سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کنکاش دلایل و آثار اجتماعی جدایی در خانواده ها؛

ماهواره چه تأثیری بر افزایش طلاق دارد؟

پرونده های متعدد، در دادگاه های خانواده، مؤید این موضوع است که اختلافات درون خانوادگی بین زوجین سیر صعودی به خود گرفته و زوجین طلاق را به عنوان آخرین گزینه برای حل اختلافات و مناقشات در نظر می گیرند.

 جعفر باي در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران به بررسی وواکاری این موضوع پرداخت.

این جامعه شناس و آسیب شناس حوزه اجتماعی اظهار داشت: رشد فزاینده طلاق، بیانگر غیرطبیعی بودن روابط اجتماعی است اگر بررسی های آسیب شناسانه نسبت به این عارضه اجتماعی داشته باشیم، می توان به علل فراوانی در جامعه، در خصوص این آسیب دست یابیم.

اگر چه طلاق به عنوان یک حادثه ناگوار در لحظه اتفاق می افتد اما غالباً اتخاذ در این تصمیم لحظه ای نیست و در فرایند طولانی و در نتیجه انباشتی از اختلافات حل نشده شکل می گیرد.

طلاق به عنوان یک آسیب، اگر چه خود معلول اختلافات فراوان اجتماعی است، اما بطور انحصاری و به تنهایی می تواند علل جرائم فراوان اجتماعی باشد.

بای در ادامه افزود: در بررسی های عمیق و بنیادی علل افزایش این رخداد تلخ، باید به عوامل قبل و پس از ازدواج پرداخت.

عوامل قبل از ازدواج را می توان به عناصر فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم کرد. به طور طبیعی ریشه بسیاری از این طلاق ها به مشکلات فردی و شخصی زوجین بر می گردد.

این جامعه شناس تصریح کرد: متأسفانه فروپاشی نظام خانواده منجربه سوء تربیت فرزندانی در خانواده خواهد شد که از توانایی های لازم، همچون ارتباطات مؤثر، برخوردار نباشند و کاهش مهارت حل مسأله، پایین آمدن آستانه تحمل را در پی خود داشته باشد که نقش مخربی در مدیریت خانواده و مدیریت بحران ها ایفا می کند.

در نتیجه چنین خانواده ها و فرزندانی، در مواجهه با پیامدهای زندگی، دچار لغزش هایی می شوند که در نهایت به بن بست طلاق می رسند.

جعفر بای در ادامه اظهار داشت: به بیان دیگر قصور و کاستی های جاری و ساری در خانواده است که نسل ضعیف و ناتوائی را تحویل جامعه می دهد که عناصر تشکیل دهنده آن همان فرزندان خانواده های این چنینی هستند که در واقع ریشه آن را می توان در همان کارکرد معیوب خانواده جستجو کرد.

این جامعه شناس گفت: نکته مهم دیگر به ملاک های هنگام ازدواج مربوط است، ملاک های هنگام ازدواج شامل شاخص های انتخاب و ملاک های گزینش همسر می شود که در دهه های اخیر، دستخوش تغییرات فراوانی شده است.

در واقع گستردگی و تنوع خانواده در مراحل تشکیل آن، به شکلی طی می شود که سطح نظارت بزرگان قوم و خانواده یا به عبارت دیگر، ریش سفیدان در آن کاهش پیدا می کند و این امر ممکن است در ظاهر مؤید استقلال فکری و خوداتکایی باشد، اما یکی از تبعات آن، احساس تنهایی و غربت است که در بستر زمان نمود پیدا می کند.

بای با بیان اینکه، حل مشکل بصورت قائم به خود قابلیت حل شورایی را از آن می گیرد، عنوان کرد: پیش از این خانواده رسالت انتخاب همسر را به عهده داشت، اما امروزه اغلب ازدواج ها، بخصوص در کلان شهرها، از غالب سنتی آن خارج شده و پیوندها، ارتباطات و باب آشنایی ها، بوسیله سیستم های مجازی، اینترنتی و خیابانی انجام می شود.

در چنین حالتی، اقدام به بهره برداری از تعیین انتخاب همسر و استفاده از تجربه بزرگان، سیرنزولی به خود می گیرد و این امر، منجر به آغاز تجربه آموزی از نقطه صفر می شود.

بای در ادامه تصریح کرد: در واقع اگر در گذشته دخالت های اطرافیان به عنوان یک عامل اصلی در بروز طلاق خودنمایی می کرد، امروزه مشکلات و گرفتاریها و مناقشات زوجین، اغلب بدون کوچکترین یا حداقل دخالت مؤثری، منجر به بروز طلاق می شود.

وی در ادامه افزود:‌ امروزه دختران و پسران داوطلب ازدواج نسبت به گذشته، اطلاعات و آگاهی های فراوانی از یکدیگر دارند اما آگاهی های اصلی و مؤثر در فرآیند زندگی، کمتر مورد توجه داوطلبان ازدواج است، به مسائل روبنایی بیش از مسائل زیربنایی در گزینش و انتخاب همسر، توجه دارند.

