به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، انسانهایی که همه به دنبال شاد
بودن هستند؛ نظر شما درباره خودتان چیست ؟ آیا شما هم جزو این گروه هستید؟
آیا تا به حال خوشبختیها و شادیهایتان را لیست کردهاید؟
بهتر است این نکته را بدانید که مهمترین عامل بازدارنده داشتن یک احساس
خوب، این است که اگر لیوانی تا نیمهپر است، شما همه محتویات آن را خالی
کنید.
حالا تصورکنید همه چیز خوب است اما شما کمی احساس کسالت میکنید و
بلافاصله آن قدر به این فکر و احساس بها میدهید که احساس بیماری شما
قویتر میشود و شما بایستی مدتی را در بستر بگذرانید.
بعد از این مرحله شما نسبت به فرزند، خانه و همسرتان غفلت میکنید و
این سرآغاز نداشتن احساس شادی است. به شما یادآوری میکنیم که برای شاد
بودن نیاز به یک روحیه خوب دارید. درحقیقت برای شادبودن نیازی نیست که
خیلی تغییر کنید؛ بلکه برای اینکه هر روز احساس بهتری داشته باشید راههای
جالبی وجود دارد.
● جسمتان را به روحتان معرفی کنید:جالب است که این نکته را بدانید که میتوانید شادیتان را با عیان کردن آن بیشتر کنید.
با
دیدن یک فیلم جالب، عکسالعملهای متفاوتی از مردم میتوان دید اما آنها
که جسمشان را نیز درگیر فیلم میکنند نسبت به افرادی که احساساتشان را مهار
میکنند لذت بیشتری از دیدن فیلم میبرند.
وقتی احساس خوبی دارید، بالا و پایین بپرید، بچرخید یا حرکت کنید. این
اعمال برخلاف آنچه که به نظر میآید به هیچ عنوان احمقانه نیستند.
● بیشتر بخشنده باشید!داشتن
رفتار مصالحهآمیز با دیگران میتواند به شما در، درک و کاهش احساس نگرانی
و ناتوانی کمک کند. بخشیدن خطای دیگران حتی میتواند تا ۲۵ درصد
استرسهایتان را کاهش دهد.
بنابراین چطور به خود اجازه میدهید که عصبانی شوید و به دیگران پرخاش
کنید؟ سعی کنید رفتارهای خوب دیگران را به خاطر بیاورید و به درخواست
عذرخواهیشان توجه کنید. بنابراین اگر در فکرتان دچار تردید شدید تصمیم
بگیرید او را ببخشید؛ با این کار به خود نیز هدیهای بزرگ میدهید؛ احساس
شادی در زندگی!
● افکار و اندیشههای مثبت داشته باشید:بعضیها
میگویند اتفاقات خوب، برای بهترینها میافتد. اما بعضی دیگر میگویند:
بعضی از مردم قادرند بهترین چیزهایی که اتفاق میافتد را برای خود پیش
بیاورند.
این کلید خوشبختی است. اولین راه این است که افکارتان را روی
کاغذ بیاورید. چراکه این رفتار خیلی زود برطبق عادت وارد زندگیتان می شود.
بدانید که هر انسانی برای ایجاد خوشبختی و شادی موردنظرش قدرتی قابل توجه
دارد. او به آنچه دارد ارزش میدهد نه به آنچه که از دست داده است.
● از گذشته درس بگیرید:بهتر
است به این نکته دقت کنید که براساس تحقیقات انجام شده، در سال ۱۹۷۰
میلادی جمعیت زنان بیشتر از جمعیت مردان خود را شاد میدانستند. اما امروزه
این گزارش برعکس شده است.
فکر میکنید چه اتفاقی برای زنان افتاده است؟ در دهههای اخیر زنان
مجبور بودهاند با وجود کارهای خانه و اداره کردن امورات زندگی، به کار در
بیرون از خانه نیز بپردازند، درواقع این سریعترین راه برای غمگین بودن و
اضطراب و نگرانی آنهاست.
اگر شما هم جزو این گروه باشید باید بدانید که تلاش برای رسیدن به یک
هدف میتواند نتیجه معکوس هم داشته باشد. یعنی اگر از عهده همه کارها
برنیایید و خود را مقصر بدانید درواقع همیشه با احساسی از ناامیدی و
ناراحتی زندگی میکنید.
باید باور کنید که تلاش برای احساس رضایت و شادی دائمی یک رویاست. اگر
فکر کنید بایستی در تمام مدت شاد باشید این توقع درواقع شما را بیچاره
خواهد کرد. در نتیجه بهتر است که توقعاتتان را هماهنگ کنید.
براساس تحقیقات اخیر، تمام اتفاقات خوب یا بد در یک روز روی رضایت
روزانه افراد تاثیر میگذارد. درواقع برای برطرف کردن یک احساس بد بایستی
دو چیز خوب، اتفاق بیفتد.
محققین میگویند: در احساس شاد بودن یک نقطه ضعف وجود دارد، یعنی اغلب
اوقات ما توقع داریم شادی همیشه وجود داشته باشد. بنابراین وقتی چیز خوبی
اتفاق بیفتد به نظر میرسد همه چیز طبیعی و نرمال است. اما وقتی اتفاق بدی
رخ دهد به نظر میرسد فاجعه و مصیبت رخ داده است.
● تعادل خود را حفظ کنید:«
داشتن یک احساس خوب و رضایت از زندگی، خوشبختی است» این توصیف روانشناسان
از خوشبختی است. به پایههای این جمله ساده فکرکنید: اگر شاد بودن بدون
معنی را انتخاب کنید قطعا احساس می کنید از درون خالی هستید اما اگر همین
احساس همراه فکرکردن به اهداف عالی باشد درواقع این تهی بودن و بیمیلی را
از بین میبرد.
