به
گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از
خبرگزاری مهر، سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران
درگفتگویی که در پایگاه اطلاع رسانی سپاه پاسداران منتشر شده است، با بیان
اینکه در ابتداى قرن بیستم براى اولین بار تهدید از ناحیه دریا متوجه ایران
شد، گفت: پس از انقلاب نیز جدىترین تهدیدى که جمهورى اسلامى را از اساس و
مبنا مورد تهدید قرار داد از ناحیه دریا صورت گرفت، آن هم نه از طرف
کشورهاى همتراز و همسایه بلکه از ناحیه امریکا که اصولاً یک کشور دریاپایه
است.
وی افزود:آمریکایىها یک توانمندى نظامى دارند و طبیعتاً در هر کجا که
بخواهند اقدام کنند بر مبناى این توانمندى دریاپایه اقدام مىکنند، زیرا
سرزمین اصلى آمریکا در نقاط دوردست از تمامى سرزمینها مىباشد و براى
رسیدن به سرزمینهاى دیگر یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم دریاست براى
همین درتوانمندى نیروى دریاى امریکا هم توانمندى دریایى و هم توانمندى
هوایى وهم نیروى زمینى جمع است..
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به اینکه توانمندى زمینى تحت عنوان
تفنگداران دریایى و سپاه تفنگداران دریایى است ، اظهار داشت: توانمندى
هوایى به وسیله ناوهاى هواپیمابر است و توانمندى دریایى هم که ناوهاى جنگى و
غیر جنگى است. در واقع امریکایىها یک ارتش کامل را در نیروى دریایى
خودشان جمع کردهاند.
وی ادامه داد: تجلى کامل دشمنى امریکایىها با ما و تهدید کنندگى علیه ما
و بروز عینى آن در سال 65 و ابتداى سال 66 همراه با حضور علنى و
جانبدارانه امریکا از عراق در خلیجفارس بود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
که وظیفه پاسدارى از انقلاب را به عهده داشت نیروى دریایى خود که حدود
یکسال و اندى از تشکیل آن به فرمان حضرت امام گذشته بود و در محدوده جنگ با
عراق فعال بود را در کل منطقه فعال کرد و کلاً معادلات موجود در
خلیجفارس، دریاى عمان وتنگه هرمز در زمنیه موضوع انرژى و مسائل مختلفى که
وجود داشت را به هم زد.
فدوی با تاکید بر اینکه شرایط خلیجفارس و قوانین دریایى و مسائل فىمابین
ما و آنها در خلیجفارس و تنگه هرمز و شرایط اقتصادى و سیاسى دنیا و موضوع
انرژى؛ باعث شد که امریکایىها در این منطقه خودشان را در یک موضع دفاعى
ببینند نه در یک موضع تهاجمى و روندى را براین مبنا اتخاذ کنند، افزود: بر
این اساس سالیان طولانى است که آنها نه تنها در آبهاى سرزمینى ما و
آبهاى فلات قارهاى ما، بلکه در محدوده آبهاى بینالمللى هم به صورتى
حرکت مىکنند که کوچکترین تعارضى با آن چیزى که کنوانسیون 1982 حقوق دریاها
و همچنین حریمى که ما مشخص کردهایم نداشته باشند. اگر مسائلى هم مثلاً در
تنگه هرمز به وجود مىآید، بعضاً به دلیل کم تجربگى فرماندهان ناوهاى
آمریکا یا به واسطه حضور اولین بار بعضى ناوهاى آمریکا در منطقه و عدم
آشنایى فرمانده آن با شرایط منطقه مىباشد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به میزان آمادگى دفاعى نیروى دریایى
گفت: توانمندىها و آمادگىهاى نیروى دریایى بر مبناى شاخصه نیروى انسانى
است که این، یک چرخه بسیار مفصل و طولانى دارد. از زمان انتخاب و پیدا کردن
و گزینش نیرو شروع مىشود و تا آموزشها در مجموعههاى کل سپاه و بعد
دانشکدههاى تخصصى ما، دانشکدههاى موشکى، شناورى، هوا دریا، تفنگدارى و
تکاورى، ادامه دارد.
وی تصریح کرد: نیروها در این چهار مجموعه دانشگاهى، انواع مختلف تخصصها و
مهارتها را پیدا مىکنند و یک پاسدار مثلاً ناوبر، یک پاسدار مکانیک
شناور، یک پاسدار برق و الکترونیک شناور، یک پاسدار موشکى انواع مختلف این
مجموعهها را آموزش مىبیند. به علاوه اینکه آموزش موکول به همان آموزش
اولیه در دانشکده نیست و تعطیل نمىشود و تحت عنوان آموزشهاى عرضى و
آموزشهاى طولى این روند ادامه پیدا مىکند به صورتى که دائم در دو شرایط:
1ـ به لحاظ اساس و مبناى پاسدارى در واقع شایستگىهاى پاسدارى 2ـ به لحاظ
مهارتها و تخصصهاى لازمى که باید داشته باشند؛ به سر مىبرد و این شرایط
باعث شده که این نیرو از لحاظ کمیّت و کیفیت غیرقابل قیاس با زمان جنگ
باشد.
