*خوبی و نیکوکاری به آن نیست که روی خود به جانب مشرق یا مغرب کنید بلکه خوبی و نیکویی کسی را مسلم است که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و وجود فرشتگان و حقانیت کتاب خدا و سخن انبیا را تصدیق کند و از مال خویش با آن که دلبسته آن است به «خویشان» و «یتیمان» و «نیازمندان» و «در راه ماندگان» و «وام داران» احسان کند و نماز به پای دارد و زکات مال به مستحق برساند و هر عهد و پیمان که بست بدان وفا کند و در کارزار، سختیها و رنجها را تحمل نماید و در هنگام نزول بلا پایداری و شکیبایی ورزد. چنین مردمی هستند که در دعوی ایمان صادقند و چنین مردمی هستند که از خوبان و پرهیزکاران به شمارند*
*در این مقام، خداوند به تفصیل از نیکویی سخن میگوید تا مردم از ظاهر پرستی و خیالات باطلی که درباره خوبی و بدی دارند به حقیقت بگرایند، که خوبی به دعوی و نشان دادن صورتهای ظاهر و رو به مشرق و مغرب و کلیسا و مسجد کردن نیست بلکه خوبی یکسره از جنس ایمان و عمل است. خوبی در جهت اندیشه و اعتقاد نخست ایمان به خدا و به فرشتگان و به آسمانی بودن کتب انبیا و نبوت ایشان از جانب خداست و همه اینها در «ایمان به غیب» خلاصه می شود و آنگاه عمل صالح که نمونه هایی از آن چون عدل و احسان و ادای صدقات زکات به نیازمندان، و وفای به عهد و حفظ پیوند باطنی با خداوند به ذکر و نیایش و نیز شکیبایی در سختیها و پایداری در نبرد با ظلم و تجاوز در این آیه آمده است.
* ایمان واقعی به خدا و قیامت نیز به صرف اقرار و شهادت حاصل نمی شود بلکه نشانهای واقعی و حقیقی دارد. چنانکه مولانا و سعدی اشاره کردهاند:
چیست توحیدِ خدا، افروختن خویشتن را پیش واحد سوختن
(مثنوی)
موحـد چــه زر ریــزی انـدر بـرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امیـد و هـراسش نباشـد ز کس
بر ایـن اسـت بنیاد توحیـد و بـس
(سعدی)
*به گفته عطار اگر شخص در عمل نشان میدهد که به خدایان متعدد و منابع تأثیر و قدرت متفاوت معتقد است و از هر نیروی اهریمنی مدد میگیرد او را چه تفاوت که گوید به یک خدا معتقدم یا به دو یا به سه. او مشرک است چون هر دم به خدایی روی میآورد. آن هم به خدایان ناقص الخلقه ای چون کبر و حسد و دروغ و فریب.