سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

لطفا این گزارش را “نخوانید”!

این تحقیق توسط یکی از رابطین فعال و مورد اعتماد خیریه انجام شده است که گزارش ایشان عینا منتشر می شود. همچنین از ایشان صمیمانه سپاسگزاری می گردد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خیریه همت نوشت:
 
سلام و خداقوت

*این تحقیق توسط یکی از رابطین فعال و مورد اعتماد خیریه انجام شده است که گزارش ایشان عینا منتشر می شود. همچنین از ایشان صمیمانه سپاسگزاری می گردد.

یکی از دوستان امین موردی را معرفی کردند، برای اطمینان بیشترخودم، بعد از پایان ساعت کار باهم قرار گذاشتیم و سرزده خدمتشان رسیدم. خانم م.س ساکن حومه شهر ری، دارای چهار فرزند که همسرش سه روز مانده به فروردین ۹۱ فوت کرد.

پدر مرحوم خانواده وقتی که سلامت بود چند سال راننده پایه یک بود. زمانی برای کسب روزی بیشتر خانه کوچکشان را فروخته بود تا با شراکت یکی دو نفر از همکاران یک ماشین باری بخرد. چندی بعد از خرید ماشین یک روز پلیس ماشینش را توقیف می کند و بعد کاشف بعمل می آید که این ماشین قبل از معامله دزدی بوده ! و دیگر خبری از شرکاء نمی شود.

تنها سرمایه اش از بین می رود. او سکته مغزی می کند و تا مدتها بعد از آن تشنج می کرد اما وضعیت برای پدر زمانی غیر قابل تحمل می شود که علی پسر بزرگشان در اثر حادثه ای دچار شوک شد و به کمارفت. او ۳٫۵ ماه در کما بود، همین مدت کافی بود تا عضلاتش خشک شود، ریه و کلیه هایش آسیب ببیند و هوشیاری اش سلب شود؛ شبیه یک مجسمه  زنده که فقط عذاب می کشد.

او هفت ماه را در بیمارستان گذراند و با چکاپ هایی ویژه و داروهایی که هر سه چهارماه یکبار حداقل ۹۰۰ هزار تومان بود مرخص شد. هنوز سوراخی را که روی گلویش ایجاد کرده بودند جراحی نکرده اند.
وقتی ما به خانه شان رفتیم، علی را روی یک صندلی نشانده بودند، دستهایش که خشک شده با تمرین های خواهرش تا جلوی سینه پایین آمده بود. سرش را مدام بالا و پایین می برد، تمام مدتی که آنجا بودیم فقط یک بار نجوایی غیر قابل فهم داشت. او توان حرکت و ایستادن روی پا ندارد و هم به لحاظ ذهنی و هم جسمی کاملا آسیب دیده است. از خواهرش پرسیدم هیچ عکس العملی ندارد؟ گفت فقط گاهی وقتی من و مادر می آییم خانه خوشحال می شود و نجوایی دارد.

پدر هرطور بود با کارگری ومادر با پرستاری در منزل دیگران نمی گذاشتند در درمان علی وقفه ای اتفاق بیفتد، هرچند سفره خانواده خالی باشد و دو خواهر و برادر کوچک دیگر نیز تلاششان را در نگهداری از برادرشان در خانه می کردند.

به قول خانم م.س؛ آخر غصه علی باعث بیماری شبیه آلزایمر برای پدر شد، و آخرین بار که خانه را ترک کرد تا سه روز همه را چشم به راه گذاشت و بعد از سه روز خبری از پیدا کردن جسدش یکباره امیدشان را…

دو دختر معصوم و پسر جوان خانواده، که چهارماه از اتمام سربازی اش مانده و به خاطر نداشتن کرایه چند روز یکبار به خانه می آید، هنوز غم از دست دادن پدر را در چهره داشتند و با سکوت بغض خشکشان را فرو می بردند.

پدرشان هفت سال بیشتر بیمه پرداخت نکرده، بنابراین حقوق و بیمه درمانی ندارند.یک ماه بعد از فوت پدر دوباره جستجوی کار را آغاز کردند،مادر و دختر بزرگتربا آگهی روزنامه در آشپزخانه یک بیمارستان در جنوب تهران کار پیدا کردند، اگر حقوقشان را روی هم جمع کنیم هنوزحقوق۲ الی ۳ماه دیگر لازم است تا بتوانند بدهی دفن و کفن پدر را بدهند!در طول روز دختر کوچکتر پیش برادر بیمارش می ماند.

از زمانیکه پدر فوت کرده، تزریق های ماهیانه علی به تاخیر افتاده، این برای او بسیار خطرناک است.

