معروف به کتائب) را به ریاست جمهوری لبنان سوق دادند
اما وی بیش از 3 هفته در راس حکومت نبود چرا که بر اثر انفجار بمب به
همراه 18 نفر از اعضای حزب کتائب کشته شد.
ترور بشیر جمیل و حضور هزاران نظامی صهیونیست در بیروت آریل شارون را بر آن داشت که با بهره برداری از این فرصت و به بهانه انتقام خون جمیل با همکاری مزدوران لبنانی خود ساکنان اردوگاه صبرا و شتیلا را به خاک و خون بکشد....... از همین رو نظامیان صهیونیست و نیروهای فالانژ لبنان عصر روز 16 سپتامبر 1982 برابر با ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ به اردوگاه صبرا و شتیلا یورش برده و در مدت 48 ساعت به فجیع ترین وضع ممکن به قتل عام آوارگان فلسطینی پرداختند.
صبرا و شتیلا اردوگاه آوارگان فلسطینی در لبنان به شمار می رفت که در جنوب این کشور واقع شده بود
فلسطینی هایی که از همان آغاز اشغال فلسطین در سال 1948 در این اردوگاه
پناه گرفته بودند و اغلب آنها از ساکنان منطقه "الجلیل" در شمال فلسطین
اشغالی محسوب می شدند.
در زمان جنایت صهیونیست ها در سال 1982 حدود 20 هزار آواره فلسطینی در این اردوگاه ها زندگی می کردند........در این قتل عام 3297 کودک و نوزاد و زن فلسطینی و لبنانی از مجموع 20 هزار ساکن این اردوگاه شهید شدند.
در میان کشته ها 136 لبنانی دیده شد. پیکر 1800 نفر در خیابانها و کوچه
های تنگ این دو اردوگاه رها شده بود و 1097 نفر دیگر هم در بیمارستان غزه و
400 تن دیگر در بیمارستان عکا به شهادت رسیدند.
جنایات از نگاه نویسندگان و خبرنگاران
۱ ) "دیوید هرست" خبرنگار معروف غربی در کتاب خود "تفنگ و شاخه زیتون" می نویسد: "اولین واحد شامل 150 فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی ها از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 48 ساعت شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه های مردم شده و فلسطینی های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژ ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می دادند چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می کردند و بعد سینه هایشان را می بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند.
در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. در نهایت چند بولدوزر به اردوگاه آورده تا علاوه بر دفن مقتولان خانه های سالم را با خاک یکسان کنند اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آنها می خوردند و آنقدر وحشی شده بودند که به مردم زنده نیز حمله می کردند زیرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند."
۲ ) "غازی خورشید" در کتاب خود "تروریست صهیونیستی درفلسطین اشغال شده" می نویسد: "در خیابانی جسد 5 زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود... از جمله یک زن که پیراهنش از جلو پاره و
سینه هایش بریده شده و در کنارش سر بریده دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می شد. زن جوانی را دیدم در حالی که طفل شیرخواره اش را در آغوش گرفته، گلوله ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شیرخوارش نشسته بود."۳ ) "تونی کلیفتون" گزارشگر با سابقه غربی نیز در کتاب "آسمان گریست" می نویسد: آنچه مرا سخت تکان داد این بود که شخصی بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژیست ها روی او بنزین ریخته و او را آتش زدند و فقط سفیدی دندانش در میان سر و صورتش که زغال شده بود نمایان بود
۴ ) اسلویتزر در مصاحبه با روزنامه فولکس کرانت چاپ هلند گفت: در حالی که کنار وزیر جنگ وقت اسرائیل ایستاده بود مشاهده کرد که وی با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در فاصله تقریبا 10 متری در بخش ورودی اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رساند.
شاهدان و بازماندگان این جنایت میگویند :
***ابتدا کشتارها با سلاح های سرد نظیر چاقو و تبر به فجیع ترین شکل ممکن آغاز شد. صهیونیست ها و فالانژیست ها با ورود به خانه های آورگان، به طرزی وحشیانه با بریدن سر و اعضای بدن فلسطینیان آن ها را به قتل می رساندند. به زنان و دختران پیش از کشتن آن ها بارها تجاوز می کردند و سپس آن ها را به قتل می رساندند. کشتن زنان باردار و دریدن شکم های آن ها، زنده زنده سوزاندن کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان این واقعه است.
*** مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال
آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در
200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند.
با
وجود اعلام خبر قتل عامل به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش
اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرها نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می کردند.
با
نزدیک شدن به ساعات پایانی عملیات، بولدوزرها با حفر گورهای دسته جمعی،
بسیاری از قربانیان را به همراه بسیاری دیگر که هنوز زنده بودند دفن کردند.
