به گزارش حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران متن كامل سخنان علي حسنزاده نماينده بسيج در ديدار مقام معظم رهبري به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِه،السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ. السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر
رهبر معظم انقلاب، سلام علیکم؛
اگر چه شوق حضور در خدمت حضرتعالی و در جمع باصفای دانشجویان و مسئولین محترم نظام را داریم، اما دلمان با مردم بحرین است که در سکوت مدعیان دروغین حقوق بشر، مظلومانه توسط حاکمیت نامشروع آل خلیفه شکنجه شده و شهید می شوند، نگاهمان به چشمان اشکآلود کودکان مظلوم عراقی و افغانستانی است که ناباورانه کشته شدن پدران و مادران خویش را به نظاره نشستهاند!
قلبمان برای ملت مظلوم سوریه میتپد که در آتش کینه شکست اسرائیل کودک کش در جنگهای سی وسه و بیست و دو روزه، می سوزد. از فقر و درماندگی مسلمین سومالی و زنده زنده سوزانده شدن مسلمانان مظلوم میانماری در آتش بودائیان بغضمان گرفته است.
و حال می بینیم که چگونه حاکمان خائن برخی کشورهای عربی،دلارهای نفتی را برای کشتار مسلمانان طو ترویج ترور و خشونت در بلاد مسلمین خرج می نمایند.الحق که اینان مروجین حقیقی اسلام ناب آمریکاییاند.
ای کاش دستگاه دیپلماسی و مسئولین آن انقلابی تر از این بودند! و ای کاش اینقدر آرزو نمی کردیم که جای فلان سفیر و فلان وزیر بودیم تا از ظرفیت پیش آمده ی بیداری اسلامی برای وحدت مستضعفان عالم بهره ی بیشتری بریم و اینقدر به دنبال تلاش برای از سر گیری روابط با کشوری نباشیم که خط و ربطش در فتنه 88 و ترور دانشمندان هسته ایمان واضح و آشکار است!
1. شرایط کنونی جهان، و به تبع آن شرایط داخلی وضعیت حساسی است. از سویی با هوشیاری و تدابیر عالمانه باید مراقب نقشه های شوم شیاطین ظالم و سلطه گر باشیم و از سویی با درایت و تیزبینی، کشورمان را به قله های پیشرفت و عدالت برسانیم.
از اینکه در این مسیر پرفراز و نشیب، چنین مسئولان خدمتگزار و مخلصی داریم خدا را شاکریم؛ اما گاه شاهد صحنه هایی هستیم که در آن اخلاق شایسته یک کارگزار حکومت اسلامی مشاهده نمیشود.
طرح ادعاهای بدون سند و اثبات نشده در محاکم قضائی، تهمت، تخریب، دروغ توسط برخی مسئولان و رسانه های وابسته به آنان علیه مسئولین دیگرنظام!روزنامهای علیه روزنامه دیگر، سایتی علیه سایت دیگر! چرا اخلاق اسلامی در هنگامه تصدی پست ها به فراموشی سپرده میشود؟
مردم، خادمین خویش را راهی مجلس نکرده اند تا در روزگاری که دشمنان اسلام شب و روز برای توطئه علیه ایران برنامه ریزی میکند در حالیکه تعطیلات چند هفته ای خود را سپری میکند دولت را به حل مشکلات مردم تشویق کند.
دولتی که علاوه بر تهاجمات دشمن باید با مسائل حاشیه ای خود ساخته اش دست و پنجه نرم کندومعدود نمایندگانی هم با استفاده از مصونیت پارلمانی هر گزافه ای را از تریبون خانه ی ملت، خوراک رسانه های دشمن کنند.
در رابطه ی با احزاب، جبهه ها و گروههای سیاسی کشور 2 نکته ی مهم وجود دارد:
اولا: برنامه محوری باید سرلوحه ی حضور این جریانات سیاسی در عرصه ی انتخاباتی کشور باشد. آیا وقت آن نرسیده است تا احزاب سیاسی به جای تخریب و نفی دیگران، به بلوغ رسیده و با برنامه محوری به اثبات خود پرداخته و آینده ی کشور را تضمین نمایند؟
ثانیا: تجدیدنظرطلبانی که در انتخابات 88 کارنامه ای جز روسیاهی و سرافکندگی از خویش باقی نگذاشته اند جدا از اینکه می باید از اقدامات گذشته خویش برائت جسته و از محضر ملت ایران عذر خواهی نمایند هرچند بسیار دیر شده است، برای قرارگرفتن در مناصب بالای حکومتی نیز هیچ وجههای نخواهند داشت.
