به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران به نقل از سايت فوتبال آنلاين ؛ پپ گوارديولا موفقترين مربي تاريخ بارسلونا جدايي خود را از اين تيم اعلام کرد و تيتو جايگزين وي شد.رويدادي که به نوشته روزنامههاي اسپانيايي سريعترين جابهجايي تاريخ فوتبال بوده است.
در نگاه اول همه چيز عادي به نظر ميرسد، اما کمي دقت در مراسم خداحافظي پپ کافي است تا متوجه شويم همه افراد حاضر از جدايي پپ ناراحت نيستند. واكنش هاي پيكه مدافع و روسل مدير عامل باشگاه بسيار معنادار است.
ماجرا از روي کار آمدن خوان لاپورتا، مدير سابق بارسلوا در سال 2003 آغاز ميشود. زماني که او با کمک مدير فعلي بارسا، ساندرو روسل، دوست ديروز و دشمن مصلحتي امروز بر صندلي رياست کاتالان تکيه زد. تحقيقات نشان ميدهد که مرد پشت پرده اين گروه کسي نيست جز پيني زهاوي دلال بزرگ صهيونيست.
اين دوستي زماني نمود پيدا ميکند که لاپورتا براي مراسم عروسي دختر پيني صهيونيست به اراضي اشغالي سفر ميکند، قراردادي ميبندد و براي حفاظت دختر خود از شرکتهاي امنيتي صهيونيست کمک ميگيرد. در اين ميان از ديدار روسل و سفير اسرائيل نميتوان گذشت.
امضاي زهاوي در بسياري از انتقالات مشکوک دهه اخير ديده ميشود. از آوردن آبرامويچ به چلسي تا سپردن پورت موس به دست الکساندر گايداماک، پسر آرکادي، سياستمدار رژيم اشغالگر قدس.
نكته ي ديگر اين كه دلال هر سه بازيکن مورد غضب پپ در بارسا زهاوي بوده است. نفر اول رونالدينهو، پپ در اولين اقدام جنجالي خود بر روي نام بهترين بازيکن وقت جهان خط کشيد. بازيکن برزيلي به کمک آقاي دلال به ميلان رفت تا به آرزوهايش برسد. آرزوهايي که بخشي از آن به گفته خود او پيروزي رژيم اشغالگر بر لبنان است.
نفر دوم زلاتان ابراهيويچ.ستاره اينتر ايتاليا به آبي اناري پوشان پيوست، نيمکتنشين شد و روانه ميلان گرديد.وي در کتاب خاطرات خود نوشت: به مدت 6 ماه پپ با من صحبت نميکرد و هر جا که ميرفتم او از آنجا خارج ميشد.
و نفر آخر جرارد پيکه. اين بازيکن براي اثبات ارادت خود به لابي صهيونيسم از هيچ کاري اعم از سفر به سرزمينهاي اشغالي و ديدار با شيمون پرز دريغ نورزيد و حتي اتهام کمکاري در مسابقات را از سوي هواداران بارسا به جان خريد تا ماسکرانو جايگزين او شود.
از طرف ديگر پپ با مضحک خواندن جريمه کانوته براي ابراز نظرش در مورد کشتار مردم بيگناه گفت:فوتباليست ها از جامعه جدا نيستند.اين كه او براي نوشتن نام فلسطين بر پيراهنش و ابراز نظر در مورد كشتار مردم بي گناه جريمه شود کاري بسيار مضحک است.اين گونه است كه هيچ خبرنگاري نبايد در اين مورد چيزي بنويسد.
اظهاراتي که بازتاب گستردهاي را به همراه داشت. اوج اختلاف با مافياي صهيون از همين جا آغاز ميشود، اما افکار عمومي پذيراي برکناري مربي که طي 3 سال 13 جام را به ارمغان آورده است نبود.
فشارها افزايش مييابد. سفر پپ به اراضي اشغالي براي حضور در يک کنسرت.درخواست او مبني بر کمترين پوشش رسانهاي موجب خشم رسانههاي صهيونيسم ميشود. اين عامل در کنار رابطه خواننده مذکور با لابي صهيونيست ميتواند گواهي بر تحت فشار بودن پپ در انجام اين سفر باشد.
فازهاي پيچيدهتر جريان وقتي آشکار ميشود که بدانيم نام بانک لاکايخا، اسپانسر باشگاه بارسلونا با نام رژيم صهيونيستي عجين شده است. از سرمايهگذاريهاي عظيم تا فعاليت هاي تبليغاتي.
کار به جايي رسيد که مدافعين حقوق فلسطين در مقابل يکي از شعب اين بانک در کاتالانيا تجمع ميکنند و انزجار خود را از اين روابط فرياد ميزنند.
از دست دادن لاليگا با شکست در الکلاسيکو و حذف از ليگ قهرمانان بهترين فرصت را براي مديريت ايجاد کرد. خبر جلسه رسمي گوارديولا و روسل انتشار مي يابد و کمتر از 24 ساعت بعد پروژه سريعترين انتقال تاريخ به پايان يافته است.زمانبندي دقيق اين پروژه اهميت احتمال قهرماني بارسا در جام حذفي را نيز از بين برد.
اسناد و مدارک بيشتري براي ما ارسال شده که در گزارشهاي بعدي براي روشنتر کردن لايههاي بيشتري از اين لابي صهيونيست انتشار خواهد يافت.