مشکلی که فعلا همه آن ها از آن در هراسند، نگرانی از پایان قرارداد مسکن شان است که صاحبخانه تا ۱۵ مرداد بیشتر نمی تواند صبر کند، چون یک ماه است که موعد اجاره خودش نیز سر آمده است و قصد سکونت در همین منزل را دارد. در محل سکونت فعلی شان ۳ میلیون تومان پیش و سیصد تومان اجاره می دادند، با درنظر گرفتن چهار ماه اجاره عقب افتاده شان ۱ میلیون و هشتصد هزار تومان تا آلان برایشان باقی مانده، درحالیکه فراهم کردن بدترین خانه ها نیز اکنون با این پول پیش، بخاطر عدم توان پرداخت اجاره،غیر ممکن است.

غیر از موضوع داروهای ضروری علی و نداشتن مسکن، دختر بزرگتر نیز حدود یکسال است که عقد کرده، هرچند احتمالا بخاطر فوت پدر دوست ندارد بزودی به خانه همسرش برود، اما مادر از نداشتن امکان تهیه چند وسیله ضروری برای دخترش نیز بسیار نگران است.

برای مشکلات ضروری و فراوان این خانواده چه می توانیم بکنیم؟ برای چشم هایی که تر می شدند و نگاهشان را از حیا می دزدیدند؟ برای  مادر صبور و مهربانی که بنیه کار کردن ندارد و به قول همکارش، هرکاری در آشپزخانه می کند به نفس تنگی می افتد، برای زن آرامی که  بعد از هرچند جمله که می گفتیم، می گفت: توکل به خدا!

من از صبر این خانواده شرمنده شدم  و از سختی هایشان به شدت آزرده شدم، و بسیار نگران، که آیا ما می توانیم برای هیچیک از مشکلات این خانواده کاری بکنیم؛ می گویم: توکل به خدا !

رفقا هــــــــــمـت کنیم…

تذکر مهم:
در صورت عبور کمکهای اهدایی از سقف مورد نیاز، در موارد خیر بعدی صرف خواهد شد.
 
 
از همراهی و همت شما سپاسگذاریم.
•شماره کارت

7825 4471 9914 6037

•شماره حساب

010 - 2396820 - 008

•شماره شبا

IR94 0170 0000 0010 2396 8200 08

(به نام : مهدی قمصریان) (بانک ملی)