فدوی در خصوص توانایىها و تجهیزات نیروى دریایى سپاه خاطرنشان کرد:ما در
انواع مختلف کلاسهاى شناورى و انواع مختلف توانمندىها از موشکانداز تا
شناورهاى اژدرانداز و جنگ مین و انواع مختلف شناورهاى ویژه که توانمندىهاى
ما را به لحاظ رزمى تشکیل مىدهند، با توجه به نقشه راهى که از سالهاى
قبل معلوم کردهایم صد در صد آن چیزى که توانمندى ما را تشکیل مىدهد، یعنى
از طراحى تا ساخت شناور و سیستمهاى سلاح گرفته تا موشک و بقیه باید مربوط
به داخل باشد؛ و این افتخار اکنون وجود دارد که تولید شناور باتوجه به
چرخه مفصلى که دارد تقریباً به صورت کامل مربوط به داخل است.
فرمانده نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: ما بر روى شناورهایمان موشکهایى که
بیش از 220 کیلومتر برد دارند قرار دادهایم آن هم نه شناورهاى روان و
معمول دنیا، بلکه بر روى شناورهاى بسیار کوچک، با سرعت بالا، قدرت مانور
وآتش بالا و به لحاظ کوچکى ضدرادار. یعنى رادارها در مقابل شناورهاى کوچک
ذلیل هستند.
وی تاکید کرد: ما صد در صد منطقه خلیج فارس، تنگه هرمز، دریاى عمان را از
ساحل مىتوانیم مورد اصابت قرار دهیم آن هم با موشکهاى ساحل به دریا که
آنها نیز کاملاً داخلى است. ما امیدوار هستیم به زودى علاوه بر موشکهایى
که قبلاً معرفى کردهایم، موشک با بردهاى بالاى سیصد کیلومتر را با همان
مشخصه صد در صد داخلى معرفى و عملیاتى کنیم
فدوی ادامه داد: موضوع سوم موضوع هوا دریا است یعنى علاوه بر اینکه بر روى
شناورها و در ساحل، توانمندى عملیاتى ما بسیار وسیع است، به لحاظ
مشخصههایى که در اختیار ما از طریق هوادریا قرار مىگیرد بر روى شناورهاى
پرند و بالگردهایمان انواع مختلف همان تسلیحات را داریم که این خود
توانمندى مضاعفى را در اختیار ما مىگذارد.
پایه چهارم یعنى توانمندى نیروهاى ویژه تکاور دریایى براى عملیاتهاى
هجومى و نیروهاى تفنگدار دریایى براى دفاع از نقاطى که الزام پدافند و دفاع
از آن وجود دارد در سپاه سازماندهى شدهاند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر ما در شرایطى هستیم که زمین و شرایط بازى را
ما تعیین مىکنیم. چرا که در بغل امریکایى ها نیستیم، بلکه امریکایى ها
آمده اند در بغل ما و در یک جغرافیاى به نام خلیجفارس قرار داریم.، گفت:
اینجا ما تعیین کننده هستیم که قواعد بازى چیست و زمین بازى کدام است، وقتى
اینطور مىشود ما در شرایط ابتکار عمل قرار مىگیریم و آنها در شرایط
انفعال. در صورتی که اگر ما مىخواستیم در خلیج مکزیک این کار را بکنیم
شرایط عوض مىشد
فدوی تاکید کرد: وقتى که موضوع تنگه هرمز مطرح مىشود این انفعال به حد
بسیار وسیع بروز پیدا مىکند به نحوى که قیمت نفت یکى از تبعات است. آنها
مىفهمند که نه تنها تنگه هرمز بلکه خلیج فارس زمین بازىاى است که ایران
تعریف مىکند نه آنها.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با تاکید بر اینکه بر اساس گفته آمریکایی ها
خلیجفارس جایى نیست که صرفاً تجهیزات نظامى آمریکا در آن باشد. بلکه منافع
حیاتى و عوامل امنیت ملى امریکا در آنجاست، اظهار داشت: براساس دکترین و
قوانین و ادبیات سیاسى امریکا، منافع حیاتى و امنیت ملى آن چیزى است که
وقتى مورد خطر قرار گیرد اصل موضوعیت امریکا مورد خطر قرار مىگیرد.
