سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

توصيه هاي نيويورک تايمز به آمريكا در آستانه نشست مسكو

نيويورک تايمز در گزارشي به قلم تريتا پارسي، در آستانه نشست مسكو توصيه هايي به غرب ارائه كرد.

به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، اين روزنامه در شماره امروز خود در اينترنت در گزارشي به مطلبي به قلم تريتا پارسي رئيس شوراي ملي آمريکا- ايران نوشت: دو عامل محوري تعيين کننده راهبرد واشنگتن در مذاکرات در اين مرحله است. اول، مانع تراشي کنگره و آزادي عمل محدود اوباما در سال انتخاباتي. دوم،‌ انتظارات بيش از حد درباره نتيجه تحريم هاي کنوني بر ضد ايران. براي پيشرفت گفتگوها بايد هر دو عامل را کنار زد.

اوباما به يک فرآيند ديپلماتيک پيوسته براي آرام کردن بازارهاي نفت با توجه به انتخابات آتي آمريکا نياز دارد. اما دقيقا به علت همين انتخابات، وي توانايي محدودي در ارائه پيشنهاد کاهش تحريم ها به ايرانيان  در ازاي امتيازات هسته اي از سوي آنها دارد.

کنگره (آمريکا) فعالانه در صدد است با اعمال خطوط قرمز نامعقولانه،‌ تعيين اهداف غيرقابل تحقق و محروم کردن قوه مجريه از آزادي عمل در مباحثات عملا توافق در مورد مسئله هسته اي ايران را غيرممکن سازد.

درست قبل از گفتگوهاي ماه گذشته در بغداد، کنگره قطعنامه اي  تصويب کرد که تاييدي بر  خط قرمز بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم اسرائيل در مورد مسئله هسته اي ايران بود ( که ايران نبايد از قابليت غني سازي هسته اي برخوردار باشد) و در تقابل با خط قرمز اتخاذ شده از سوي پنتاگون و اوباما قرار داد. مشکل اين است که خط قرمز نتانياهو عملي نيست و هيچ مجالي براي مذاکره باقي نمي گذارد.

به مدت سه سال، کنگره مانع از اتخاذ يک سياست معقولانه از سوي آمريکا در قبال ايران شده است. عمدتا فشار کنگره بود که سياست اوباما در مورد ايران در سال 2009 را با چالش مواجه ساخت. ديپلماسي يا بايد درست عمل کند يا اصلا عمل نکند.

سپس در سال 2010، مجددا سياست هاي داخلي و فعاليتهاي کنگره بود که نهايتا موجب شد دولت اوباما دستاورد هسته اي را که با ميانجيگري برزيل و ترکيه حاصل شد، رد کند.

در مذاکرات بغداد، کنگره توانست  از مذاکره کنندگان آمريکايي مجال سياسي لازم را براي ارائه پيشنهادات  متقابل در ازاي امتيازاتي از سوي ايران بگيرد. ايرانيان بر اين مسئله متمرکز بودند که چه چيز عايدشان مي شد. اوباما بايد بر اين مسئله متمرکز مي شد که چه امتيازي نمي داد.

مشکل دوم در مورد راهبرد اوباما اعتقاد اغراق آميز به نتيجه واقعي تحريم ها است. بسياري مقامات آمريکايي ظاهرا فکر مي کنند تحريم نفت ايران مي تواند کل نظام ايران را به سقوط بکشاند. به نظر مي رسد واشنگتن با باور به عملي بودن چنين نتيجه اي مسحور تحريم هاي خود شده است و ظاهرا درباره سودبخشي استفاده از آنها به عنوان يک برگ برنده ترديد دارد. در نتيجه، صرف نظر از اينکه تهران چه امتيازاتي ممکن است پيشنها دهد، مقاومت فزاينده اي در برابر لغو تحريمها صورت مي گيرد.اين يک اشتباه جدي است.

ما قبلا شاهد چنين مخمصه اي بوده ايم. هر گاه يک طرف معتقد باشد در موضع برتر قرار دارد، تمايل براي مصالحه کاهش مي يابد و اشتياق به کيش مات کردن طرف ديگر بيشتر مي شود.

اين درست  عکس  آن چيزي است که در مورد ايران مي خواهيم.

پس کنگره بايد به اوباما مجال سياسي لازم را به اوباما بدهد تا او بتواند پاسخ مثبت را در اين مورد بگيرد.
کنگره بايد عزمش را جزم کند.
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.