برچسب ها: خیریه ، همت ، کمک ، باشگاه ، شبانه
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۵۷ ۰۳ شهريور ۱۳۹۱
آقاااااااااااااااااا چی شد بابااااااا .. این خانواده در چه حالی هستن به ما هم خبربدین خوب
سعید
۰۳:۳۶ ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
یکی داره نمیتونه بگذره از مالش یکی نداره دلش میخواد کمک کنه عجب دنیاییه
ناشناس
۰۰:۰۴ ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
کاشکی می تونستم یه کمکی بهشون کنم
ناشناس
۲۳:۲۴ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
خدای بزرگ به خانواده مظلوم کمک کند
اجرکم عندا...
ناشناس
۲۲:۴۷ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
خدا به دادشون برسه بعضی از این پولدارا عین خیالشون نیست فک میکنن چرخ و فلک همیشه بالا میمونه . باباااا می چرخه یه روز بالایی یه روز یه آه میبره اون پایین
ناشناس
۰۰:۳۵ ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
اونی که کمک میکنه به خاطر اینه که خدا نظرشو از اون آدم برنداشته . وای به حال کسی که نظری بهش نمیشه و به حال خودش رها شده .
اسماعیل
۱۶:۵۰ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
شماره تماسی هم میدادید بهتر بود البته سوء تفاهم نشود.تو این مملکت یه سریها رگ خواب مردم یاد گرفتن واعتماد و از بین بردند.در ضمن خدا عاقبت بخیر کند اونکس را که خیر است
ناشناس
۱۳:۴۴ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
فکر و ایده خوبی بوده این خیریه و از اون بهتر انعکاس این نوع مطلب در خبرگزاری شما....ما یادمون رفته خیلی چیزها...بخدا خبر فقط فلان فوتبالیست چه کرد یا فلان بازیگر کجا گرفتن نیست......با تشکر
ناشناس
۰۰:۳۲ ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
منم موافقم . باید اینطور خبرا زودتر منتشر بشه . به مرد کمک کردن از همه چی واجب تر هست
ناشناس
۱۱:۰۴ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
اي خداي مهربون، خودت به همه گرفتارها كمك كن
ناشناس
۱۰:۳۲ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
سلام .حتما کمک میکنم.فقط کاش میشد یه طوری اطمینان بیشتری به شما پیدا میکردم.خدا انشاالله انهایی را که باعث شدند ما اینطور به یکدیگر شک کنیم لعنت کند.امیدوارم موفق شوید در راه خدا
ناشناس
۱۴:۲۰ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
سلام ولی فکر کنم شما بتونید به همین به همین آدرسی که دادن برین و سراغ اون خونواده رو بگیرین و شخصا برین کمک کنین
علی محمد
۰۶:۴۲ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
من کسی رو میشناسم که وضع مالیش خیلی خوبه حتما بهش خبر میدم . چون میدونم تو این کارا زود اقدام میکنه . یعنی هرجا هرکیو ببینه محتاجه تا اونجایی که میتونه آبروی طرف رو میخره و نمیذاره دستش جلوی کسی دراز بشه . مخصوصا اینا که مرد هم ندارند.
راضیه
۰۶:۳۴ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
خداوند هرکدام از بنده هاشو به طریقی امتحان میکنه .. به یکی مال میده به یکی نمیده . به اونی که میده میخواد ببینه تا چه حد بخشنده است . وقتی بخشش کرد و چراغ خونه ای رو روشن کرد خدا هم بیشتر بهش میده . چرا؟ چون که دست دهنده داره . چون لیاقت داره و قلب و روح خدایی داره . کاش از دستم بر میامد کاری میکردم . ولی فقط دعا میکنم آدمای خیر و با صفایی که در ایران کم نیستند کمک کنند .. اینها واسطه هستند از طرف خداوند و مطمئنم که هزاران انسان با صفا وقتی این مطلب رو بخونند میایند و کمک می کنند .
ناشناس
۰۶:۲۹ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
فکر میکنم اگر یکی براشون خونه بخره
یکی پول کفن و دفن پدر رو بده
یکی برای معالجه این پسر کمک کنه
و یکی حقوق ماهیانه به این خانواده بده تا حدی مشکلشون حل بشه . اینطوری مادر خانواده میتونه سرپا بمونه و در کنار بچه هاش .
امیر رحمانی نصب
۰۶:۲۷ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
من کارمند هستم و حقوق کمی دارم . فقط می خواستم به این فوتبالیست ها بگم شما که جوانمردین با این درآمد خوب می تونید روی هم پولی بذارید و برای این مادر و بچه های جوانش یه سرپناه بخرید . به خدا کسی نمیگه خانه چند میلیاردی بگیرید . فقط یه جا که امنیت داشته باشند دلهره سر ماه رو نداشته باشند .
طاها
۰۶:۲۴ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
ای وای بر ما عروسی چند میلیاردی بگیریم و درکنارمان یه همچین انسانهای نجیبی زندگی کنند که اینقدر محتاج باشند . یه کم فکر کنیم و یه کم همت شاد کردن انسان ها را داشته باشیم . دلی را شاد کردن و غمی از دل کسی برداشتن لذت بخش ترین کار ممکن است .
رضا صالح
۰۶:۲۰ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
خدا کمک کنه کسی که میتونه براشون هم خونه بخره هم یه مقرری بهشون بده تا این مادر بتونه از فرزندش نگهداری کنه . خدا واقعا صبربده بهش . فقر و مریضی بدترین امتحان خداوند است . خدا نصیب هیچکس نکنه
فرشته
۰۶:۱۷ ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
یه چیزی میخوام بگم ولی تورو خدا منتشر کنین شاید یکی خوند دلش به رحم امد.. هنوز هستن آدمایی که واقعا مهربونن ..
آقایی که درآمدت میلیونی و میلیاردی هست فکر کن بچه خودت این بلا خدای نکرده سرش بیاد .. از مردم و این آدما چه توقعی داری .. شاید اگه یه خونه براشون بخری توی همون جنوب شهر یه مقرری ماهیانه و هزینه دکتر این این جوونو بدی خودتو و خانواده ات رو بیمه کردی ... لازم نیست همه یه کم بریزن به حساب . به خدا یه نفر که از نظر مالی میتونه این کارو بکنه زیاد هستن ... با این کارت هم دنیارو بیمه کردی هم آخرتتو ..
ببخشید این یه پیشنهاد خواهرانه بود گاهی یه خواهر میتونه به برادرش پیشنهاد بده .. انشاءالله اون کسی که این کمک بزرگ را میکنه عاقبتش به خیر بشه .. کاش من میتونستم ولی به خدا منم نمیتونم... لذتی که این کار داره هیچ سفر خارج و هیچ کاری نداره .. دعا میکنم انسانی در حق این جوونا پدری کنه و بابت این کار خیر هیچوقت بد نبینه ..
آمین ...
ناشناس
۰۰:۳۷ ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
واقعا این کار مثل بیمه کردن میمونه . چه بسا بلاهایی قراره سر خودمون و خانواده مان بیاد و با یک کار خوب تقدیر عوض میشه . خدا برای کسی بد نخواد ایشالا