وی ادامه داد: امریکایىها مىگویند ما اگر از اروپا عقبنشینى بکنیم جایى
براى ماندن و دفاع کردن وجود دارد اما اگر از خلیجفارس عقبنشینى کنیم
جایى به جز سرزمین اصلى امریکا براى دفاع کردن وجود ندارد یعنى مسئله
خلیجفارس انحصاراً مثل مسئله خود سرزمین امریکاست. اگر در اینجا
امریکایىها در شرایط شکست قرار بگیرند به مثابه این است که در سرزمین اصلى
خودشان شکست خوردهاند. به این دلیل که در خلیجفارس عواملى نهفته است که
این عوامل مربوط به خود این منطقه نیست مربوط به کسانى که صرفاً در این
منطقه حالا یا از خود کشورها یا دیگر کشورها حضور دارند نیست، بلکه
کوچکترین مسئلهاى که اینجا به وجود بیاید مربوط به کل دنیاست.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به وضعیت انرژی در جهان گفت: وضعیت
جهان آینده، اقتصاد آینده، حیات آینده، آرامش و رفاه جهانى به این موضوع
اتصال پیدا کرده و یک شریان حیاتى دارد و آن انرژى است. انرژى که در جایى
غیر از خلیجفارس وجود ندارد. در سال 1367 میزان نفتى که از تنگه هرمز خارج
مىشد بین 9 تا 10 میلیون بشکه بود. در حال حاضر 19 تا 20 میلیون بشکه نفت
روزانه از تنگه هرمز خارج مىشود و 8 سال دیگر یعنى 2020 میزان نفتى که از
خلیجفارس باید تأمین شود حال یا از تنگه هرمز و به وسیله نفتکشها باید
برود یا از طریق خط لوله ـ که به هر صورت فرق زیادى ندارد ـ 25 تا 40
میلیون بشکه در روز خواهد بود.
فدوی خاطرنشان کرد: این یعنى میزان وابستگى به نفت خلیجفارس دو برابر
مىشود چرا اینگونه است؟ چون از 1300 میلیارد بشکه نفتى که در دنیا وجود
دارد 800 میلیارد آن در خلیجفارس است. 500 میلیارد باقى مانده نیز نرخ
برداشت وحشتناکى دارد که زمانهاى اتمام را به 5 یا 6 سال آینده مىرساند.
وی تاکید کرد: در حال حاضر در داخل امریکا بین 10 تا 15 میلیون بشکه نفت
برداشت مىشود و این ذخایر حداکثر 7 ـ8 سال آینده تمام مىشود و این در
حالى است که امریکا روزانه 25 میلیون بشکه نفت مصرف مىکند. این ارقام را
که مردم جلو خودشان مىگذارند، اهمیت موضوع مشخص مىشود. در دهه 70 بیش از
75درصد تأمین انرژى جهانى به نفت وابسته بود. این را تقریباً ده درصد کم
کردهاند که به گاز اضافه شده است. گاز در رابطه با خلیجفارس انحصارىتر
از نفت است. یعنى اگر نفت در 15ـ 10 کشور وجود دارد گاز در خلیج فارس
موضوعیت ویژهاى دارد و منحصر به ایران و قطر است. یعنى وضع بهتر نمىشود
بلکه بدتر مىشود.
فرمانده نیروی دریایی سپاه در خصوص جایگاه نظامی نیروی دریایی سپاه در
جهان گفت: به صورت مسلم جایگاه آن مجموعهاى بالاتر قرار مىگیرد که
درصورتى که نبردى به وجود بیاید شناورهایش بر روى آب شناور و شناورهاى طرف
مقابل در زیرآب غوطهور باشد. این درواقع یک ملاک است. این مشخص مىکند که
چه کشورى در رتبه بالاتر قرار مىگیرد.
وی افزود: امریکایىها در 10 - 20 سال گذشته تعداد شناورهاى دریایىشان
کم شده، آنها در زمان ریگان، حدود 600 فروند شناور نظامى اعم از رزمى، و
شناورهاى پشتیبانى داشتند. این تعداد در حال حاضر کمتر از 500 فروند است
یعنى حدود 450 تا 500 فروند در کل سازمان نیروى دریایى امریکا اعم از
ناوهاى بزرگ تا شناورهاى کوچک و سوخترسانى ومهماترسانى و غیره وجود دارد
که از این تعداد، تعداد شناورهاى رزمى در حال حاضر حدود 200 فروند است. در
حالى که امریکایىها طبق کمیتهایى که خودشان براى ما تصور مىکنند تعداد
شناورهاى ما را 1000 فروند برآورد مىکنند.
