سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

يك تحليلگر آمريكايي؛

اسرائيل و آمريكا مانند سگها، بشريت را تهديد مي‌كنند

استفن لندمن، روزنامه نگار و مجري راديوئي آمريكا، با انتقاد از سياستهاي جنگ طلبانه آمريكا و اسرائيل، آنها را "دو سگ هار" توصيف كرد كه بشريت را تهديد مي كنند.

به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "پرس تي وي"؛ لندمن در مقاله اي تحت عنوان "آمريكا، اسرائيل، دو سگ هار كه بشريت را تهديد مي كنند" به شدت از سياستهاي جنگ افروزانه تل آويو و واشنگتن بخصوص بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي به شدت انتقاد كرد.
 
لندمن مي نويسد؛ اوباما و نتانياهو يك وجه مشترك دارند. كارها و برنامه هاي آنها "بشريت" را تهديد مي كند.
 اسرائيل به شدت در جنگ واشنگتن عليه سوريه دخيل است. مسئله نابود كردن يك كشور مستقل ديگر، كشتار هزاران نفر، طراحي جنگ هاي بيشتر و تهديد كل منطقه و مناطق ديگر است.
 
ايران خطر بعدي است. چنگ و دندان نشان دادن به ايران با ابزارهاي ديگر از جمله تحريم ها، خرابكاري، جنگ سايبري، ترورهاي هدفمند و بي ثبات سازي، ديگر اقدامات مخرب و تهمت ها و اتهام زني هاي رذل رسانه اي و ارعاب تركيب شده است.
 
روز سوم آگوست (13 مرداد) روزنامه هاآرتص، تيتر زد؛ "شاه بي بي (نتانياهو) در دردسر" نظرسنجي ها نشان دهنده كاهش 60 درصدي محبوبيت او است.
 
دليل آن كاهش جديد بودجه اي است كه نئوليبرال ها را به رنج و سختي انداخته است.
 
بيشتر اسرائيلي ها از چيزي كه به رفاه آنها صدمه بزند، بيزارند. درگيري ها در مرزهاي سوريه (با سرزمين هاي اشغالي) تشديد شده است. اگر اسرائيل به سوريه حمله كند، حزب الله مي تواند به شدت واكنش نشان دهد.
 
نكته مهم و كليدي اين است كه آيا اسرائيل تاسيسات هسته اي ايران را بمباران مي كند. انجام چنين كاري ديوانگي، بي قانوني و از بين بردن خود است. هرچند، لفاظي ها نشان مي دهد چنين چيزي ممكن است.
 
روز دوم آگوست (12 مرداد) هاآرتص، نوشت؛ "رئيس سابق موساد گفت: آنچه كه براي همه بايد روشن شود، اين است كه اسرائيل هرگز انقدر به حمله به ايران نزديك نبوده است."
 
هاآرتص از قول افرايم هالوي (رئيس سابق موساد) گفت؛ "اگر من جاي ايران بودم، از حرف هاي اسرائيل در مورد حمله احتمالي نگران مي شدم، زيرا تهديدات اسرائيل از نظر من جدي و موثق به نظر مي رسند."
 
هالوي كه ديگر فعاليت علني ندارد، ممكن است از برنامه هاي اسرائيل مطلع نباشد و شايد هم مطلع باشد.
 
از طرف ديگر، او به قدر كافي عاقل است كه اسرار اسرائيل را فاش نكند، شايد هالوي به اين دليل اظهار نظر كرده كه كسي از وي خواسته است.
 
از آنجايي كه او روزي نفر اول موساد بوده، مقامات ايران اظهارات او را به دقت تجزيه و تحليل خواهند كرد.
 
روز اول آگوست (11 مرداد) سايت دبكا فايل وابسته به موساد نوشت؛ "آيت الله خامنه اي به فرماندهان ارشد هشدار داده كه چند هفته ديگر جنگ به وقوع مي پيوندد."
 
دبكا فايل مدعي است؛ رهبر ايران قبل از نمازجمعه 27 جولاي فرماندهان ارشد نظامي را براي آنچه كه آن را "آخرين شوراي جنگ" توصيف مي كرد، فراخوانده است.
 
دبكا فايل مدعي است؛ آيت الله خامنه اي به آنها گفته: "ما طي چند هفته آينده وارد جنگ خواهيم شد." و به آنها دستور آماده باش كامل، تقويت تاسيسات هسته اي ايران و واكنش هاي تلافي جويانه داده است.
 
فقط مقامات ارشد داخلي اسرائيل، از اهداف و نيات اسرائيل اطلاع دارند. سالها است كه لفاظي هاي پرحرارت و چنگ و دندان نشان دادن ها ادامه دارد.
 
اكنون هم مرتبا شنيده مي شود؛ تاكنون اين جار و جنجال ها، جنگي را به دنبال نداشته است. اينكه آيا اكنون اوضاع فرق مي كند يا نه، بايد منتظر ماند و ديد.
 
روز سوم آگوست (13 مرداد) هاآرتص نوشت؛ "هنگامي كه نتانياهو اسرائيل را به سوي جنگ با ايران پيش مي برد، اسرائيلي ها نمي توانند ساكت بمانند؛ چرا وزيران و مقامات دفاعي همين حالا به پا نمي خيزند، وقتي كه هنوز امكانپذير است.
 
هاآرتص مي نويسد؛ "ما جزئي از اين ديدگاه جنون آميز و جهان بيني منجي گونه فاجعه آميز، نخواهيم بود."
 