به همین دلیل نمیتوان تعداد دقیق کشته ها را تخمین زد. بسياري از مقتولين «ناقصالعضو» شده بودند . معلوم نيست كه قبلا و يا بعد از كشتار اين طور شده بود. بر روي بدن بسياري از كشتهشدگان «علامت صليب» كه نشانه فالانژها است، با چاقو حك شده بود. پزشك، پرستار و بيمار همه با هم كشته شده بودند.
بعضي زير چرخهاي بولدوزر مانده و خرد شده بودند و تعدادي هم همراه با
اجساد زنده در گورهاي دستهجمعي به زير خاك رفته، زنده به گور شده بودند. »
***یک پرستار لبنانی بیمارستان عکا می گفت: فالانژها به سمت چهار پزشک که پارچه سفیدی در دست داشته و قصد جلوگیری آنها به بیمارستان را داشتند، نارنجکی می اندازند، یکی از همکاران من فریاد کشید و به سمت آنها سنگی پرتاب می کند، جنایتکاران هم، چنان سیلی محکمی می زنند که بیهوش بر زمین می افتد. بعد پیراهنش را پاره و او را به پیاده روی مقابل برده و مورد تجاوز قرار دادند و 5 وحشی نیز برای او در صف ایستاده بودند.
*** وجنات زين عبدالطيف' میگوید: 'در روز جمعه به بيمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح شنبه محاصره كردند و فلسطيني ها را كه شامل زنان و كودكان نيز مي شدند از خارجي ها جدا كرده و به يك ورزشگاه بردند و در چاله هايي كه بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بكشند. سپس بر روي همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روي آنها چه زنده و چه مرده خاك ريختند. و من وقتي اين صحنه را ديدم كه خاك بر روي كودكان و زنان مي ريزند بي اراده فريادي كشيدم كه نزديك بود پيدايم كنند.
*** جمیله یک شهروند لبنانی می گوید از بیمارستان عکا به خانه برگشتم دیدم پدر معلولم را
کشته و جسد مادرم در خیابان است، مرد مسلحی مرا گرفت، کارت شناسائی لبنانیم رانشانش دادم، او مرا به خانه ای برد که 4 مرد دیگر نیز آنجا بودند و همگی به من تجاوز کردند که ای کاش مرا همانند پدر و مادر و برادرانم می کشتند.*** 'سعيد فيصل' از بازماندگان اين اردوگاه با چشماني پر از اشك مي گويد: من در خارج از اين اردوگاه با تاكسي كار مي كردم كه ناگهان شنيدم فالانژها و اسراييلي ها به اين اردوگاه حمله ور شدند؛ تصور اين همه جنايت را نداشتم و وقتي خودم را به نزديكي اردوگاه رساندم صداي تيرهاي خلاص به كودكان به گوش مي رسيد... خيلي نگران شدم نتوانستم به اردوگاه بيش از حد نزديك شوم بعد از دو روز و خروج نيروهاي اسراييلي از منطقه، اجساد اعضاي خانواده ام را كه در اعدام دسته جمعي كشته شده بودند، ديدم.
*** ميكائيل جانسن در كتاب «جنگ بيروت» نوشته است:
«از تاريخ 16 تا 18 سپتامبر 1981 به مدت «چهل ساعت كشتار ادامه داشت. . .
.» درباره اتفاقات وحشتناك و دلهرهآور آن، خيلي نوشته شده است و لازم
نيست كه در اينجا بازگو شود. عكسها خود گويا هستند. چيزي كه نبايد فراموش
شود، اين است كه محكومين ]بيگناه[، مردان، زنان،
كودكان از هر سني، از خيلي پير تا خيلي جوان و حتي كودكاني كه در آغوش
]مادران خود[ بودند، آنها همه به طرق مختلف كشته شدند.
خوشبختترين
آنها كساني بودند كه تيرباران شده بودند، انفرادي يا دستهجمعي. عدهاي
نيز خفه شده بودند و يا گلوي آنان با چاقو بريده شده بود.»
*** مك برايد در كتاب «اسرائيل در بيروت» وقتي كه از كشتار بيگناهان در اردوگاههاي فلسطينيان سخن ميگويد، مينويسد: «گورهاي دستهجمعي به سرعت توسط همان ماشينهاي لعنتي ]بولدوزر[ حفر و اجساد بيگناهان در آن ريخته شد. . . »
*** توني كليفتون، روزنامهنگار و خبرنگار جنگي انگليسي، در آن روزهاي پرآشوب در بيروت بود. او در يادداشتهايش همهجا از اسرائيليها به عنوان «وحشي» ياد ميكند. نامبرده پس از بازديد از بيمارستان رواني درهم كوبيده شده اردوگاه صبرا نوشت: «آيا به اين رفتار جز صفت توحش چيز ديگري ميتوان اطلاق كرد؟»
*** دو خبرنگار آمریکائی هم در مجله نیوزویک چنین اظهار نظر می کنند: شبه نظامیان مسلح وارد اتاق خواب فلسطینی ها شده و آنها را به قتل می رساندند. بر روی دو تخت یک زن و مرد فلسطینی به همراه دو کودک خود کشته شده بودند. در پای هر دیوار بیش از 10 جسد بر روی هم افتاده و دیوارها سوراخ سوراخ شده بود که بیانگر تیرباران شدن آنهاست.
