آیه 186 سوره بقره
«وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَ لْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»
و (ای رسول ما) اگر بندگان من تو را از احوال من پرسیدند (با ایشان بگوی که) همانا من بدانها بسیار نزدیکم و دعای هر کس که مرا بخواند اجابت میکنم. پس باید که ایشان نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند باشد که راه رشد و سعادت را بیابند.
* یکی از ویژگیهای قرآن این است که از حضور دائمی خداوند در همه جا خبر میدهد و در عین حال که از مقام سبحانی و قدوسیت او و بی مثل و مانند بودن او و دور بودن او از اندیشهها و خیالات و قیاسها و اوهام سخن رفته، همچنین از اسماء جمال او و حضور او و قرب او به جمله موجودات سخن میگوید.
* در این آیه نیز خداوند به رسولش میفرماید: اگر بندگان من درباره من از تو جویا شدند بگو که من به ایشان بسیار نزدیکم و ندا و دعای ایشان را میشنوم و اجابت میکنم پس آنها نیز باید که متقابلاً دعا و دعوت مرا بشنوند و اجابت کنند زیرا چنانکه ایشان را از من خواستههایی است مرا نیز از ایشان انتظاراتی است. بدین بیان شرط استجابت دعا پذیرفتن دعوت الهی است.
فروماندگان را به رحمت قریب تضرع کنان را به
دعوت مجیب (سعدی)
*******************
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست در کنار من و من مهجورم (سعدی)
*******************
ما ز خود سوی تو گردانیم سر چون تویی از ما به ما نزدیکتر
هم دعا از تو، اجابت هم ز تو ایمنی از تو مهـابت هـم ز تـو
حَیثُ أقرَب أنتَ مِن حَبلِ الوَرید لَم أقُل «یا»، یا نداءٌ للبعید (مثنوی)
* مقصود مولانا از بیت آخر این است که چون خداوند فرموده است من از رگ گردن به شما نزدیکترم از این رو من در خطاب به حضرت حق نمیگویم یا الله، یا رحمان، زیرا کلمه «یا» برای خطاب به دور است در حالی که خداوند به ما نزدیک است.
بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد (حافظ)
* آن بیدل حضرت موسی و در سطح وسیعتر انسان است که در ذات، عاشق پروردگار خویش است و دل در گرو جمال او سپرده و در به در به دنبال او میگردد اما بی خبر است که خداوند در قرآن فرموده است: «هو مَعَکُم أینَ ما کُنتم» (حدید:4) یعنی او با شماست هر جا که باشید.
* یکی از نویسندگان غرب گفته است: اگر ما امروز به اعجاز فناوری میتوانیم از وسط این فضای پر غوغا که هزاران هزار آهنگ و صد هزاران قیل و قال رنگها و صورتها در آن موج میزند، گلهای موسیقی خاصی را بی هیچ آمیختگی بچینیم، چه جای تعجب و انکار است که خدایی یا فرشته ای امواج دعا و نیایش ما را در میانه میلیاردها امواج و اهتزازات دیگر بشنود و مورد اعتنا قرار دهد.
* انتظار خداوند در مقام معشوقی از آدمیان این است که وقتی او را به دعا میخوانند، خود او را طلب کنند تا آنکه از او چیزی دیگر طلبند، زیرا:
از خدا غیر از خدا را خواستن ظن افزونی است، کلی کاستن (مثنوی)
اما عامه مردمان که طلبکار خدا هستند او را وسیلهای برای برآوردن حاجات گوناگون خود میخواهند. آنها طلبکار خدا نیستند بلکه گویی به قول شمس خدا را دایه مبارک خود کردهاند.