سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاهي به دوران پس از ظهور/والقمر

نویسنده در آخرین مطلب وبلاگ به موضوع دوران پس از ظهور امام عصر(عج) پرداخته است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ والقمر در آخرین یادداشت خود نوشته است:

دوران پس از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)، بدون شك، والاترين، شكوفاترين وارجمندترين فصل تاريخ انسانيّت است. دوراني كه وعدههاي خداوند در خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان وراثت صالحان عملي ميگردد و جهان با قدرت الهي آخرين پرچمدار عدالت و توحيد، صحنه شكوهمندترين جلوههاي عبادت پروردگار ميشود.
در احاديث مختلفه، گوشه هايي از عظمت آن دوران به تصوير كشيده شده است:
1 ـ حاكميت اسلام در سراسر هستي:
امام باقر (عليه السلام) در تفسير اين آيه از قرآن كريم: «وقاتلوهم حتي لاتكون فتنة و يكون الدّين للّه»ميفرمايد:
«تأويل اين آيه هنوز نيامده است. پس زماني كه تأويل آن فرا رسد، آنقدر از مشركين كشته ميشوند تا بقيّه، خداي عزّوجلّ را به آيين توحيد پرستش نمايند و هيچ آثاري از شرك باقي نماند، و اين امر در قيام قائم ما، تحقق خواهد يافت».
امام صادق (عليه السلام) نيز فرمود: «اذا قام القائم لايبقي أرض اِلاّ نودي فيها شهادة أن لا اِله اِلاّ اللّه و أنّ محمداً رسول اللّه».
«زماني كه حضرت قائم قيام كند، هيچ سرزميني نميماند مگر اينكه نداي شهادتين ـ لا اِله اِلاّ اللّه و محمد رسول اللّه ـ در آن طنين اندازد».
2 ـ اقامه كامل حدود الهي:
امام كاظم (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «يحيي الأرض بعد موتها»با اشاره به قيام حضرت مهدي (عليه السلام) فرمود:
«مراد اين نيست كه خداوند زمين را با باران زنده ميكند، بلكه خداوند مرداني را بر ميانگيزد كه زمين را با احياي عدالت و اقامه حدود الهي زنده ميسازند».
3 ـ احياي قرآن و معارف قرآني:
اميرالمؤمنين (عليه السلام) با اشاره به قيام حضرت مهدي (عليه السلام) فرمودند:
«كأنّي أنظر إلي شيعتنا بمسجد الكوفة. و قد ضربوا الفساطيط يعلّمون النّاس القرآن كما أنزل.»
«گويا شيعيان ما اهلبيت را ميبينم كه در مسجد كوفه گرد آمده و خيمههايي زدهاند و در آنها قرآن را آنچنانكه نازل شده است به مردم میآموزند».
مولا علی (عليه السلام) در خطبهای ديگر، در باره عمل كَردِ حضرت مهدی(عليه السلام) پس از ظهور فرمودند:
«يعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و يعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی.»
«آن هنگام كه مردم هدايت را تابع هوای خويش قرار داده باشند، او میآيد و خواستههای نفسانی را به تبعيّت از هدايت میكشاند.و آن زمان كه مردم قرآن را مطابق نظر و رأی خود توجيه كرده باشند، او میآيد و رأی و انديشه را به خدمت قرآن میگيرد و آن را در مطابقت باقرآن شكل میبخشد».
4 ـ گسترش عدالت و رفع ستم:
رسول اللّه(صلی الله عليه وآله وسلم) فرمود: «المهدی من ولدی، تكون له غيبة. ادا ظهر يملأ الأرض قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً.» «مهدی(عليه السلام) از فرزندان من است. او را غيبتی هست. زمانی كه ظهور كند، زمين را از قسط و عدل پر سازد چنانكه ازظلم و جور پر شده باشد».
اين حديث و نظاير آن، در كتب شيعه و سنی، از شهرت و تواتر فوق العادهای برخودار است. و در اغلب آنها عناوين قسط و عدل در كنارهم آمده است كه يقيناً فرقهايی با يكديگر دارند. مانند اينكه گفتهاند: عدل اعم از قسط است. قسط فقط رعايت حق ديگران است و عدل، رعايت حق همه چيز و همه كس; قسط فقط در مورد ديگران بكار میرود و عدل در مورد رابطه انسان باخود، باخدا و با ديگران; قسط ضد جور است و عدل ضد ظلم.