نكته مهم اين است كه چرا نظامي گري، تجاوز، بدنام كردن مسلمانان، سياست اسرائيل شده است؟
 
چرا جنگ نهادينه شده است؟
 
چرا اسرائيل با يك پنجم جمعيت خود مانند ستون پنجمي ها رفتار مي كند؟
 
چرا غير يهوديان تحت پيگرد قرار مي گيرند؟
 
چرا چندين دهه سركوب سرزمين هاي اشغالي ادامه دارد؟
 
چرا يك رژيم كوچك كشورهاي ديگر منطقه را تهديد مي كند؟
 
چرا رهبران جهان چنين اجازه اي به آن مي دهند؟
 
اگر جنگي به راه بيفتد، مقامات مسئول چطور مي توانند در مورد اين جنگ فاجعه آميز فكر كنند؟
 
هاآرتص مي گويد؛ "نتانياهو يك ذهنيت تاريخي دارد كه براساس آن اسرائيل كشوري ابدي است و ايالات متحده هم كشوري است مانند كشورهاي ديگر.
 
به عبارت ديگر، او مي گويد: ما جاودانه هستيم، ما ابدي هستيم و آنها با وجود تمام قدرت، فقط كشوري موقتي و زودگذر هستند."
 
لندمن مي افزايد؛ خودبزرگ بيني و جنون عظمت، ويژگي اين نوع تفكر است. رهبران گذشته كه با اين شيوه حكمراني مي كردند، با همين شمشيري كه با آن زندگي مي كردند نابود شدند، هميشه همينطور بوده است.
 
هاآرتص گفته است؛ سبك حكومت نتانياهو استبدادي است. او فكر مي كند، سرنوشت اسرائيل در دست او است. او تمام ملت و ديگران را با خود به لبه پرتگاه مي برد.
 
توهم بزرگي خشونتهاي ظالمانه او را به كشتن خواهد داد.
 
نتانياهو بر افراطي ترين دولت اسرائيل رياست مي كند. اين دولت نژادپرست، سركوبگر، ستمگر و فاشيست است. دمكراسي بيشتر يك تظاهر است تا واقعيت افراطيون اطراف نتانياهو، با وي هم راي هستند.
 
بيشتر اسرائيلي ها صلح مي خواهند نه جنگ، اما آنها هيچ قدرتي و اعتباري ندارند. سرنوشت آنها در دست نتانياهو است. آينده و امنيت آنها هم همينطور.
 
آيا آنها (افراطيون) تبعات جنگ با ايران را درك نمي كنند؟
 
آيا آنها نمي فهمند كه لفاظي "بمباران كنيد، وگرنه بمباران مي شويد" مبالغه جنگي است؟
 
آيا آنها نمي دانند گاهي اوقات سياستهاي مخرب را دنبال مي كنند؟
 
اين مجري راديو پروگرسيو شيكاگو، در ادامه مي گويد؛ ايران هيچ كس را تهديد نمي كند. برنامه هسته اي اش صلح آميز است. همه سران اسرائيلي و غربي هم اين را مي دانند.
 
چرا افراد عاقل صحبت نمي كنند؟
 
چرا مقامات اپوزيسيون چنين كاري نمي كنند؟
 
چرا آنها براي چيزي كه درست است به پا نمي خيزند؟
 
چرا آنها تا قبل از آن كه ديگر دير شود، اين جنون را متوقف نمي كنند؟
 
آيا جان ميليون ها اسرائيلي و ديگران در منطقه مهم نيست؟
 
آيا وفاداري به رژيم و اولويت هاي روزمره، مهمتر ار بقا است؟
 
چرا اسرائيلي ها اعتراض نمي كنند؟
 
چرا براي خود كاري نمي كنند؟
 
*** سخن پاياني
 
ژنرال بني گانتر، رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل، معتقد است؛ ايران سلاح هسته اي توليد نمي كند. او نگران وقوع جنگ است. 

او آيت الله خامنه اي و ديگر سران ايران را افرادي منطقي توصيف كرده است. آنها افراطيون خطرناكي كه به جنگ روي بياورند، نيستند.  نتانياهو برعكس آنها است. او گفته است؛ دولت ها سياستها را تعيين مي كنند. نه ژنرال ها، كار آنها اين است كه دستورات را بگيرند و اطاعت كنند.
 
زمان ديگري از آنها توصيه خواسته مي شود. اعضاي كابينه و نخست وزيران مي توانند توصيه هاي آنها را بپذيرند يا رد كنند.
 
در اسرائيل بعضي ها بيشتر و بهتر از سياستمداران مي فهمند. اين موضوع در آمريكا هم صدق مي كند. سران متوهم و ديوانه، بي صبرانه منتظر جنگ و خونريزي هستند.
 
ژنرال گانتز، اقدامات يك جانبه اسرائيل را امكان ناپذير مي داند. ديگر ژنرال هاي سابق و فعلي ارتش و مقامات سرويس اطلاعاتي نيز با او هم راي هستند. در آمريكا هم بسياري همينطور فكر مي كنند.
 
به جاي به راه انداختن جنگ، اولويت ها بايد جلوگيري از وقوع جنگ باشد. زماني كه سران مي توانند مانند سگهاي هار موجب كشتار وسيعي شوند، متوقف كردن آنها مهمترين مسئله است.

برچسب ها: اسرائیل ، آمریکا ، سگ ، بشر ، جنگ
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.