به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي
باشگاه خبرنگاران، در ادامه جلسه دادگاه اختلاس بيمه؛ ذبيح زاده نماينده دادستان در جايگاه قرار گرفت و درپاسخ به اظهارات وکيل مدافع متهم (ع. ج) گفت: وکيل مدافع متهم مي گويد که اقرار آقاي (د. س) تأثيري ندارد اما اگر اقرار وي با اسناد و مدارک همراه شود تأثير گذار خواهد بود.
نماينده دادستان ادامه داد: به جز يکي از چک هايي که توسط (و.ح) نقد شده هشت فقره ديگر چک هاي مسافرتي هرکدام به مبلغ 5 ميليون تومان توسط (م. ن) که از کارکنان بانک ملي شعبه مرکزي است با منشأ چک هاي آقاي (د. س) نقد شده است.
وي افزود: (م. ن) را به عنوان مطلع دعوت کرديم و وي در خصوص نقد کردن 8 فقره چک گفت: اين چک هاي مسافرتي را آقاي (ع. ج) که معاون بانک ملي شعبه مرکزي بود به من داد و من نيز پس از نقد کردن مبالغ را تحويل وي دادم.
ذبيح زاده اظهار داشت: در ظهر اين چک هاي مسافرتي نام آقاي (م. ن) ثبت شده بود اما اينکه وکيل مدافع متهم مي گويد که موکلش اعمالش را مخفي نکرده خلاف واقع است چرا که لازم بود براي هزينه کردن در خارج از بانک نيز اين اقدام را انجام دهد و با تحقيقات بيشتر از چک هاي مسافرتي با منشأ چک آقاي (د. س) و توسط افراد متعددي در بازار نقد شده بطوريکه در ظهر اين 16فقره چک عبارت آقاي (ع. ج) نيز ثبت شده بود.
نماينده دادستان ادامه داد: اظهارات متهم صادقانه نيست و ما مي دانيم که اقرار افراد عليه ديگري موثر نيست اما اگر اين اقرار با اسناد و مدارک توأم شود قطعا تأثيردارد و ما همچنان به کيفرخواست صادرشده پايبند هستيم چرا که اتهام متهم روشن و واضح است و تقاضاي کيفر وي را از محضر دادگاه داريم.
در ادامه قاضي مديرخراساني متهم (د. س) را به جايگاه فراخواند و از وي پرسيد: آيا شما مبالغي را به آقاي (ع. ج) پرداخت کرده ايد يا نه؟
متهم (د. س) پاسخ داد: من هيچ مشاجره اي با (ع. ج) ندارم و از همان ابتدا تصميم گرفتم حقايق را بيان کنم؛ هنگامي که آقاي (ع. ج) به دفتر من در برج ملت آمد مبلغ 30 ميليون تومان تراول چک به وي دادم و آقاي (ع. ج) به من گفت اين پول را با بابت خريد خانه لازم دارد.
وي ادامه داد: 40 ميليون ديگر را در اواسط سال بابت پاداش و عيدي به آقاي (ع. ج) پرداخت کردم و اين پرداخت ها براي اين بود که کارم درشعبه تسريع شود.
قاضي از متهم (د. س) پرسيد: هنگامي که آقاي (ع. ج) تصدي معاونت بانک را برعهده داشت، آيا از بانک ملي در شعبه مرکزي وامي دريافت کرديد؟
متهم پاسخ داد: بله.
در ادامه قاضي مديرخراساني متهم (ع. ج) را به جايگاه فرا خواند و از وي خواست تا آخرين دفاعيات خود را ارائه کند.
متهم (ع. ج) اظهار داشت: هنگامي که آقاي (د. س) قصد گرفتن وام داشت ما با مجوز اداره ساختمان به ملک وي که در خيابان فرشته قرار داشت رفتيم تا آن را قيمت گذاري کنيم. آقاي (د. س) ملکي را به ما نشان داد که در آن 5ماشين بنز بود.
وي ادامه داد: 34 فقره چک که توسط آقاي (و. ح) وصول شده جمعا 17ميليون تومان بوده اما در اظهارات آقاي (د. س) حرفي از 17ميليون زده نشده است.
وي افزود: اگر قصد خلاف داشتم اسمم را پشت چک ها نمي نوشتم و تراول هايي که وي ادعا مي کند به عنوان رشوه به من پرداخت کرده را بايد خرج مي کردم.
وي ادامه داد: آبرويي را که با قاشق جمع کرده ام هرگز با پارچ دور نمي ريزم و بعد از بازنشستگي براي تأمين مخارجم درجاي ديگر نيز مشغول به کار شدم؛ اگر اهل خلاف بودم بايد براي آينده ام نيز چيزي جمع مي کردم.
متهم (ع. ج) ادامه داد: روزي که به من گفتند بايد در دادگاه حاضر شويد در يکي از موسسات کشور که مشغول به کار بودم استعفا دادم براي اينکه آبرويم نرود.
متهم ادامه داد: از دادگاه مي خواهم شرايط کاري و زندگي من را در اين 32 سال بررسي كرده و بيگناهي مرا ثابت کنيد.
در ادامه نماينده بيمه ايران درجايگاه قرار گرفت و درخصوص اعتراض شرکت سهامي بيمه ايران گفت: آنچه که مورد اعتراض شرکت سهامي بيمه ايران قرار گرفته، خدشه دار شدن نام پرآوازه بيمه ايران است.
وي افزود: اعتراض ديگر ما به نصب تابلو اختلاس بيمه است درحالي که بيشتر اين اختلاس متوجه استانداري است و تقاضا دارم که اين تابلو اصلاح شود.
وي ادامه داد: به اين تابلو واژه از را نيز اضافه کنيد، چرا که اختلاس از بيمه ايران گرفته و حقوق اين بيمه ضايع شده است.