به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، دکتر کوشکی در آخرین یادداشت وبلاگ خود
نوشته است؛
هرچند که طی سالهای پس از تاسیس جنبش عدم تعهد در قالب یک سازمان بین المللی به حیات خود ادامه داده و اجلاسها و نشستهای متعددی متشکل از اعضا را نیز برگزار نموده است اما عملا و مخصوصا پس از فروپاشی نظام دوقطبی مفهوم عدم تعهد آنچنان موسع شد که پس از مدتی بخش اعظم اعضای جنبش عدم تعهد را کشورهای متعهد تشکیل دادهاند.
چنانچه امروز شاهد عضویت ۱۲۰ کشور در سازمان جنبش عدم تعهد هستیم که چنین ویژگی در عالم واقع در مورد بسیاری از آنان صدق نمیکند. چنانچه شاید شمار کشورهای غیر متعهد به معنای واقعی بهاندازه انگشتان دست نیز نباشد. براین اساس است که نشستها و بیانیههای فاقد ضمانت اجرایی این جنبش، بیشتر تبدیل به یک ابزار تبلیغاتی بیاثر در جریانات جهانی شده است.
ظرفیت اجلاس شانزدهم حداکثر درحد یک تریبوناین استاد دانشگاه، ویژگی نمایشی و تریبون گونه جنبش عدم تعهد را آنقدر برجسته میداند که اعضای ناهمگون جنبش عدم تعهد که بعضا در خارج از چارچوب این سازمان، دشمنان منطقه ای یکدیگر هستند در خلال همایشها و اجلاسهای دوره ای نیز از فرصت پیش آمده و تریبون ایجاد شده برای محکوم نمودن مخاطب استفاده میکنند.
محمد صادق کوشکی در ادامه گفت و گو با یالثارات جنبش عدم تعهد را سازمان بیپایه ای میداند که با برگزاری اجلاس دوره ای شکل میگیرد و با اتمام آن خاتمه مییابد و معتقد است همین ویژگی فصلی بودن برگزاری اجلاسهای جنبش عدم تعهد باعث شده تا اعضا با درک ظرفیت تریبونی جنبش عدم تعهد از آن حداکثر بهره برداری را بنمایند هرچند که پیامهای صادر شده از تریبون نیز هرگز دارای استعدادی برای تصمیم سازی در نظام بین الملل نبودهاند.
مثلا در مورد پرونده هسته ای ایران جنبش عدم تعهد تا کنون دهها بیانیه چند پهلو صادر نموده که هیچ تاثیری در روند واقعی آن نداشته است وتنها در خلال آن با تکرار گزارشهای مدیر کل آژانس در مورد ایران دست یابی به انرژی هسته ای را حق همه اعضاء این جنبش دانسته است.
برای علنی کردن حمایتهابرنامهریزی کنیداین کارشناس مطالعات منطقه ای براین اساس معتقد است که باید به جای سردادن شعارهای خارج از ظرفیت این سازمان، به بهره برداری بهینه از استعداد واقعی آن بپردازیم و اگر اجلاس جنبش عدم تعهد درحد یک تریبون ارزش دارد در همین حد از آن بهره برداری کنیم. در واقع فلسفه عضویت جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بین المللی استفاده از خاصیت تریبونی این نهادها برای ابلاغ پیامها و صدور آرمانهای انقلاب بوده است. امام خمینی تنها با این توجیه تداوم عضویت ایران در سازمان ملل که در واقع نهاد اعاده منافع طرفهای پیروز جنگ دوم جهانی بود را پذیرفت که از ویژگی تریبونی آن برای طرح دیدگاههای جریان انقلاب اسلامی استفاده شود.
براین اساس است که میتوان برای شانزدهمین دوره اجلاس سران عدم تعهد در تهران نیز برنامه ریزی نمود و در حالی که خواه ناخواه توجه رسانههای جهان معطوف به این اجلاس و خبرهای ناشی از آن خواهد بود به تبلیغ آرمانهای انقلاب و اعلام حقوق پایمال شده خود و مظلومین تحت ستم جهان به اقصی نقاط جهان پرداخت.
و به تعبیر امام شراکت و همراهی خود با مظلومین جهان را از طریق این تریبون به شکل علنی به جهانیان ابلاغ کنیم و از ظرفیت واقعی این سازمان بهاندازه هزینههای هنگفت تحمیل شده جهت برگزاری اجلاس به جمهوری اسلامی بهره برداری لازم را بنماییم. زیرا اتکاء به برگزاری یک اجلاس با شعارهای خارج از ظرفیت صرفا در حد یک تبلیغات حباب گونه کاربرد خواهد داشت که به سرعت از اذهان پاک خواهد شد و تنها هزینههای خود رابرای ما باقی میگذارد.
شاید فقط ایران بماند!محمد صادق کوشکی با اشاره به اینکه اکنون سازوکار مشخصی برای تطبیق وضعیت اعضا با شرایط عضویت دولتها در جنبش عدم تعهد وجود ندارد به یالثارات میگوید: این امکان وجود دارد که ایران با استفاده از موقعیت ریاست دوره ای خود بر جنبش عدم تعهد اقدام به تعریف ساز وکار تطبیقی عملکرد اعضا با شرایط عضویت در این سازمان و به تبع آن اخراج اعضاء فاقد صلاحیت کند، اما این مسئله دربین است که چنین تصمیمی باید به تایید کلیه اعضاء برسد و لذا جلب موافقت جمعی اعضا با چنین مسئله ای به دلیل وسعت دایره مشمولیت آن تقریبا بعید است. زیرا در صورت اقدام به غربالگری میتوان گفت تقریبا هیچ کشور دیگری به غیر از ایران در جنبش عدم تعهد باقی نخواهد ماند.