به گزارش حوزه
احزاب باشگاه خبرنگاران، به نقل از نشريه شما- ارگان حزب موتلفه اسلامي اسدالله بادامچيان در يادداشتي مي نويسد: موتلفه اسلامي تصميم گرفت بطور مستقل در انتخابات رياست جمهوري يازدهم شركت كند و يك موتلفه‌اي را به ملت معرفي نمايد.
اين تصميم و اعلام آن با استقبال گسترده‌اي روبرو شد و اكثر از اينكه حزب موتلفه اسلامي با سوابق درخشان و شهداي بزرگوار و نيم قرن خدمت صادقانه و تجربيات فراوان در انتخابات رياست جمهوري حضور مستقل يافته است رضايت خاطر داشتند.
طبق معمول صحنه سياست تعداد محدودي از جريانات و جناح‌ها و چند رسانه، حساسيت نشان دادند و يكي دو رسانه نيز موضعي به دور از اخلاق سياسي گرفتند و اين حساسيت خود ثابت كرد كه تصميم موتلفه اسلامي تصميمي صحيح و ضرورت زمان فعلي بوده است.
اكثريت رسانه‌ها نيز با استقبال از اين تصميم خبر را منعكس كردند، كه از همه اين عزيزان تقدير و تشكر داريم.
***
تحليل‌هاي متفاوت و فراواني نيز در باره اين تصميم در اين چند روزه در رسانه‌ها انعكاس يافت.از همه اين تحليلگران تشكر داريم، زيرا آگاهي بر نظرات ديگران، موتلفه را براي اتخاذ سياست صحيح و مردمي كمك مي‌نمايد. اين تحليل‌ها اكثر كوشيدند كه علل اين تصميم را تحليل كنند.سئوال اصلي اين بود كه چرا موتلفه اسلامي كه همواره در اين سه دهه در جمع‌هاي اصولي، در تصميم جمعي شركت داشته اكنون نظر دارد كه مستقل اعلام حضور نمايد؟
***
ج – به دلايل متعدد از جمله:
• در انتخاب‌هاي پس از بني صدر، در انتخاب شهيد رجايي، مقام معظم رهبري، آيت الله هاشمي، و حجت الاسلام والمسلمين آقاي ناطق نوري تفاهم جمعي بين اصولگراها وجود داشت. در دوران دولت آقاي خاتمي، جريان اصلاحات در برابر اصولگرايان قرار داشت و موقعيت زماني و شرايط روز، اقتضاء مي‌كرد بين جريان اصولگرايي وحدت نظر باشد هر چند در دور دوم آقاي خاتمي تعدد نامزدهاي اصولگرا، حكايت از اختلاف نظر آنها مي‌كرد كه پس از پايان دولت اصلاحات، موتلفه همراه ساير اصولي‌ها كوشيد وحدت در نامزد پديد آيد. ولي برخي در درون اصولگرايي، ساز مستقل و چند نامزدي مطرح كردند و آقاي احمدي نژاد به دوره دوم رفت و رئيس جمهور شد.
• در سال 88، جريان فتنه همراه ساير جريانهاي غيراصولگرايي، به سراغ ميرحسين رفتند و به نوعي اتحاد كردند. ضرورت زمان موتلفه را به حمايت كامل و فعال از آقاي احمدي نژاد آورد و بحمدالله فتنه و توطئه‌هاي خارجي و داخلي خنثي گرديد و ايشان با رأي بيش از دوره اول رئيس جمهور شد.
• در انتخابات يازدهم رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد ديگر نمي‌تواند رئيس جمهور شود، اصلاح‌طلبان چهره شاخص ندارند. در جريان اصولگرايي تعدد نامزدها هست و فعلاً افقي براي وحدت نامزدها و كنار رفتن به نفع يكي از بين آنها، يا وحدت اصولگرايان و اتفاق نظر آنها بر يك نامزد به چشم نمي‌آيد.
در چنين شرايط زماني حزب موتلفه اسلامي وظيفه يافته است يك موتلفه‌اي به ملت معرفي نمايد تا در انتخاب نامزد نهايي دست اصولگرايان و مردم براي انتخاب فرد اصلح يا فرد صالح مقبولتر، از بين واجدان شرايط بهتر فراهم باشد.
***
نكته مهم ديگر اين است كه شرايط زماني انقلاب اسلامي در جهان و ايران ايجاب مي‌كند كه رئيس جمهور آينده از پشتوانه يك حزب قوي كه داراي شخصيتهاي تجربه آموخته در ابعاد اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و امور خارجي است و در سطح كشور از حضور قشرهاي مختلف مردم بهره‌مند و مورد اعتماد روحانيت و مراجع تقليد و متدينين مي‌باشد و برنامه‌ريزي جمعي و بر اساس مباني دقيق علمي دارد بايد برخوردار باشد تا بتواند مشكلات كشور را با همراهي روحانيت و ملت حل كند و مردم اعتماد يابند كه اين رئيس جمهور متكي به اين پشتوانه است و مي‌تواند به او اميدوار گردند.
واقعيت اين است كه اكثر نامزدهاي موجود از اين پشتوانه برخوردار نمي‌باشند و چون شخصي هستند، وقتي رأي مردم را به دست بياورند بر روي امواج احساسات سوار مي‌باشند و موج‌سواري نيز چندان استواري ندارد.
همكاران اين شخص نيز چون قبلاً در تشكل با هم هماهنگ نشده‌اند و هر كدام افكار و سليقه خود را دارند لذا دچار چندگانگي مي‌شوند و استعفاها و بركناري‌هاي متعدد، ثبات دولت را آسيب مي‌زند.
اينگونه نامزدها در صورت موفقيت به زودي در دايره محدوديت‌هاي ضروري اداري و حكومتي و وزراء خود محدود مي‌شوند و از نظرات مردم محروم مي‌مانند در حالي كه فردي كه متكي به تحزب اسلامي است هم از مردم، نظر مي‌گيرد و هم مردم متوجه مي‌شوند كه او چه مشكلاتي دارد و به او كمك مي‌كنند.
از اينروست كه حزب موتلفه اسلامي به عنوان يك تشكل اسلامي كه امام آن را پايه‌گذاري فرموده و نيم قرن سابقه درخشان خدمت دارد وظيفه يافته است كه مستقلاً نامزد معرفي كند آن هم يك موتلفه‌اي.
"انتهاي پيام"/س3