*** معاد سرور از دیگر بازماندگان این جنایت می گوید: در منزل بودیم که در زدند پدرم در را باز کرد و 13 مرد مسلح وارد خانه شدند و ما را به رگبار بستند. برادر کوچکم در دم کشته و فقط من و مادرم زنده ماندیم.)
*** یک خبرنگار اسکاندیناوی در شرح این واقعه بیان می کند: من از شکاف باریک یک دیوار، لودرهای زیادی را دیدم که ساعتی بعد از قطع شدن صدای مسلسل ها اجساد فلسطینی ها را دسته دسته به مکانی حمل می کردند در حالی که بوی خون فضا را پوشانده بود جز تلی از اجساد که در نقاط مختلف بر روی هم ریخته شده بودند چیزی دیده نمی شد، حتی بسیاری از قربانیان به سختی شکنجه شده بودند و آثار چاقو بر بدن و دست و پاهای بسیاری از دختران و کودکان دیده می شد.)
شهادت 21 ایرانی در اردوگاه صبرا و شتیلا
حال
بعد از سالها از آن جنایت هولناک، روزنامه لبناني السفير فاش کرد که 21
تن از صدها قرباني فاجعه صبرا و شاتيلا در تاريخ 16 سپتامبر 1982 ايراني
بوده اند.
واکنش غربیها در برابر این جنایات
بيروت در آتش قهر و غضب دولت اسرائيل ميسوخت و تلويزيونهاي آمريكا داستان هلوکاست را براي تحريك احساسات مردم آمريكا و لوثكردن خون بيگناهاني كه به دست دژخيمان صهيونيست كشته ميشدند، نشان ميداد.
آنها
اين حملات ناجوانمردانه اسرائيليان را براي نابودسازي «آشيانههاي
تروريستي» ساف لازم ميدانستند و آن را «قلع و قمع حيوانات دوپا»
ميناميدند.
*** توني كليفتون نوشته است: «اسرائيليان از كشتار پناهندگان اردوگاهها براي ايجاد رعب و وحشت استفاده ميكردند. اسراي فلسطيني را كه در بين آنان، كودكان بسيار بودند، با «چشم بسته و دستهاي به زنجير كشيده»، روزهاي متمادي در كنار جاده عبور و مرور، كنار تانكها و آتشبارها نگه ميداشتند. آنها با ريختن بمبهاي آتشزا در بيروت و پناهگاه آوارگان، آتشي برپا كردند كه جهنم را پيش روي مجسم ميساخت.
حضرت امام(ره) در پیامی به مناسبت این جنایت فاجعه بار چنین پیام دادند:
انا لله و انا الیه الراجعون ....من کلمه مبارک استرجاع رانه برای جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز می گویم گرچه آن هم استرجاع دارد و نه برای شهر و روستاهای آن کشور اسلامی که به دست جنایتکار رژیم صهیونیستی کافر اسرائیل اشغالگر و خراب شده ، گرچه آن هم استرجاع دارد. بلکه برای بیتفاوتی کشورهای اسلامی یعنی حکومتهای آنها استرجاع می کنم و ای کاش فقط بی تفاوتی بود.»
و این جنایات همینطور در فلسطین و لبنان و سرزمینهای دیگر جهان توسط صهیونیستها و غربیها ادامه دارد و نوکران عرب و خائنان در کشورهای مختلف تماشا میکنند و سکوت !
چه جوابی خواهند داد به خدای بزرگوار ، در حالی که دستشان به خون های پاک زیادی آلوده هست؟
آیا واقعا اینها انسان هستند یا خودشان را شکل انسان کرده اند؟
یک حدیثی آماده کردم که شاید بعضی ها با خواندن آن ...... شوند:
امام علی (ع) به مردی فرمود : اگر از آفریدگار خود فرمانبری نمیکنی و دستوراتش را انجام نمیدهی پس روزی او را مخور و اگر دوست دشمن او هستی از مملکت او بیرون برو و اگر به تقدیرهای او راضی نیستی پروردگاری جز او برای خودت طلب کن...
آثار الصادقین جلد 6