سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تاريخچه عكاسي؛

عكاسان خارجي براي آموزش به ايران آمدند

پس از پيرايش هنر عكاسي در ايران هنرمندان خارجي براي آموزش هنر عكاسي به ايران آمدند.

به گزارش

خبرنگار حوزه تجسمي باشگاه خبرنگاران

، در طول روز از هر مسيري كه عبور كنيد قطعا چشمتان به تبليغاتي مرتبط با عكاسي مي افتد كه البته اگر گذرتان به نمايشگاه هاي تجسمي با موضوعات مختلف افتاده باشند هم قطعا دوربين هايي را در دست بازديد كنندگان كه در حال عكاسي هستند، ديده ايد.

البته اين روزها با پيشرفت تكنولوژي و تحولات گسترده اي كه صورت گرفته حتي با لنزهاي تلفن همراه با كيفيت هاي نه چندان نا مطلوب مردم را در حال عكاسي مي بينند.

در بين نمايشگاه هاي تجسمي نمايشگاه هايي از هنر عكاسي كه لحظه هاي آن توسط دريچه دوربين عكاسان ثبت شده است كمي جذاب تر و جالب تر هستند، اين اقبال عكاسي از ميزان بازديد كنندگان از نمايشگاه هاي عكس كاملا مشهود است و كافي است تنها يك بار از نمايشگاه عكس ديدن كنيد قطعا تعداد بازديد كنندگان براي شما هم قابل توجه خواهد بود.

اماچرا عكاسي اين هنر جادويي براي مردم جالب است و اصلا عكاسي در ايران از كجا و توسط چه كسي يا شايد كساني آغاز شده است.

براي فهميدن اينكه عكاسي از چه زماني وارد ايران شده بايد بدانيم ابتدا عكاسي در چه تاريخي ابداع شده است.

عكاسي از حدود سال 1839 ميلادي با ابتدايي ترين شيوه ها در انگلستان ابداع شد. پس از ابداع عكاسي در انگلستان فرانسوي ها نيز در تكاپوي ابداع شيوه هاي عكاسي افتادند كه اين تلاش ها در سال 1841 ميلادي با ابداع پلاك هاي شيشه اي براي عكاسي به نتيجه رسيد.

اما نخستين دستگاه هاي عكاسي در دوره محمد شاه قاجار به ايران وارد شد و اولين عكسبرداري در ايران در اواخر آذر سال 1221 هجري شمسي توسط نيكلاي پاولوف صورت گرفت.

اولين عكسبرداري برروي صفحه نقره در سال 1260 ه. قمري صورت گرفت. با پيدايش عكاسي در ايران برخي از اروپايي ها كه در اين زمينه دست داشتند به آموزش عكاسي به صورت كاملا محدود به افراد خاص پرداختند.

كم كم مردم خوش ذوق و با استعداد ايراني توانستند عكاسي كنند اما عكاس حرفه اي نبودند تا اينكه "آقا رضا عكاس باشي" به عنوان نخستين عكاس حرفه اي و البته مي توان گفت نخستين عكاس ايراني عكس هايي را با دوربين اش گرفت.

فرد ديگري نيز با عنوان ملك قاسم ميرزا كه به اين هنر علاقه مند بود شروع به عكاسي كرد و از وي عكس هايي برجاي مانده و آلبوم قديمي از اين عكس ها در حال حاضر در كاخ موزه گلستان موجود است.

اولين مجموعه عكس از آثار تاريخي ايران توسط فردي به نام لوئيجي شبي گرفته شده كه در اولين سفرش به ايران ثبت شده است.

اين عكس ها به موزه متروپولتين نيويورك فرستاده شد و البته آلبوم ديگري نيز براي ويليام اول فرستاده شد كه احتمالا اين آلبوم همان آلبومي است كه در برگيرنده 75 قطعه عكس از ايران است.

عكس هاي اين آلبوم ها سندي تاريخي از نحوه معماري، شيوه زندگي روزمره مردم در آن دوران است كه متاسفانه گويي به نوعي به يغما برده شده است.