2. نظام سلطه در سه دهه رویارویی خود با نظام اسلامی و ملت ایران لحظه ای از ضربه زدن و تهاجم دست برنداشته است. شکست در میدان هشت سال دفاع مقدس و در عرصه نظامی و ایمانی، تمرکز دشمن را به حوزه هایی چون فرهنگ و اقتصاد کشانده است.
ایجاد کمربند فلج کننده تحریم بنابر تعبیر دشمنان و افزایش فشار از درون حاکمیت نقشه پلیدی است که محور صهیونیستی آمریکایی در حال اجرای آن است.
دشمنان مردم ایران بدانند که این ملت با همت مسئولین و صبر و خویشتنداری، با قوت و قدرت از این گردنه عبور خواهد کرد. دانشجویان مسلمان امروز در اندیشه ی تحقق این اراده هستند که هرگاه که خواستیم درب چاههای نفت خویش را ببندیم و این آرزو به فضل الهی در آینده بسیار نزدیک به بار خواهد نشست.
و این شدنی است مردم از اینکه دشمنان ما تحریم را بر ما تنگ تر نموده اند خم به ابرو نمی آورند. ما اگر لقمه نانی داشته باشیم 75میلیون نفری این لقمه را خواهیم خورد.
توصیه ما به سران کشورهای تحریم کننده این است، فکری برای مصایب مردم کشورتان کنید که بحران اقتصادی ناشی از فروپاشی لیبرال دموکراسی غربی را متحمل شدهاند. در اندیشه ی روزی باشیدکه ملتهای غربی از خدمات شبانه روزی شما به ثروتمندان صهیونیستی پرده غفلت را برمی افکنند و ریشه اصلی فلاکت خویش را در مییابند.
همچنین نهادهای فرهنگی بویژه رسانه ملی باید سرفصل فرهنگ اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهند. الگو سازی فرهنگ اقتصادی ،اصلاح الگوهای فعلی، طراحی سنگرهای مقاومت در تهاجم اقتصادی یا همان اقتصاد مقاومتی از جمله این موارد است.چرا خانواده ی ایرانی باید سرمایه خود را به جای سرمایه گذاری در تولیدات مفید داخلی در بازارهای ارز و سکه و زمین و مسکن مصروف دارد؟
در شرایط نیاز شدید مردم به مسکن، 327 هزار واحد مسکونی معادل 10 درصد خانه های شهرتهران خالی است. تجمل گرایی، ریخت و پاشها و اسراف همچنان در برخی خانوادههای ایرانی رواج دارد. تبلیغات کالاهای خارجی علی رغم بخشنامهها و مصوبات در سطح شهر موج می زند.
خصوصیسازی و اجرای سیاست های کلی اصل 44 نباید شعاری و اصولی باشد. خصوصی سازی باید از باشگاههای فوتبال شروع شود که پول بیت المال مسلمین لا تعد و لا تحصی خرج میشود.
چرا باید مجموع دستمزد سالیانه ی اعضای یکی از تیم های لیگ برتر با مجموع حقوق سالیانه اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر برابری کند؟ آیا این بیعدالتی و اسراف در بیت المال نیست؟ آیا این موضوع موجب سرخورئگی فعلین حوزه علم وفناوری نیست؟بگذریم از نابسامانیهای فرهنگی بدون کنترل و الگوسازی های هنجارشکن برخی بازیکنان.
بگذارید از درد دل مردم و خون دلی که آنان از دست زالوصفتان، مرفهان بیدرد و اخلال گرانی که همچون اختاپوسی کریه بر اقتصاد و نظام بانکی ما چنبره زدهاند تیز یادی کنیم. تا کی نظام اقتصادی ما بازیچه دست افرادی شود که با پول مردم مستضعف به آلاف و علوف رسیده اند.
و صد البته انتظار پایان ناپذیر مردم استمرار برخورد قاطع دستگاه قضایی با مفسدین اقتصادی و اجرای فرمان هشت مادهای مقام معظم رهبری با کمک سایر قواست.
3. در زمینه ی مسائل آموزشی و اسلامی شدن دانشگاهها کار های خوبی آغاز شده است. حرکت های انقلابی و خیز بهجت آفرین وزارت علوم در این راستا ستودنی است. وجود دانشگاه تک جنسیتی و جلوگیری از اختلاط غیر لازم دختران و پسران دانشجو در محیط علمی امری عقلانی و مطابق با شرع مقدس است.
هرچند باید در آگاه سازی دانشجویان و اساتید تلاش بیشتری نمود. اسلامی شدن دانشگاهها همچنان از مطالبات جدی دانشجویان است که آن چنان که شایسته است پیشروی ندارد. در باب کرسی های آزاداندیشی نیز تلاش شایسته ای انجام شده است که گزارش آن خدمت حضرتعالی تقدیم می شود اما 2 مانع اصلی در راه تحقق جدی کرسیهای آزاداندیشی وجود داد:
الف) محافظه کاری رئوسای دانشگاههای آموزش عالی که بیتأثیر از سیاست گذاریهای وزارت مربوطه نیست.
