به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران،در جنگ افغانستان، بوسنی و کوزوو در سال 1990، لیبی در سال 2011 و اكنون در سوریه در هر يك از اين درگیری های نظامی،ایالت متحده و القاعده كنار يكديگر و هم راستاي هم حركت مي كنند بطوري كه گروهك القاعده بازوي كمكي آمريكا در فراهم سازي بستر تنش ها و آشوب ها براي توجيه حضور نظامي خود در منطقه محسوب مي شود.
چالش فكري فعلي، در مورد همكاري ايالت متحده و القاعده و پرچم داري ایالت متحده در "جنگ علیه تروریسم" چه انعكاسي مي تواند داشته باشد؟
در هر مورد ،"تغییر رژیم"، هدف اوليه آمریکا بوده است همه براساس تعاريف آمريكايي "مرتدان یا کافران سياسي"(!) هستند، چرا كه اينها كساني بودند كه اعتقادي به امپراطوری و ابرقدرت بودن آمريكا نداشتند!
اگر دشمن اصلي آمريكا، تروریسم اسلامی مي باشد(بتل به تعريف آمريكا)،چرا ایالت متحده علیه فلسطين، عراق، لیبی ، و در حال حاضر سوریه،و همه دولت های سکولار در خاورمیانه سرمايه گذاري كرده است؟
چرا نزدیک ترین متحدان عرب واشنگتن در خاور میانه از دولت هايي همچون عربستان سعودی، قطر، کویت، اردن و بحرین مي باشند؟
در حال حاضر بحرین مقرر پایگاه نیروی دریایی آمریکا مي باشد،از طرفي عربستان سعودی و قطر نيز مجراي انتقال سلاح به شورشیان سوریه مي باشند.
اگر برقراري دموکراسی دغدغه ایالت متحده مي باشد، پس چرا این متحدان نزدیک واشنگتن در خاور میانه داراي حكومت سلطنتي مي باشند؟
اگر دشمن آنها، تروریسم اسلامی است، چرا ايالت متحده در مسئله كوزوو-كه 90 درصد تركيب جمعيتي آن مسلمان هستند –آنها را تشويق كرد تا به طور یک جانبه استقلال خود از صربستان را در سال 2008 اعلام كنند كه تاكنون اين عمل نامشروع و غيرواقعانه آنها هنوز هم از سوي اکثریت كشورهاي جهان به رسمیت شناخته نشده است؟
چرا، زمانيكه ارتش آزادیبخش کوزوو (KLA) كه كار اصلي آن قاچاق زنان، هروئین و اعضاي بدن انسان (SIC) بود،ایالت متحده تلاش زيادي برای عضویت کوزوو در ناتو و اتحادیه اروپا كرد؟
جالب اينكه بین سال های 1998 و 2002،ارتش آزاديبخش كوزوو در لیست تروریستی وزارت امور خارجه آمريكا قرار داشت، و تا زمانی که ایالت متحده تصمیم گرفت تا آنها را در رديف متحدان خود قرار دهد؛ آنها را همچنان در ليست گروه هاي تروريست خود داشت.
اگر تروریسم اسلامی،دشمن آمريكا است،چرا ایالت متحده هميشه از قدرت يابي شورشیان لیبی حمايت مي كند! همان كساني كه در راه تحقق اهداف خود، ليبيايي هاي بيگناه را به قتل مي رساندند.
چرا مقامات آمریکایی در مورد حقوق بشر بی وقفه صحبت می کنند ،چرا هنوز در مورد شورشیان لیبی به رغم این واقعیت که آنها از ادامه فعاليت پزشکان بدون مرز در زندان هاي شهر مصراته بخاطر علني شدن ميزان خشونت آنها عليه غيرنظاميان و آسيب ديدگان ممانعت كردند،سكوت اختيار كرده است؟
چرا ایالت متحده به حمایت از تروریست های افراطي در لیبی و سوریه که در حال آزار و اذیت مسیحیان هستند،همچنان ادامه مي دهد؟
و اينكه چرا سفیر ایالت متحده در سازمان ملل، سوزان رایس - که هر روز دولت سوریه را به دلایل اخلاقی مورد خطاب قرار مي دهد -ترور چهار تن از مقامات ارشد سوری را در تاریخ 18 جولاي -كه به احتمال زياد توسط القاعده انجام شد- محکوم نمی کند؟
در پايان اينكه، اگر شما می خواهید به درک كاملي از اين موارد برسيد،به سیاست خارجی ایالت متحده آمریکا رجوع نماييد... شايعات و تظاهر به جنگ علیه تروریسم ، ماجراي 11 سپتامبر،مسئله دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، مذهب ،مردم لیبی و سوریه را فراموش كنيد،يا اصلا ناديده بگيريد،تنها به پروژه امپراطوري آمريكا و تحقق سلطه جهاني آن توجه نماييد. هر نوع اقدامي كه در راستاي تحقق اين امر واقع گردد، مورد حمايت و باب ميل آمريكا خواهد بود. در خط مشي و كالبد دروني سياست خارجي ايالت متحده،هیچ نوع عامل اخلاقی لحاظ نگرديده است،و تنها و تنها،تحقق اين روياي ديرينه آنها مهم است و در اين مسير نقض آزادي و جان مردم كشورها،مهم نيست آنچه كه اهميت دارد تحقق آن به هر قيمت ممكنه مي باشد.