به گزارش
سرويس اقتصادي باشگاه خبرنگاران به نقل شبکه تلويزيوني سي ان ان، دکتر مايکل پورتر استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد و نويسنده معروف آمريکايي گفت:« بايد از ديدگاههاي مختلف به مشکلات اقتصادي آمريکا توجه داشت. به نظر ما ، مشکلات بسيار جدي در اقتصاد آمريکا در جريان است. نمي توان گفت که مشکلات جاري اقتصاد آمريکا فقط بخشي از افول نسبي اقتصاد کشور است که به صورت چرخشي هر چند سال يک بار رخ مي دهد. دانشگاه هاروارد تحقيقات زيادي درخصوص وضع اقتصاد آمريکا انجام داده و اينکه چه تغييراتي در اين زمينه بروز کرده است. بسياري از فارغ التحصيلان دانشگاه هاروارد که در کشورهاي مختلف مسووليتهاي برجسته اي دارند در انجام اين تحقيق کمک کردند. ما ديدگاههاي آنها را نيز جمع آوري کرده ايم. بر اساس نتايج اين تحقيقات، هفتاد و يک درصد اين کارشناسان برجسته اقتصادي معتقدند آمريکا از نظر توان رقابت اقتصادي در عرصه بين المللي، سير افولي طي مي کند. منظور از توان رقابتي دو مساله است. بخش اول اينکه شرکتهاي آمريکايي بتوانند در عرصه بين المللي با شرکتهاي کشورهاي ديگر رقابت کنند. بخش دوم توان رقابتي اين است که سطح زندگي متوسط مردم آمريکا ارتقاء پيدا کند.کاهش حقوق و دستمزدها در آمريکا يا افول ارزش دلار برخلاف مولفه رقابتي بودن اقتصاد آمريکا است. در نتيجه مي توان گفت که اقتصاد امريکا به سمت رقابتي بودن پيش نمي رود.»
مايکل پورتر در ادامه افزود:« با کاهش حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان نمي توان به سمت شکوفايي اقتصادي رفت. شکوفايي اقتصادي نتيجه بهره وري اقتصادي و ايجاد فضاي کسب و کار است و شرايطي ايجاد شود که در بستر آن افراد بتوانند فعاليتهاي اقتصادي بسيار خوب و بهره وري داشته باشند. اگر روند کنوني در اقتصاد آمريکا يعني پايين آوردن حقوق و دستمزدها و در نتيجه افول توان رقابتي کشور ادامه پيدا کند، ما شاهد تشديد مشکلات اقتصادي کشور خواهيم بود. نگاه دولت آمريکا به مسائل اقتصادي، راهبردي نبوده و براي حل مشکلاتش تلاش لازم و بي امان نداشته است. شواهد و مستندات بسيار زيادي براي اثبات اين مساله وجود دارد. ادامه اين سياست سبب مي شود کارگران آمريکايي با چالشهاي شديدي در اداره زندگي خود مواجه شوند. »
مايکل پورتر در ادامه گفت:«يکي از کارهايي که آمريکا در سالهاي اخير انجام داده ، انتقال کارخانه هاي توليدي به خارج از کشور بوده است. اين کار به علت وجود نيروي کار ارزان قيمت در کشورهاي ديگر انجام شده است و اينکه کارگران آمريکايي به اندازه حقوقي که دريافت مي کرده اند کارايي و بازدهي نداشته اند. بازار کار آمريکا افراد مستعدي دارد اما براي ارتقاي توان اين افراد کاري صورت نپذيرفته است. بايد کيفيت نيروي کار ارتقاء پيدا کند. به نظر مي رسد فعالان بخش کسب و کار در آمريکا تا حدودي بيدار شده و متوجه شده اند که نقش آنها چيست. آنها بايد براي نفوذ در بازارهاي بين المللي برنامه ريزي کنند. آنها بايد به مفهوم تجارت و مبادله تجاري با نگاه تازه اي نگاه کنند. آنها بايد از فرصتهاي استفاده نشده، بهره برداري، در نيروي کار خود سرمايه گذاري و براي ايجاد مهارتهاي لازم در کارگران خود تلاش کنند. اين کار در حوزه اختيارات دولت نيست بلکه بايد بخش خصوصي و فعالان بخش کسب وکار ، خودشان اين کار را انجام بدهند. نبايد منتظر ماند که دولت در اين زمينه کاري انجام بدهد. مردم آمريکا بايد خودشان دست به کار شوند و دولت به کمک آنها خواهد آمد. نبايد بدبين و مايوس بود. ما شرايط سختي را طي مي کنيم. اگر براي حل اين مشکلات هم اکنون کاري انجام ندهيم، اين مشکلات همچنان ادامه خواهد يافت.»