سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نبوي:

دشمن مي خواهد بر تصميم سازي مردم اثر بگذارد

عضو هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه گفت: وقتي همه ي كارها مباح شد، ديگر مرز بين ارزش و ضد ارزش درنور ديده مي شود. از نخستين راه هاي نفوذ شيطان هم، اختلاف افكني بين مردم و مسئولين است.

به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، به نقل از سازمان بسيج مستضعفين، سید مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه درباره‌ی سناریوی نظام سلطه مبنی بر بكارگیری مدل بازسازی‌شده‌ی فروپاشی شوروی در ایران، چرایی لزوم وحدت قوا و نیز آسیب‌های تداوم كشمكش‌های سیاسی نظرات خود را ارائه داده است.

روزآمدی‌سازی الگوی شوروی
تجربه‌ی تاریخی فروپاشی شوروی نشان داد كه راهبرد نظام سلطه پس از جنگ جهانی دوم تغییر كرده است. از این پس سلطه‌گران بر منافع كشورهای غیر هم‌سو با خودشان فشار می‌آوردند و تا حد ممكن آنها را از دسترسی به منابع خارجی و حتی داخلی محروم می‌كردند تا از این طریق و با محاصره و فشار اقتصادی، مسئولین و مردم آن كشور غیر هم‌سو را دچار تردید و اختلاف كنند. تحلیل‌گران این دو عامل را دلیل فروپاشی شوروی می‌دانند. نظام سرمایه‌داری با تبلیغات گسترده در سطح جهانی، تا حد امكان ارتباطات شوروی را محدود و این كشور را منزوی كرد. البته حصاركشی شوروی به دور خودش به دلایل ایدئولوژیك به تحقق این هدف غرب كمك كرد و همه‌ی این‌ها باعث شد تا شوروی در یك محاصره‌ی اقتصادی قرار بگیرد. فشار اقتصادی و اختلاف بین مسئولین شوروی نیز توأمان باعث شد تا آخرین رئیس‌جمهور این اتحادیه‌ی جماهیر، طرحی را برای اصلاحات در پیش بگیرد كه البته به فروپاشی شوروی انجامید.

نظام سلطه در مورد جمهوری اسلامی ایران نیز این سناریو را روزآمد و بازسازی كرده و با مواد دیگری درآمیخته است. دشمنان ما از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب كوشیدند كه ما را از منابع مورد نیازمان محروم كنند و این روند را تا امروز نیز ادامه داده‌اند. به اسكله‌های نفتی و نفت‌كش‌های ما حمله می‌كردند تا ما را تحت فشار اقتصادی قرار دهند و ارتباطات اقتصادی ما را با جهان قطع كنند. در گام بعدی این سناریو، باید مسئولین كشور را به جان هم می‌انداختند. كارگزاران نظام ما باید در اثر فشارهای اقتصادی از هم گله و شكایت می‌كردند و مشكلات را گردن هم می‌انداختند تا كار به جایی می‌رسید كه شعله‌ی اختلافات داخلی بالا می‌گرفت. این‌كه امام خمینی رحمه‌الله و رهبر انقلاب در اكثر سخنرانی‌های خود بر مسأله‌ی وحدت تأكید داشته‌اند، به خاطر جلوگیری از همین وضعیت بوده است.
آن‌چه نامطلوب است، اختلاف نظر نیست، منازعه و ضدیت و تداوم كشمكش‌ها است. در حالی كه قانون برای حل اختلافات مرجع مشخص كرده و سازوكار قرار داده، دیگر دلیلی برای تداوم نزاع باقی نمی‌ماند.

در نظام ما مسئولیت‌ها پس از رهبری نظام بین سران قوا و بعد به‌تدریج بین دیگر اقشار مردم تقسیم می‌شود. حالا در این میان اختلاف بین مسئولین رده‌بالا تأثیر بسیار سوئی بر مردم می‌گذارد. اگر در خانواده‌ای پدر و مادر دائماً در مقابل چشمان فرزندان با هم دعوا كنند، فرزندان آن جامعه وضع خوبی نخواهند داشت؛ خانه‌گریز می‌شوند و چه‌بسا به مراكز فساد پناه ببرند و به همین دلیل شاید فرد به فحشا، قتل یا دیگر جنایت‌ها كشیده ‌شود. این خانواده بسیار فاصله دارد با خانواده‌ای كه پدر و مادر در آن روابطی صحیح، منطقی و عاطفی دارند. چه‌بسا فرزندان در این خانواده رفتاری متناسب‌تر و مناسب‌تر خواهند داشت.

اما اگر قرار باشد مسئولان و سكان‌داران جامعه‌ دائماً با هم اختلاف و دعوا كنند، مردمی هم كه سوار این كشتی هستند، مأیوس و ناامید می‌شوند و به همین خاطر در لحظات خطر و مبادا كه باید از سكان‌داران حمایت كنند، حمایت نمی‌كنند و این جامعه را با مشكلاتی اساسی روبه‌رو خواهد كرد.

