سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کودکانی که کودکیشان دزدیده شد

کودکی همه ما با خاطره عروسک بازی و آشپزی برای دوستان خیالمان و ماشین بازی و دوچرخه سواری گذشت.

  دخترهایمان وقتی موهای عروسکشان گره می خورد گریه می کردند و پسرها وقتی از دوچرخه پایین می افتادند اخم می کردند و سعی می کردند مردانه گریه نکن و چهره ای پیدا می کردند که بر لبهای مادر خنده می آورد. اما بودند و هستند کودکانی که خاطرات کودکی اشان این نبوده و شاید حتی کودکی نکرده باشند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران بچه هایی که کودکیشان دزدیده شد. در سنی که باید هنگام خانه آمدن پدر با شور و هیجان به استقبال او می رفتند حالا باید به استقبال مردمی بروند که همسر می نامند. چه بسا این مردان خانه هم خود پسرانی 12 تا 15 سال باشند که بدون هیچ گونه آمادگی و به یکباره با زندگی واقعی روبرو شده اند. حق شان به سادگی ناحق شد و توان طلبیدن یاری از کسی را ندارند.

خانواده شان غالباً یا فقیرند یا تعداد فرزندان زیاد آنان را مجاب به این کار می کند. اما متأسفانه تعدادی از والدین نیز به دلایل مختلف دختران بیگناه خود را به مبلغی ناچیز به مردانی که سن پدرانشان را دارند می فروشند تا در بهترین حالت این دختران را به همسری در بیاورند و در بدترین حالت ...

درد اینجاست که قانون اساسی کشور نیز به راحتی اجازه چنین کاری را می دهد و تنها کافیست که اولیای آن فرزند به دادگاه مراجعه کنند و تقاضای ازدواج فرزند به بلوغ نرسیده خود را بکند. فرزندی که نه تنها شرعاً بلکه عقلاً و از لحاظ جنسی نیز به بلوغ نرسیده است.

امان الله قرایی جامعه شناس در این باره معتقد است: این ازدواج ها از روی تمایل دختران و پسران جوان نیست و با اجبار صورت می گیرد و اثرات ناگواری مثل خودکشی و افزایش فساد دارد و متأسفانه قانون هم هیچ اقدام خاصی در این باره نمی کند.

کیان آسیب شناس نیز می گوید: یکی از دلایل مهمی که در کشور ما و به خصوص مناطق جنوبی کشور وجود دارد هزینه زیاد خانواده در قبال فرزندان است که با باورهای اشتباه آنان را به عقد مردان بسیار بزرگتر از خود در می آورند تا از لحاظ اقتصادی کمکی به آنان شود.

وی نیز افزود: متأسفانه قانون برای حل این مشکل بزرگ اجتماعی کاری نکرده است و تنها راه فرهنگ سازی و آموزش از طریق مختلف است. به خصوص به خانواده های کم سوادتر که کمتر با معضلات اجتماعی اینگونه آشنایی دارند.

فرهنگ سازی شیوه مناسبی برای کمک به حل این بحران به نظر می رسد اما نمی توان از واقعیت گذشت و آن این است که تا قانون برای این معضل کاری نکند دختران عروسک به دست باید کودکی را فراموش کنند و پسران از دوچرخه هایشان پایین بیایند و به سر کار بروند./ز

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.