به گزارش حوزه
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، تحول نظام آموزشی کشور یکی از دغدغه های امام خمینی(ره) بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور جدی از طرف ایشان پیگیری شد.
ايشان در پیام نوروزی خود در ابتداي سال 59 از ضرورت انقلاب اسلامی در دانشگاهها و آمادهسازی محیطهاي آموزشي برای تدریس علوم اسلامی یاد کردند و در ۲۳ خرداد همان سال نيز فرمان تشکیل «ستاد انقلاب فرهنگی» را به منظور «تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها»، «گزینش دانشجو»، «اسلامی کردن جو دانشگاهها و تغییر برنامه های آموزشی دانشگاهها» صادر کردند تا در نهایت محصول کار دانشگاههای کشور در خدمت مردم قرار گیرد.
به منظور بازنگری در متون درسی علوم انسانی، استخراج دیدگاه اسلام درباره مسائل علوم انسانی و تدوین کتب درسی جدید بر پایهي معارف اسلامی و نیازهای بومی، مراکزی همچون دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه (1361)، دانشگاه امام صادق(ع) (1361)، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (1363)، دانشگاه باقرالعلوم(ع) (1364)، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) (1374) و ... تاسیس شدند.
همچنین به منظور پیگیری بیشتر بحث «وحدت حوزه و دانشگاه» و «اسلامي شدن دانشگاهها» و متعاقبا «جنبش نرم افزاري» و «كرسيهاي نظريه پردازي» و ادامه گفتمان انقلاب اسلامي و احياگري ديني در حوزه انديشهورزي و علم و آموزش و لزوم اصلاح و بهينه كردن مباني، اهداف و كاركردهاي دانشگاههاي كشور، با تأكيدات مقام معظم رهبري «ستاد اسلامي شدن دانشگاهها» در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تشكيل شد.
این ستاد در سال 76، با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي به «شوراي اسلامي شدن دانشگاهها و مراكز آموزشي» تبديل شد و به عنوان يكي از شوراهاي اقماري شوراي عالي انقلاب فرهنگی، فعالیتهای خود را دنبال کرد. این شورا در کنار فعالیتهای فرهنگی، فعاليتهايي مانند برنامه ریزی درسی، بررسی متون و بازنگری و اصلاح نظام برنامهریزی آموزشی و پژوهشی را نیز در دستور کار خود داشت.
البته این شورا در یک دهه و نیم فعالیت خود بیشتر به مباحث فرهنگی پرداخت و تنها در سالهای اخیر به بحث علوم انسانی بومی و دینی وارد شد و به موازات شورای تحول علوم انسانی برنامههایی را در دستور کار خود قرار داد.
به هر روی با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی و علیرغم دستاوردهای مراکز فوق، این احساس کماکان وجود داشت که علوم انسانی موجود در مراکز آموزشی و پژوهشی کشور نتوانسته است آرمانهای انقلاب را آنگونه که انتظار میرفت، تامین کند.
این در حالی است که دانشمندان ایرانی در حوزههاي علوم پایه، مهندسی و پزشکی پیشرفتهای درخشانی در عرصه بینالمللی داشته و در برخی زمینهها خود را به مرزهای دانش رساندهاند.
این مسئله نشان میدهد که علی الاصول ظرفیت جهش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی در کشور وجود دارد و برای وقوع این جهش، سیاستگذاری و برنامهریزی کارشناسانه و اجرای دقیق برنامهها مورد نیاز است.
بر این اساس رهبر معظم انقلاب در بیانات سالهای اخیر خود، از یک سو به اهمیت علوم انسانی در عرصه بینالمللی اشاره و بیان داشتهاند که بسياري از حوادث دنيا در زمينههاي اقتصادي و سياسي تحت تاثیر نظرات دانشمندان علوم انساني (در حوزه جامعه شناسي، روانشناسي، فلسفه و ...) رقم خورده است و از سوی دیگر به اهمیت علوم انساني برای ايران اسلامی که كشوري در حال توسعه است اذعان داشتهاند.
اما به عقیده ایشان عليرغم اهميت و تأثير گسترده علوم انساني بر ساحتهاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي، وضعيت گذشته و حال اين علوم در ايران بسيار ناگوار است، چرا که بسياري از مباحث علوم انساني مبتني بر فلسفههايي هستند كه مبنايش ماديگري، حيوان انگاشتن انسان، بی مسؤوليتی انسان در قبال خداوند و نداشتن نگاه معنوي به انسان و جهان است.
در نگاه مقام معظم رهبری، ترجمه و تدریس متون علوم انسانی و اجتماعی مبتنی بر جهانشناسی و انسانشناسی یاد شده، شكاكيّت و بياعتقادي نسبت به معارف و ارزشهای اسلامي را برای دانشجویان مسلمان ایرانی به همراه داشته است.
ایشان با استناد به نسبت دانشجویان علوم انسانی به کل دانشجویان کشور (حدود یک به دو) و وضعیت موجود علوم انسانی کشور، از جهت فرهنگی و اجتماعی احساس خطر کردهاند و مسئولین امر را با این سوالات روبرو ساختهاند که ما در زمينه علوم انساني بومي و اسلامي چقدر کار کردهايم؟ چقدر كتاب آماده در زمينههاي علوم انساني اسلامی و بومی داريم؟ چند استاد مبرز داریم كه معتقد به جهانبيني اسلامي باشد و بخواهد جامعهشناسي، روانشناسي، مديريت يا هر یک از دروس علوم انسانی و اجتماعی را بر مبنای معارف و ارزشهای اسلامی و نیازهای بومی تدریس کند؟
به واسطه حساسیتهای مقام معظم رهبری نسبت به علوم انسانی و اجتماعی کشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی با هدف ایجاد تحول در علوم انسانی و طراحی، سازماندهی، برنامهریزی، مدیریت و هدایت تحول علوم انسانی در دانشگاهها، آئین نامه تشکیل شورای تخصصی تحول و ارتقاي علوم انسانی را تصویب کرد و این شورای تخصصی نیز در آبان ماه 1388 تشکیل شد و ریاست آن بر عهده جناب آقای دکتر حدادعادل گذاشته شد. این شورا علاوه بر اشخاص حقیقی از حضور رؤسای مراکز آموزشی و پژوهشی فعال در زمینه علوم انسانی بهرهمند است.
انتظار میرفت که این شورا پس از آسیبشناسی فعالیتهای نهادهای مسئول، به خصوص شورای تخصصی اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی فوق الذکر، سیاستهایی را برای ساماندهی فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و ترویجی علوم انسانی تدارک ببیند تا زمینه برای بهروز شدن، بومی شدن و اسلامی شدن علوم انسانی و اجتماعی فراهم آید.
اما متاسفانه گزارش جامعي مبني بر اينکه این شورا در طول سه سالی که از تاسیس آن میگذرد چه کارهایی انجام داده است در دست نيست و مشخص نيست که آيا در سالهای آینده شاهد تحولی اساسي در وضعیت علوم انسانی کشور هستيم؟
انتهاي پيام/س3