● سعی نکنید که خوشحالی را بخرید:اگر
شما بخواهید از وضعیت مالی بد خود را نجات دهید پول خیلی به شما کمک می
کند. اما تحقیقات نشان داده است، کسانی که در پی مادیات هستند نسبت به
کسانی که مادیگرا نیستند، بیشتر احساس ناراحتی دارند و از خانواده، دوستان
و حتی سلامتیشان ناراضی هستند.
● در یک وضعیت نمانید:مطالعاتی
وجود دارد که نشان می دهد صدها نفر با تجربه تغییردادن محیط زنگی و
کارشان، بعد از چندماه احساس بهتری نسبت به زندگی پیدا کردهاند و همچنین
از خود رضایت بیشتری داشتهاند.
یک احتمال وجود دارد، که تغییر مکان
باعث کمرنگ شدن گذشته ما میشود، درواقع این تجربه علاقهمندی جدید و
سرگرمی ماندگاری را ایجاد میکند و ممکن است شما را به کشف کارهای دیگر نیز
هدایت کند.
● برای لحظهای خود را فراموش کنید:اگر
در شرایط روحی بدی هستید، سعی کنید خود را در«افکار مواج»رها کنید. این
اصطلاح درواقع، موقعیت داشتن تفکرات راحت و لذت بخش را توصیف می کند. برای
بعضی از مردم بهدست آوردن افکار مواج، شاید مثل احساس صدای حرکت سریع
اسکیت از شیبی بلند باشد، اما برای بعضی مثل لذت حل کردن جدول لغات است.
اما نتیجه این فکر، لذت و خوشی بیشتر است.
این را خود شما باید تعیین
کنید که چه فعالیتی به شما انرژی میدهد یا شما دوست دارید به آن فکرکنید و
با فکر آن به رویا بروید. درواقع با این کار خود را در احساس سرخوشی رها
کنید.
یک راه شادتر بودن این است: زمانی که چیزهای خوب اتفاق میافتد
آنها را تشخیص دهید. اگر شما دلخوشیها و چیزهای خوبی دارید سعی کنید با
شکرگزاری روزانه، آنها را حفظ کنید.
بر طبق مطالعات انجام شده، مردمی که
برای تجربیات خوب و لحظات خوش سپاسگذاری میکنند درواقع کمتر نگران و
مضطرب هستند و بهتر نیز میخوابند. سپاسگذاری همچون پادزهری برای بدخویی و
ترشرویی است.
● نسبت به دیگران محبت داشته باشید:مطالعات
همچنین نشان میدهند، مردمی که احساس خوشبختی می کنند، درواقع دارای رابطه
حسی با دیگران هستند. بر طبق تحقیقات انجام شده بر روی یک گروه انسانی، یک
درصد از مردمی که خیلی احساس خوشبختی و شادی میکردند رابطههای احساسی
خوبی نیز داشته اند. درواقع این رابطهها این طور معنی میشود: داشتن پیمان
و پیوندی قوی با همسر، خانواده، یا دوستان!
همه ما در این زمینه شبیه هم هستیم. تعجبآور نیست اگر بگوییم، ازدواج
قویترین همبستگی و پیمان احساسی است که تمام احساس شاد و خوشبخت بودن را
دربرمیگیرد. آمارها نشان میدهد که متاهلین در مقایسه با افراد مجرد خیلی
شادتر هستند.
در واقع متاهلینی که دارای رابطههای قابل اعتماد نسبت به هم هستند از
این احساس، سود بیشتری میبرند. متخصصین میگویند بهتر است زمانی که با هم
هستید را مقدسترین زمان در طول زندگیتان بدانید.
● با کمک به دیگران به خود کمک کنید:افرادی
که بیشتر متوجه موضوعات دیگر هستند نسبت به کسانی که فقط به خوشبختی خود
فکر میکنند شادتر و خوشبخترند. البته خواستار شادی و خوشبختی دیگران بودن،
بهجز اینکه احساس همنوعی را توسعه میدهد، شما را نیز خوشحال میکند.
کمک کردن به دیگران شما را توانمند و پرهدف میکند و اجازه میدهد،
درحالی که به فکر شادی دیگران هستید، استرسها و نگرانیهایتان را فراموش
کنید.
بدانید که برای شادکردن مردم نیازی نیست که عضو انجمنهای خیریه شوید و
هرماه مبالغی پول به آن حسابها بریزید. بلکه با کارهای کوچک نیز
میتوانید دیگران را شاد کنید. مثلا: میتوانید قبض عوارض ماشین پشت سرتان
را در عوارضی بپردازید یا سعی کنید هرکسی را که در روز با او مواجه
میشوید، شاد کنید.
● با کمترین انتخابها، انتخاب کنید:داشتن
حق انتخابهای زیاد، همیشه موقعیت خوبی نیست، افرادی که آنقدر جستجو
میکنند تا بهترین انتخاب را داشته باشند، معمولا کمترین رضایت را از
انتخابشان دارند، در مقایسه با کسانی که با دیدن اولین مورد خوب، آن را
انتخاب میکنند.
درحقیقت داشتن حق انتخابهای زیاد میتواند باعث نگرانی و اضطراب شود و
افراد خودشان را بابت تصمیمشان سرزنش کنند که به آن اندازه که توقع
داشتهاند خوب نیست.
من اصلاخوب نمیشم درکل همیشه افسرده ام
بهتره راهکارای بهتری داشته باشید
ببخشید من یه عالمه راهکار شاد بودن خوندم اما نمی تونم شاد بشم
همیشه ناراحتم ، حتی تو اوج شادی هم نمی تونم لبخندی از ته دل بزنم
چی کار کنم?