فدوی همچنین تاکید کرد: شناورهاى رزمى امریکایىها یعنى ناوهاى هواپیمابر،
رزم ناوها، ناوشکنها، و زیردریایىها، اینها شناور رزمى هستند. شناور
رزمى که مىتواند ابتدا به ساکن اقدامى را انجام دهد. آنهایى که شناور را
پشتیبانى مىکند، سوخترسانى مىکند اینها شناور رزمى نیست، پشتیبانى رزمى
است. همه این شناورهاى رزمى هم از یک دکترین چندصد ساله پیروى مىکنند و آن
بزرگى آنهاست.
فرمانده نیروی دریایی سپاه در خصوص اشراف سپاه پاسداران بر دشمنان ایران
گفت: ما به صورت روزانه و لحظهاى آنها را تحت کنترل داریم. ما مىتوانیم
تا ظهر امروز آمار آنها را به شما بدهیم. و دقیقاً مشخص کنیم که چند شناور
در منطقه است و در کجاها مستقر هستند و چند هواپیما و چند نیروى انسانى
دارند. مثلاً در حال حاضر حدود 90 شناور داخل منطقه است که بیشتر آنها
متعلق به امریکایىهاست که تعداد کمى از آنها در خارج از تنگه هرمز و دریاى
عمان و الباقى داخل خلیجفارس است. یک ناو درحال حاضر در شمال خلیجفارس
منطقه میانى خلیجفارس داریم. یک ناو هم حد فاصل ایران و پاکستان در منطقه
شرقى دریاى عمان و سه فروند زیردریایى داخل خلیجفارس است. انواع شناور هم
مشخص است و در مجموع صد در صد این توانمندى به صورت لحظهاى تحت کنترل است.
وی در پاسخ به این سوال که امریکایىها مىگویند ایران مىتواند تنگه هرمز
را ببندد ولى این مدتدار نیست یعنى حداکثر براى یک ماه، نظر شما دراین
مورد چیست؟ گفت: الان امریکایىها نسبت به سال 66 و 67 در رابطه با مسائل
خلیج فارس، تنگه هرمز و موضوع انرژى ضعیفتر هستند و ما قوىتر از آن موقع
هستیم. اگر صد در صد نفت منطقه با خطوط لوله برود این نفت از کجا مىخواهد
برود؟ یا از زیر آبهاى خلیجفارس یا در یک باریکه کوچکى از خلیج فارس.
یعنى فرقى در اصل قضیه به وجود نمىآید بلکه بدتر مىشود زیرا تلاش بسیار
زیاد و هزینه بسیار زیاد و وحشتناک که بعضاً براى خیلى از کشورها و دنیا
قابل تحمل نیست. یعنى موضوع هزینهاى که باید براى خطوط لوله بشود اضافه
مىشود به مشکلات موجود.
فدوی در پاسخ به این سوال که اگر احیاناً جنگى در خلیجفارس به وقوع
بپیوندد ایران نیز نمىتواند نفت صادر کند. براى این مسئله چه تدبیرى
اندیشیدهاید؟ اظهار داشت: اولاً اگر ما واقعاً نتوانیم نفت را صادر کنیم
یک فرصت استثنایى است. همان که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند که «تحریمها
براى ما یک فرصت استثنایى است». البته دنیا نمىتواند ما را تحریم کند،
دنیا تاب تحمل نبود انرژى ایران را ندارد. یعنى اگر به انرژى داخل
خلیجفارس خدشهاى وارد شود، اقتصاد دنیا فرو مىپاشد و اگر بر فرض این طور
بشود از بین رفتن نفت به عنوان اصلىترین عامل اقتصادى، هم در منطقه و هم
در خارج منطقه مىتواند اتفاق بیفتد و این کار حالت بازدارندگى دارد که
هیچگاه دست به این اقدام نباید بزنند.
وی همچنین در خصوص برنامههاى نیروى دریایى سپاه براى حضور در آبهاى
بینالمللى تاکید کرد: در دکترین نیروى دریایى سپاه که ابلاغ شده است موکول
به یک جغرافیاى خاص نیست در هر جغرافیایى نیروى دریایى سپاه مىتواند باشد
و این روند هم وجود دارد و الحمدلله این توانمندى موکول به یک جغرافیاى
خاص نیست.
در برنامه پنجم نه یک پیشرفت بلکه یک جهش بسیار بزرگ براى نیروى دریایى
سپاه عملاً شروع شده و در پایان برنامه پنج ساله پنجم ما یک وضعیت کاملاً
متفاوت در همه زمینه ها خواهیم داشت.