ب) و آنکه کرسی مخالف در این آزاداندیشیها خالی مانده ومخالفین حضور پیدا نمیکنند.
نقطه حساس و مظلوم در امور آموزشی ما بحث فرهنگی و تربیتی است. چرا مدیران آموزش عالی بویژه رؤسای محترم دانشگاهها به پیوستهای فرهنگی و تبعات اقدامات و تصمیمگیری های خویش دقت نظر ندارند؟
چرا بازخوردهای فرهنگی دانشجوی پولی و دکترای 50 میلیونی در کنار همه ی توجیهات و دلایل مقامات محترم آموزش عالی در نظر گرفته نمی شود؟ چرا خوابگاههای دانشجویی از جهت فرهنگی تربیتی مورد غفلت واقع شدهاند و چرا با خصوصی سازی خوابگاهها این ضعف موجود به عنوان خطر آینده در دید مسئولین تصمیم گیر جایگاهی ندارد؟
اگر گریزی از دل این مطلب به مباحث فرهنگی کشور نیز بزنیم، باید بگوییم اگر چه شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه فرهنگی کشور در ساختار تشکیلاتی نظام تعبیه شده است؛ اما همچنان، وجود نگاه عمیق و دقیق به مسائل فرهنگی کشور، وحدت جهت، هماهنگی نهادهای متولی فرهنگی و پیشرو بودن حوزه فرهنگ ایرانی اسلامی در القای سبک زندگی انقلابی داخل و خارج کشور جزو دعاهایی است که امیدواریم به زودی مستجاب گردد. الهی آمین!
4. جنبشهای دانشجویی از نعمتها و برکات بزرگ انقلاب اسلامی ایران است. اگرچه پیش از انقلاب تشکل هایی در دانشگاهها فعالیت میکردند اما سرزندگی، پویایی و حضور فعالانه در صحنه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مسائل داخلی و خارجی کشور از ویژگی های جنبشهای فعلی دانشجویی است.
و البته اگر خویشتن را به نقد بنشینیم هنوز در ایجاد تشکیلات منسجم و ساختارمند که عهده دار تربیت جوان مؤمن انقلابی بشود، اشکالات مهمی را برخود وارد میدانیم.
ورود در حوزه های علمی تخصصی و کمک به روز و مؤثر به نهادهای حاکمیتی نیز نیاز به کار بیشتری از سوی جنبش دانشجویی دارد.
جنبش دانشجویی علاوه بر خویش انتقادی از ابراز گلایه در مورد نحوه مواجهه نهادها مسئول با خود نمیهراسد.
برخورد با دانشجو و تشکلهای دانشجویی باید با سعه صدر و آستانه تحمل بالا باشد. ما علاوه بر دعوت خویش به رعایت قانون، از این که قوه قضائیه قاطعیت لبریز خویش را در قلع و قمع سایتها و وبلاگها، فعالین دانشجویی و تشکلهای آنان به کار میبرد ابراز تأسف شدید میکنیم.
امری که پس از حمایت صریح معظم له از فرزندان انقلابیتان در سخنرانی ابتدای امسال نیز اصلاح نگردیده است. چرا ریاست محترم قوه قضائیه در کنار مسئولین دو قوه دیگر،مدیران رسانه ی ملی و سایر مسئولین مربوطه از حضور در مجامع دانشجویی و تشکلها امتناع میورزند و پاسخگوی مطالبات دانشجویی نیستند؟
چرا محدودیتهای جدید علیه جنبش دانشجویی اعمال می شود؟ چرا برخی نهادها به دلایل نامشخص بیش از 9 ماه است که از صدور مجوز برای برگزاری تجمعات دانشجویی اجتناب می ورزند؟ آیا ما اجازه نداریم اعتراض خود را به جنایات و مظلوم کشی آل فلان و آل بهمان در مقابل سفارت خانه ی آن کشور به تصویر کشیم؟
و در خاتمه یک دغدغه همیشگی. امر به معروف و نهی از منکر. مسئولین محترم نظام، سران قوا، و آحاد ملت می بایست آنقدر دعوت به معروف و پرهیز از منکر را به یکدیگر تذکر دهیم تا این فریضه الهی نهادینه گردد. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي.
و باز هم از همه مسئولین میخواهیم با کنار گذاشتن اختلافات و سلیقهها فکری برای حجاب و عفاف دختران و جوانان مؤمنی کنید که تنها نیاز به هدایت و آگاه سازی دارند و صد البته این نافی برخورد با هنجارشکنان عفت عمومی نيست.
انتهاي پيام/س2