از اين افسوس تاريخي كه بگذريم بايد در اينجا نام آنتوان سوريوگين را ببريم چرا كه اين عكاس در قرن نوزدهم پركارترين و حرفه ترين عكاسي ايران بود.

از اين عكاس عكس هاي زيادي وجود دارد، عكس هايي كه از مردم، مناظر و معماري ايران ثبت كرده است.

آنتوآن بيشترين عكس هاي خود را در اواسط روز گرفته چرا كه معتقد بود كه بهترين نوپردازي در وسط روز امكانپذير است.

در تكاپوي عكاسان خارجي براي عكاسي از معماري ايراني، ناصر الدين شاه قاجار را هم بايد از زمره عكاسان بدانيم چرا كه وي علاقه زيادي به عكاسي پيدا كرد و عكس هاي فراواني نيز توسط دوربين خود به ثبت رساند.

بعد از تاسيس مدرسه دارالفنون عكسخانه اي نيز بعدها در بالاخانه هاي اين مدرسه تاسيس شد و كم كم فنون و شيوه عكاسي از طريق اين عكسخانه ها رايج شد.

در سال هاي 1327 عكاسي مطبوعاتي در ايران رواج يافت كه سرآغاز اين فعاليت ها عكس هايي از جنبش مشروطيت بود، از اين دوران به بعد عكس ها وسيعتر شد دامنه پرداختن به عكاسي گسترده تر از گذشته شد.

هر چند كه پهلوي اول چندان تمايلي براي گسترش عكاسي نداشت.

نكته جالب در تاريخچه اين خبر در آن است كه در ابتداي بسياري از عكاسان تصور مي كردند كه عكاسي تنها در روز امكانپذير است و اين در حالي است كه فردي به نام محمد جعفر خادم نخستين عكسخانه اي را كه مي توانست در بحث عكاسي كند تاسيس كرد عكسخانه خادم در چهار راه حسن آباد بود.

با تاسيس اين عكسخانه جرقه گسترش عكاسي زده شد و اولين انجمن عكاسي در ايران در سال 1337 در آبادان تاسيس شد اين انجمن در حقيقت اولين گام براي تشكيل كانون فعاليت سازمان يافته عكاسي در ايران بود.

در سال 1319 هجري قمري يعني حدود شصت سال بعد از پيدايش هنر عكاسي در ايران، براي اولين بار مقاله اي تحت عنوان "آقا احمد ما عكاسي مي كند" به زبان فارسي چاپ شد.

گسترش عكاسي و شيوه هاي آن تا بدان جا پيش رفت كه هر عكاسي شيوه را براي خود به صورت تخصصي پيش گرفت.

عكاسي مطبوعاتي، مستند، گزارش، خبري و ... رايج شد.

اما مهمترين بخش عكاسي را بايد در عكاسي انقلاب و8 سال دفاع مقدس (عكاسي جنگ)، بدانيم.

عكاسان در دوران رژيم پهلوي تلاش كردند، تا مقاومت مردم را در مقابل رژيم گستر پهلوي به ثبت رساندند، عكس هاي عكاساي سندي برمقاومت مردم و به ثمر رساندن انقلاب شكوهمند اسلامي است.

پس از وقوع انقلاب شكوهمند اسلامي و در آغاز جنگ تحميلي باز هم عكاسان سهم بيشتري در ثبت لحظه هاي حماسه و دلاوري رزمندگان داشتند.

عكاسان شهادت رزمندگان اسلام را كه ناب ترين لحظه از شجاعت بود را ثبت كردند، بسياري از عكاسان بعد از ثبت لحظه اي آسماني در كنار دوربين عكاسي خود به شهادت رسيدند.

پس از پايان جنگ تحميلي بار ديگر عكاسان طعم خوش پيروزي و حلاوت موفقيت را به ثبت رساندند.

حالا از آن روزها و لحظه ها تنها عكس هايش باقي مانده و هر سال خاطره شيرين انقلاب اسلامي ايران و نيز 8 سال دفاع مقدس را با مرور عكس ها زنده مي كنيم.