5 ـ تجديد اسلام:
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «اذا قام القائم (عليه السلام) دعا الناس إلی الاسلام جديداً».
«زمانی كه حضرت قائم (عليه السلام) قيام میكند مردم را مجدّداً به اسلام فرا میخواند».
دوران پر فراز و نشيب پس از شهادت پيامبر (صلی الله عليه وآله وسلم) و روی كار آمدن اسلام خلافت، موجبات تحريف و توجيه مبانی اسلامی و معارف دينی را فراهم كرد. و دور ماندن مردم از اهلبيت (عليهم السلام) كه پاسداران حريم اسلام ناب محمّدی بودند، خصوصاً در دوران غيبت طولانی امام زمان(عليه السلام)، چنان فكر و انديشه مسلمين را با حقايق وحی بيگانه كرد كه امام صادق (عليه السلام) به دنبال همان فرمايش فوق میفرمايد:
«او دو باره مردم را به اسلام دعوت میكند و به امری هدايت میكند كه از ميان رفته است و مردم، از مسير آن گمراه شدهاند. همانا حضرت قائم (عليه السلام)، «مهدی» ناميده شده است به خاطر آنكه به امری گم شده هدايت میكند و «قائم» ناميده شد از آن رو كه به «حق» قيام میكند».
امام باقر(عليه السلام) در باره سيره حضرت مهدی(عليه السلام) فرمود:
«آنچه را پيامبر(صلی الله عليه وآله وسلم) انجام داد او نيز انجام میدهد، بنيانهای پيشين را در هم میشكند، چنانكه رسول اللّه(صلی الله عليه وآله وسلم) امر جاهليت را در هم شكست، و او اسلام را دو باره از سر میگيرد. «و يستأنف الاسلام جديداً».
منبع:http://mahdi-yaran-2012.blogfa.com/
+ نوشته شده در  91/05/16ساعت 11:23 بعد از ظهر  توسط ابراهیم  |  نظر بدهید

نگاهي به دوران پس از ظهور
دوران پس از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)، بدون شك، والاترين، شكوفاترين وارجمندترين فصل تاريخ انسانيّت است. دوراني كه وعدههاي خداوند در خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان وراثت صالحان عملي ميگردد و جهان با قدرت الهي آخرين پرچمدار عدالت و توحيد، صحنه شكوهمندترين جلوههاي عبادت پروردگار ميشود.
در احاديث مختلفه، گوشه هايي از عظمت آن دوران به تصوير كشيده شده است:
1 ـ حاكميت اسلام در سراسر هستي:
امام باقر (عليه السلام) در تفسير اين آيه از قرآن كريم: «وقاتلوهم حتي لاتكون فتنة و يكون الدّين للّه»ميفرمايد:
«تأويل اين آيه هنوز نيامده است. پس زماني كه تأويل آن فرا رسد، آنقدر از مشركين كشته ميشوند تا بقيّه، خداي عزّوجلّ را به آيين توحيد پرستش نمايند و هيچ آثاري از شرك باقي نماند، و اين امر در قيام قائم ما، تحقق خواهد يافت».
امام صادق (عليه السلام) نيز فرمود: «اذا قام القائم لايبقي أرض اِلاّ نودي فيها شهادة أن لا اِله اِلاّ اللّه و أنّ محمداً رسول اللّه».
«زماني كه حضرت قائم قيام كند، هيچ سرزميني نميماند مگر اينكه نداي شهادتين ـ لا اِله اِلاّ اللّه و محمد رسول اللّه ـ در آن طنين اندازد».
2 ـ اقامه كامل حدود الهي:
امام كاظم (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «يحيي الأرض بعد موتها»با اشاره به قيام حضرت مهدي (عليه السلام) فرمود:
«مراد اين نيست كه خداوند زمين را با باران زنده ميكند، بلكه خداوند مرداني را بر ميانگيزد كه زمين را با احياي عدالت و اقامه حدود الهي زنده ميسازند».