الگوی وحدت
یادم می‌آید در بین سال‌های ۱۳۶۰تا ۱۳۶۴ كه وزیر بودم، با جمع مسئولان بارها خدمت حضرت امام می‌رسیدیم. ایشان هم همیشه دو تذكر به مسئولین می‌دادند؛ یكی این‌كه مسئولین خدمتگزار مردم هستند و دیگر این‌كه مسئولین بین خودشان وحدت داشته باشند.

خود حضرت آقا در آن زمان به این مسأله و نیز تبعیت از ولایت در امور توجه ویژه‌ای داشتند. بنی‌صدر اوایل خودش را نزدیك به امام نشان داد و بعد با یك ترفند تبلیغاتی سوار موج شد و از مردم رأی بالایی گرفت، اما تا به قدرت رسید، مقابل امام قرار گرفت. حضرت امام رحمه‌الله هم كه نمی‌خواستند اولین رئیس‌جمهور منتخب در جمهوری اسلامی سرنوشت بدی پیدا كند، خیلی تلاش كردند او را به راه‌بیاورند. بنی‌صدر اولین دعوایی را كه شروع كرد، از طریق روزنامه‌ی انقلاب اسلامی با مسئولین حزب جمهوری اسلامی بود. امام اما همواره بر رعایت وحدت توصیه می‌كردند. حضرت آقا در آن زمان امام جمعه‌ی تهران و نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع بودند. ما كه در آن زمان دلمان به شدت از بنی‌صدر پر بود، دوست داشتیم امام جمعه چیزی علیه بنی‌صدر بگوید تا دل ما خنك شود. ایشان اما بیشترین ملاحظات را در مسأله‌ی وحدت رعایت می‌كردند و مراقب بودند تا از تریبون نماز جمعه چیزی بر خلاف وحدت گفته نشود.

امروز هم ایشان همین مشی را پیگیری می‌كنند. در همین دیدار اخیر اعضای جدید مجمع با ایشان، وقتی رهبری خواستند تذكری بدهند و مایل نبودند این تذكر در بیرون بازتاب پیدا كند، گفتند این دستگاه‌های ضبط صوت و دوربین‌ها را بیرون ببرند و بعد از آن، تذكرات خود را مطرح كردند.
وقتی همه‌ی كارها مباح شد، دیگر مرز بین ارزش و ضد ارزش درنوردیده می‌شود. اگر جامعه‌ای با اباحه تربیت شد، خیلی راحت راه‌های نفوذ شیطان به این جامعه باز است. از نخستین راه‌های نفوذ شیطان هم، اختلاف‌افكنی بین مردم و مسئولین است.

از نگاه امام علی علیه‌السلام همه‌ی افراد جامعه گردن هم حق دارند.۱ مردم، هم گردن رهبری و دیگر مسئولین حق دارند؛ همان‌طور كه رهبری و مسئولین گردن مردم حق دارند. بنابراین چه مردم و چه مسئولین باید حول محور حق تجمع كنند و از اختلاف و تفرقه بپرهیزند تا جامعه صحیح اداره شود. البته اختلاف نظر در میان مسئولین و نیز در میان مردم یك امر طبیعی است. یعنی انسان‌ها هركدام یك تحلیل و برداشتی از حوادث اطرافشان دارند، اما سازوكارهای مدیریتی و تصمیم‌گیری در كشور مشخص است.

آنچه نامطلوب است...
مثلاً طرح یا لایحه‌ای را در مجلس به شور و بررسی می‌گذارند و موافقین و مخالفین نظرشان را می‌گویند. نهایتاً آن بحث را به رأی می‌گذارند و تصمیمی درباره‌ی آن می‌گیرند. اگر قانونی مصوب شد و به شورای نگهبان رفت و تأیید شد، از آن پس همه باید تلاش كنند تا آن قانون را به نحو احسن اجرا كنند. دولت در اجرا تلاش خودش را بكند، قوه‌ی قضییه مراقبت خودش را بكند و مجلس هم در قانون‌گذاری دقت كند. تفكیك قوا در كشور برای این است كه كارها به نحو احسن انجام شود و هر مسئولی در حیطه‌ی مسئولیت خودش گام بردارد. قوا در كار یكدیگر دخالت نكنند و بر كار خود دقت داشته باشند. در چنین سیستمی اختلاف نظر نه‌تنها اشكال ندارد، باعث ارتقای كارآمدی سیستم نیز خواهد بود.

