بر مبنای تحقیقاتی که در سال ۱۹۸۷ در آمریکا انجام شد، مشخص شد کودکانی که برای مدتی تنها فرزند اول خانواده بودند، یا به عبارتی تکفرزند بودند، بیشتر از دیگر فرزندان حسادت میکنند و کودکان باهوشتر نیز بیش از سایر کودکان حسادت میورزند. در مکتب نیز کودکانی که در ورزش یا موقعیتهای اجتماعی موفقیتهایی را کسب کردهاند در معرض حسادت دیگر کودکان هستند.
شایعترین عاملی که باعث ایجاد حسادت در کودکان میشود تولد یک نوزاد جدید است. تولد فرزند دوم در خانواده برای کودکِ اول به عنوان یک فاجعه قلمداد میشود و زندگیاش را دستخوش تغییرات شگرفی میکند، چرا که احساس میکند از طرف کسانی که قبلاً او را دوست داشتند طرد شده است.
کودکان حسادت خود را نسبت به این موضوع به اشکال مختلف بروز میدهند. برخی بصورت آشکارا صدمه میزنند. برای مثال نوزاد جدید را لت کرده یا تیله میکنند و برخی به علت ترسی که از والدین دارند به طور مستقیم صدمه نمیزنند بلکه در خیال و ذهن خود به او آسیب میرسانند. و بعضی دیگر از کودکان در خانه شروع به آزار و اذیت دیگران میکنند و دچار کابوسهای شبانه، ناخن جویدن و شباِدراری میشوند.
برای مقابله با این امر به چند کار نیاز است:
یکم: ذهن کودک را نسبت به تولد یک نوزاد جدید آماده کنید، به گونهای که کودک احساس کند خواهر یا برادری که تازه متولد شده است به منزله نوعی ثروت است و باید به داشتن او افتخار و خوشحالی کرد.
دوم: با کودک خود ساده و رُک صحبت کنید. مثلاً به او بگویید: «برادرک/خواهرک تو چون نمیتواند خودش غذا بخورد باید به او غذا داد و به همین خاطر ما گاهی مجبور میشویم وقت بیشتری را با او بگذرانیم. پس هر وقت ناراحت شدی، بگو.»
سوم: هرگاه کودک را در موقع صدمه زدن به نوزاد دیدید، فوراً او را از این کار بازدارید و راجع به انگیزهی او از این کار صحبت کنید. مثلا به او بگویید: «فکر میکنی که او نمیگذارد تو را دوست داشته باشم؟ همه وقت مرا گرفته؟ هر موقع از دستاش عصبانی بودی بیا و به من بگو.»
نوع دیگر حسادت، حسادت نسبت به خواهر و برادر بعد از دوران نوزادی است که به علت رفتارهای نادرست اطرافیان ایجاد میشود. حسادت در کودکی که والدین او را به طور مستقیم یا غیرمستقیم با خواهران و برادران دیگر او مقایسه میکنند یا مورد توجه بیش از حد پدر و مادر هستند شدیدتر است.
گاهی حسادت در رفتار کودکان تغییر محسوسی به وجود میآورد. در این هنگام کودک از غذا خوردن اجتناب کرده، بیاشتها شده و دچار ترسهای بیدلیل میشود. برای مقابله با این امر نیز هرگز با کودکان بزرگتر و کوچکتر یکسان رفتار نکنید. برای فرزندان بزرگتر به دلیل اختلاف سنی آنها با کودک بعدی امتیازات بیشتری قائل شوید و مسوولیتهای را به آنها واگذار کنید. بطور مثال، کودک بزرگتر این حق را پیدا میکند تا جیبخرجی بیشتری داشته باشد و دیرتر به بستر برود. هرگز نخواهید که کودک بزرگتر به خاطر کودک کوچکتر از خودگذشتگی کند و والدین باید مراقب باشند زمانی که دو کودک با هم جنجال و مشاجره میکنند سعی کنند که در مشاجرهی آنها دخالت نکنند تا آنها خود با یکدیگر به توافق برسند، ولی اگر مشاجرهی آنها شدت گرفت، در آنصورت به دقت به صحبتهای هر دو کودک گوش دهند و بعد قضاوت نمایند.
اگر کودکی به دلیل مریضی یا معلولیت به توجه بیشتری نیاز دارد، دلیل توجه به این فرزند برای دیگر کودکان توضیح داده شود تا حس حسادت ایجاد نشود.
حسادت حسی است که اگر تاثیر مثبت داشته باشد به رقابت تبدیل میشود، پس کوشش کنید همیشه مسابقه و رقابتِ مثبت را در خانواده ایجاد کنید. رفتارهای مثبت را در کودکانِتان تقویت کنید تا بفهمند که آنها با هم دوست ، یکدل، و یکرنگ هستند و نباید به یکدیگر حسادت کنند.
تلاش نکنید تا تفاوت بین کودکان را در خفا انجام دهید، زیرا کودکان به سرعت متوجه این تبعیض میگردند. نکتهی مهمی که باید به آن توجه کرد این است که وقتی را که با یکی از کودکان خود میگذرانید سعی کنید فقط با او باشید و به او تمرکز کنید. در آن لحظه به کودک خود اجازه دهید احساس کند که او تنها فرزند خانواده است. وقتی با یکی به گردش میروید فکر تان را معطوف فرزند دیگر تان نکنید؛ دائماً راجع به او صحبت نکنید؛ برایش هدیه نخرید؛ و آن لحظات را به طور کامل در اختیار کودکی که با شما هست، باشید.
به کودکان خود یاد بدهید که در زندگی برای بدست آوردن خیلی چیزها صبر پیشه کنند. اصل صحت روانی این است که نقاط ضعف را شناسایی کرده و با آنها مبارزه کنید. هر چه افرادی که حسادت میورزند مهارتهای بیشتری کسب کنند، به همان اندازه کمتر حسادت میکنند و این حسادت در عوض منجر به تلاش و کوشش بیشتر میشود.
در آخر برای پیشگیری از حسادت در کودکان والدین باید بدانند که «کیفیت» محبت برای کودکان اهمیت دارد نه «برابری» محبت./س