3 ـ احياي قرآن و معارف قرآني:
اميرالمؤمنين (عليه السلام) با اشاره به قيام حضرت مهدي (عليه السلام) فرمودند:
«كأنّي أنظر إلي شيعتنا بمسجد الكوفة. و قد ضربوا الفساطيط يعلّمون النّاس القرآن كما أنزل.»
«گويا شيعيان ما اهلبيت را ميبينم كه در مسجد كوفه گرد آمده و خيمههايي زدهاند و در آنها قرآن را آنچنانكه نازل شده است به مردم میآموزند».
مولا علی (عليه السلام) در خطبهای ديگر، در باره عمل كَردِ حضرت مهدی(عليه السلام) پس از ظهور فرمودند:
«يعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و يعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی.»
«آن هنگام كه مردم هدايت را تابع هوای خويش قرار داده باشند، او میآيد و خواستههای نفسانی را به تبعيّت از هدايت میكشاند.و آن زمان كه مردم قرآن را مطابق نظر و رأی خود توجيه كرده باشند، او میآيد و رأی و انديشه را به خدمت قرآن میگيرد و آن را در مطابقت باقرآن شكل میبخشد».
4 ـ گسترش عدالت و رفع ستم:
رسول اللّه(صلی الله عليه وآله وسلم) فرمود: «المهدی من ولدی، تكون له غيبة. ادا ظهر يملأ الأرض قسطاً وعدلا كما ملئت ظلماً و جوراً.» «مهدی(عليه السلام) از فرزندان من است. او را غيبتی هست. زمانی كه ظهور كند، زمين را از قسط و عدل پر سازد چنانكه ازظلم و جور پر شده باشد».
اين حديث و نظاير آن، در كتب شيعه و سنی، از شهرت و تواتر فوق العادهای برخودار است. و در اغلب آنها عناوين قسط و عدل در كنارهم آمده است كه يقيناً فرقهايی با يكديگر دارند. مانند اينكه گفتهاند: عدل اعم از قسط است. قسط فقط رعايت حق ديگران است و عدل، رعايت حق همه چيز و همه كس; قسط فقط در مورد ديگران بكار میرود و عدل در مورد رابطه انسان باخود، باخدا و با ديگران; قسط ضد جور است و عدل ضد ظلم.
5 ـ تجديد اسلام:
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «اذا قام القائم (عليه السلام) دعا الناس إلی الاسلام جديداً».
«زمانی كه حضرت قائم (عليه السلام) قيام میكند مردم را مجدّداً به اسلام فرا میخواند».
دوران پر فراز و نشيب پس از شهادت پيامبر (صلی الله عليه وآله وسلم) و روی كار آمدن اسلام خلافت، موجبات تحريف و توجيه مبانی اسلامی و معارف دينی را فراهم كرد. و دور ماندن مردم از اهلبيت (عليهم السلام) كه پاسداران حريم اسلام ناب محمّدی بودند، خصوصاً در دوران غيبت طولانی امام زمان(عليه السلام)، چنان فكر و انديشه مسلمين را با حقايق وحی بيگانه كرد كه امام صادق (عليه السلام) به دنبال همان فرمايش فوق میفرمايد:
«او دو باره مردم را به اسلام دعوت میكند و به امری هدايت میكند كه از ميان رفته است و مردم، از مسير آن گمراه شدهاند. همانا حضرت قائم (عليه السلام)، «مهدی» ناميده شده است به خاطر آنكه به امری گم شده هدايت میكند و «قائم» ناميده شد از آن رو كه به «حق» قيام میكند».
امام باقر(عليه السلام) در باره سيره حضرت مهدی(عليه السلام) فرمود:
«آنچه را پيامبر(صلی الله عليه وآله وسلم) انجام داد او نيز انجام میدهد، بنيانهای پيشين را در هم میشكند، چنانكه رسول اللّه(صلی الله عليه وآله وسلم) امر جاهليت را در هم شكست، و او اسلام را دو باره از سر میگيرد. «و يستأنف الاسلام جديداً».

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.