آن‌چه نامطلوب است، اختلاف نظر نیست، منازعه و ضدیت و تداوم كشمكش‌ها است. در حالی كه قانون برای حل اختلافات مرجع مشخص كرده و سازوكار قرار داده، دیگر دلیلی برای تداوم نزاع باقی نمی‌ماند. قانون اساسی برای حل این مشكل، تنظیم روابط قوا با یكدیگر و حل اختلافات آنها را به رهبری سپرده است. در این زمینه مجمع تشخیص مصلحت و هیأت حل اختلاف وظایفی دارند. بنابراین راه‌های برون‌رفت از اختلاف مشخص است. رهبری هم به همه‌ی مسئولان توصیه كرده‌اند كه برای مقابله با دشمن بر نقطه‌ی حق تمركز كنند و از واگرایی و تفرقه بپرهیزند.

اباحه‌گری، مقدمه‌ی اختلاف‌افكنی
دشمن می‌خواهد به طریقی بر تصمیم‌سازی مردم اثر بگذارد و آنان را پیرو خودش كند؛ از طریق ترویج اباحه‌گری و جایگزین كردن آن با دین الهی. یعنی دیگر همه‌ی اعمال واجب و حرام و مستحب و مكروه بیاید در منطقه‌ی عمل مباح. وقتی همه‌ی كارها مباح شد، دیگر مرز بین حق و باطل، باید و نباید و مرز بین ارزش و ضد ارزش درنوردیده می‌شود و این دقیقاً پیام مكتب لیبرالیسم و سكولاریسم و ارمغانِ گفتمان مدرنیته است. اگر جامعه‌ای با اباحه تربیت شد، خیلی راحت راه‌های نفوذ شیطان به این جامعه باز است. از نخستین راه‌های نفوذ شیطان هم، اختلاف‌افكنی بین مردم و مسئولین است.
بین سال‌های ۱۳۶۰تا ۱۳۶۴ كه وزیر بودم، با جمع مسئولان بارها خدمت حضرت امام می‌رسیدیم. ایشان هم همیشه دو تذكر به مسئولین می‌دادند؛ یكی این‌كه مسئولین خدمتگزار مردم هستند و دیگر این‌كه مسئولین بین خودشان وحدت داشته باشند.

اسلام می‌گوید: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»۲ اگر شما تقوا پیشه كنید و اهل اباحه نشوید، ما به شما قوای تشخیص حق از باطل را می‌دهیم. اگر جامعه‌ای اهل تقوا شد، راه رسوخ شیاطین به آن بسته می‌شود. شما در تاریخ هم می‌بینید كه حكومت اسلام راه‌های شكوفایی علم را باز كرد و تا جنوب اروپا و آندلس پیشروی كرد، اما به دلایلی و از جمله ترویج اباحه و فساد، آن سرزمین را از دست داد. امروز هم دشمنان ما در تلاشند كه با گسترش فساد، چنین شكستی را بر ما تحمیل كنند.

اصولاً هر چه مسئولیت‌ها بالاتر می‌رود و بار آن سنگین‌تر می‌شود، احتیاج به تزكیه‌ی نفس بیشتر و شرایط روحی دیگری پیدا می‌شود. حضرت امام رحمه‌الله خطاب به علما می‌فرمودند: قبل از آن كه عمامه بزرگ شود و ریش بلند شود، بروید خودتان را بسازید. این مسأله برای مسئولین ما فوق‌العاده مهم است. اگر كسی خودسازی نداشته باشد، وقتی كه به مسئولیت بالایی می‌رسد، اشتباهاتش خیلی به چشم می‌آید. اگر مردم احساس كردند یك كسی برای خودش حرف نمی‌زند، برای خدا حرف می‌زند، به او پایبند می‌مانند و به او رأی می‌دهند، اما اگر دیدند مسئولیت برای او مَركبی شده تا به اهداف شخصی خودش برسد، از او برمی‌گردند.

مسأله‌ی كادرسازی برای نظام فقط این نیست كه نیروی ما تخصص در یك رشته‌ای داشته باشد، بلكه لازم است در كنار تخصص، خودش را تربیت كرده باشد و از خودش آزاد شده باشد. شما می‌بینید كه برای فقیه جامع‌الشرایط چهار شرط گذاشته‌اند؛ «صائناً لِنَفسه، حافظاً لِدينه، مُخالفاً لِهَواه، مطيعاً لأمرِ مَولاهُ».۳ یعنی باید با هوای نفسش مخالفت كند، نه این‌كه آن را توجیه كند. باید بتواند نفسش را كنترل كند. این همه رهبری می‌گویند اختلاف‌های بی‌حاصل را كنار بگذارید. البته واقعاً سخت است. لذا ایشان تأكید می‌كنند به این‌كه بیایید حول محور حق اجتماع كنیم؛ یعنی تسلیم حق بودن، تسلیم خدا بودن و بنده بودن. یعنی از خودخواهی دور شویم.
انتهاي پيام/س3
برچسب ها: نبوی ، دشمن ، الگوسازی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.