مشکلات اجتماعی و اقتصادی، تفاوت های فردی و فرهنگی نابرابریها و شکاف طبقاتی و تنوع نگرش های فکری، نسبت به گذشته افزایش بسیاری پیدا کرده و از سوی دیگر انقلاب ارتباطات و انقلاب تکنولوژیک رسانه ای و تولید و انتشار سریع دانش در جامعه، منجر به ایجاد نسلی آگاه و مطلع در جامعه شده است.

وی افزود:‌ نکته ظریف و قابل توجه این است که این آگاهی به خودی خود، چون مدیریت لازم برای دانش را ندارد، باعث بروز مشکلاتی می شود، در واقع فقدان مدیریت دانش و توانایی از کاربست اصولی آن، عدم انطباق و سازگاری مدل های فکری اختلاف شدید فکری، مکانیزم الگوهای نادرست و پذیرش و اقبتاس مدل های غیر بومی و شیوع آن در جامعه، بستری مستمر را برای افزایش طلاق در جامعه ایی ایجاد می کند.

جعفربای با بیان اینکه جهان کوچک ما، تحت تأثیر عوامل و عناصر مختلف، هدف هجمه و بمباران فکری و فرهنگی قرار می گیرد، اظهار داشت: الگوهای فکری و فرهنگی که سرمشق جوانان امروزی جامعه قرار می گیرد، اغلب ماهیتی متناقض و متضاد با الگوها و مؤلفه های فرهنگی و بومی جامعه خودمان و با ویژگی ها و شاخص های خاص خودش وارد و این تلاقی فرهنگ بومی و غیربومی، باعث ایجاد لرزه ها و پس لرزه هایی می شود که کیان خانواده را به نشستی و مخاطره می اندازد.

این جامعه شناس با ذکر مثالی اظهار داشت: یکی از مصداق های بارز چنین پدیده ای، شبکه های غیر اخلاقی و مبتذل ماهواره ای است.

در این شبکه ها، ذائقه های جنسی دستخوش تغییراتی می گردد و این تغییر منتهی به این مسأله می شود که بخشی از مخاطبان چنین شبکه های غیر اخلاقی با الگوبرداری نامناسب و نامطلوب، انتظارات آنچنانی از همسر خود داشته باشند.

انتظاراتی که با توجه به تفاوت های جاری بسیار در بافت فرهنگی و اعتقادی میان واقعیت موجود و آنچه که مخاطبان در شبکه های مبتذل مشاهده و دریافت می کنند، برای همسران آنها، قابل هضم و پذیرش نیست و در نهایت،‌این امر باعث زمینه سازی برای بروز و ظهور اختلافات متعدد و حتی طلاق می گردد.

بای یکی دیگر از عوامل مؤثر در شدت و افزایش دامنه اختلافات بین زوجین را، موضوع چشم و هم چشمی ها، نگرش های سطحی و صوری، رقابت های ناسالم، فرمایشی و تشریفاتی و به عبارت دیگر تجمل گرایی حاکم شده بر افکار و نهان خانواده ها، قلمداد می کند.

وی اظهار داشت: این موضوع خود باعث بروز چالش ها و اختلافاتی در آغاز زندگی می شود که تبعات آن پس از ازدواج، بصورت محسوس تری، هویدا و نمایان می شود این موضوع نه تنها باعث بروز اختلافتات و گسست در سیر زندگی، بلکه حتی می تواند مانعی برای شروع زندگی و پایین آمدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج باشد.

این جامعه شناس در ذکر تبعات این پدیده تلخ اظهار داشت: در واقع همگی این موارد، بصورت حلقه های متصل به هم اثرات منفی و خاص خود را به جای می گذارد.

از آنجا که بخشی اعظمی از بافت و شالکه جامعه ما را نسل جوان می سازد. این امر به مثابه دو روی سکه است که یک روی آن فرصت و روی دیگر آن تهدید است، در واقع با مدیریت چنین جامعه ای با یک فرصت منحصر به فرد و طلایی روبرو هستیم و غفلت از آن یک تهدید بالقوه محسوب می شود جامعه ای که آمار طلاق در آن رو به فزونی است، به طور طبیعی در پی خود، آمار زنان بی سرپرست یا خود سرپرست، کودکان کار، کودکان طلاق را هم افزایش می دهد که همگی از نتایج از هم پاشیدگی و فروریختن کانون و کیان یک زندگی مشترک هستند که منجر به بالارفتن آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی و به خطر افتادن سطح سلامت فردی و روانی جامعه در ابعاد گوناگون می شود.

جعفربای در پایان افزود: در تحقیقات علمی نیز اثبات شده که ریشه بسیاری از جرائم در سنین پایین و نوجوانی را می توان در خانواده های روان پریش و مسأله دار جستجو کرد./ز

برچسب ها: کنکاشی ، جعفریان ، ازدواج
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.