نبايد فراموش كنيم كه عكاسي به دو روش آنالوگ و ديجيتال صورت مي گيرد در گذشته عكاسان به شيوه آنالوگ كار مي كردند اما با گذشت زمان و با توجه به اينكه با فيلم نمي توانستند عكس هاي زيادي بگيرند و در حقيقت دامنه فعاليت آن ها در عكاسي با فيلم ها محدود بود.

پس از گذشت زمان و پيشرفت تكنولوژي شيوه اي ديگر با عنوان ديجيتال ابداع شد كه عكاسان را از محدوديت به تعداد فيلم هاي دوربينشان رهايي داد، حالا ديگر هر عكاسي مي تواند صدها فيلم را از طريق دوربين بدون هيچ دغدغه اي ثبت كند و ديگر لازم نيست روز باشد يا شب و عمق ميدان چگونه باشد تنها با فشار يك دگمه تمام زوايا تنظيم و لحظه اي ثبت مي شود لحظه اي كه شايد خاطره اي شيرين يا تلخ را به يادمان آورد.

هر چند كه با آمدن دوربين هاي ديجيتال، عكاسي امري سهل و آسان شد كه همچنان برخي از عكاسان به شيوه آنالوگ كار مي كنند و عكس هايشان را در تاريكخانه ظاهر مي كنند و هنوز پس از گذشت سال ها دود چراغ زنبوري زير دستگاه ظهور را مي خوردند.

هنوز هم عكاساني مانند آقاي اسكويي به حالا پيرمردي شده در تاريكخانه عكس هايش را با شوق و اشتياق 50 سال پيش خود ظاهر مي كند و از اين حضور در تاريكخانه لذت مي برد و گذشت زمان را حس نمي كند و عكس هاي قديمي و از بين رفته را با ذوقي باور نكردني تبديل به عكس مي كند كه هر بيننده اي با ديدن عكس تصور مي كند كه همين امروز گرفته شده است.

اين هنرمند خوش ذوق در هياهوي شهر در كوچه پس كوچه هاي خيابان منوچهري هنوز هم عكاسي را به شيوه آنالوگ ارزشمند تر و چاپ عكس در تاريكخانه را جذاب تر مي داند.

به گفته برخي از هنرمندان عكاس، هنرمنداني چون اسكوئي داراي اخلاق در عكاسي هستند چرا كه به هر شيوه اي و از هر جايي عكس نمي گيرند، فلسفه اخلاق در عكاسي كم از تاريخچه اش ندارد.

اما در اخلاق عكاسي همين بس كه هر عكاسي كه حرفه اي باشد قطعا با اخلاق در عكاسي آشنا است.

اخلاق عكاسي حكم مي كند كه عكاس از هر جايي و هر شرايطي عكس نگيرد هر چند كه اين اخلاق تنها در بين عكاسان ايران ديده مي شود و در اروپا اصلا بر اين موضوع اعتقادي نيست.

در اروپا عكاساني هستند كه از آن ها با عنوان عكاسان پاپاراستي ياد مي شود.

اين گروه از عكاسان كه در اروپا فراوان هستند از هر جايي هر لحظه اي هر شخصي عكاسي مي كنند و هيچ توجهي به اخلاق در عكاسي ندارند و البته نه موفق هستند و نه حرفه اي، بلكه بيشتر رفتار آن ها مانند مجله هاي زرد پيش پا افتاده است.

از زمان پيدايش عكاس در ايران و جهان عكاسان بسياري عكاسي كردند و در گذشتند اما هنوز بعد از گذشت بيش از صد سال عكس هاي آن ها جزئي از تاريخ عكاسي شده است.

عكس هميشه براي آدمي خاطره انگيز بوده، گاهي با ديدن قطعه عكس هاي آلبوم خود را خوشحال و ياد خاطره هاي شيرين مي افتيم و گاهي از ديدن عكس غمگين مي شويم اما خوشحاليم كه خاطراتمان را چه تلخ و چه شيرين ثبت كرديم پس تلاش كنيم آلبوم عكس هايمان را براي مرور خاطرات حفظ كنيم./ي2
 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.