سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

يادداشت//

رويش دموكراسي در خاور ميانه عربي

تببين نقاط قوت و ضعف جامعه عربي براي رسيدن به جامعه دمكرات

به گزارش حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران، این نوشتار به این پرسش اصلی می پردازد که آیا رویش دموکراسی در منطقه خاورمیانه عربی شکل گرفته است؟

خاورمیانه عربی در حال شکل گیري یک حرکت دموکراسی خواهی است و عواملی چون نقش بازیگران فرامنطقه اي(آمریکا و اتحادیه اروپا)، رژیم هاي اقتدارگرا و شرایط داخلی جامعه اعراب در بوجود آمدن آن موثر است.

در جهان عرب وضعیت دموکراسی بسیار متفاوت از غرب است. چرا که دموکراسی داراي دو نحله روشی و آرمانی است. دموکراسی روشی موجب برگزاري انتخابات و شرکت نخبگان و مشروعیت راي دادن مردم براي کسب قدرت سیاسی می شود. اما دموکراسی آرمانی خواهانه این است که دموکراسی به عنوان یک ارزش در روابط اجتماعی شناخته شود و تصمیم گیري ها به صورت دموکراتیک در لایه هاي مختلف جامعه باشد.

مبانی هویتی در خاورمیانه عربی مبتنی بر ارزش هاي انتسابی است که این ارزش ها شامل قومیت، قبیله، جغرافیا، مذهب، جنسیت، نژاد و فقدان ارزش هایی چون آزادي، برابري شهروندي و دموکراسی خواهی در جامعه عربی موجب چند عامل شده است از جمله، فاصله گرفتن توده مردم از دولت عدم شکل گیري هویت ملی ایجاد جنبش هاي غیر رسمی که عمدتاً با سرکوب دولت مواجه شده و به نوعی تقابل بین جامعه و دولت به صورت غیر رسمی بوجود آمده، به گونه اي که از این رویکرد فاصله بین مردم و دولت به مرور زمان آن قدر زیاد می شود که بحران در سطح نظام سیاسی به عنوان زمینه درونی فروپاشی به دست می آید که عبارتند از 1-بحران سلطه و استیلا 2- بحران مشروعیت 3- بحران کارآمدي 4- بحران در همبستگی طبقه حاکمه و این سیکل در طی چند دهه در خاورمیانه عربی ادامه داشته است.

وضعیت داخلی جهان عرب

مفهوم جامعه مدنی در دو دهه پیش، به عنوان مقوله اي فراگیر که دموکراسی، توسعه و مدیریت مسالمت آمیز منازعات داخلی و منطقه اي را به هم مرتبط می ساخت مطرح گردید. در عین حال که تعریف هاي گوناگونی از این مفهوم ارائه شده است، می توان گفت که همه آنها معطوف به افزایش مشارکت سازمان یافته، گروهی، ارادي و داوطلبانه در سپهر عمومی میان افراد و دولت است.

جامعه مدنی در شکل نهادينه اش متشکل از عاملان و بازیگرانی مانند احزاب سیاسی، اتحادیه هاي تجاري، انجمن هاي تخصصی، (NGO) غیر دولتی یا سازمانهاي غیر حکومتی انجمن هاي توسعه اجتماعی و دیگر گروه هاي موثر است. از لحاظ ارزشی جامعه مدنی متضمن اعمال ارزش هاي رفتاري، تسامح در مقابل دیگران و نوعی التزام و تعهد صریح یا ضمنی به مدیریت مسالمت آمیز اختلاف موجود میان افراد و گروه هایی است که در یک فضاي عمومی مشترك یعنی جامعه به سر می برند.

بنابراین، جامعه مدنی به صورت ارگانیک زاینده ساخت ها و صورت هاي سیاسی اجتماعی مدرن مانند طبقات، گروه هاي شغلی و حرفه اي و سایر گروه هاي موثر است. یک دولت قوي لزوما منوط به یک جامعه مدنی ضعیف نیست و برعکس. در واقع، با ثبات ترین دموکراسی هاي غربی نمایانگر دولت و جامعه مدنی قوي توام با هم است. به همین ترتیب چنانچه در جهان عرب مشاهد خواهیم کرد، یکی از ویژگی هاي مشترك این کشورها جوامع مدنی ضعیف و دولت هاي ضعیف است.

ارتباط فرایند توسعه دموکراسی و جامعه مدنی روشن است. دموکراسی مجموعه اي از اصول، قواعد و نهادهاست که به دولت براي مدیریت مسالمت آمیز منافع متعارض(و یا گروه هاي رقیب) کمک می کند، از این رو می توان گفت مولفه هاي ارزشی جامعه مدنی و دموکراسی یکی است. اما این فرآیند در خاورمیانه عربی یک بحث جدي را به وجود می آورد اینکه در بحث از مانع فرهنگی در راه دموکراسی، نظر این نیست که فقط یک فرهنگ به خصوص براي دموکراسی مناسب است بلکه حرف در این است که یک یا فرهنگ هاي به خصوصی نسبت به آن خصومت می ورزند. دو فرهنگی که بیش از همه از آنها سخن می رود عبارتند از کنفوسیوس و اسلام(13) که در خاورمیانه عربی این روند را دچار مشکل جدي کرده است.
برخی ناظران معتقدند که وجود برخی زمینه ها و حوزه هایی که مانع پیشرفت فرایند دموکراتیزاسیون در جهان عرب می شوند ناشی از فقدان یا ضعف جامعه مدنی و فرهنگ مدنی متناسب با آن است. شماري از شرق شناسان و تحلیلگران قوم محور تا آنجا پیش می روند که منکر هر گونه آمادگی و استعداد براي تکوین جامعه مدنی عربی و متعاقب آن توفیق فرآیند توسعه دموکراسی می شوند. در تحولات کنونی شاهد هستیم که جهان عرب هم اینک در حال ساخت جامعه مدنی و تجربه پیشبرد دموکراسی است. همان گونه که صورت بندي هاي اجتماعی و اقتصادي جوانه زده و رشد می کنند، سازمان هاي جامعه مدنی خاص خود را که به نوبه خود مشوق حکومت مشارکتی اند به وجود می آورند.

به رغم ماهیت اقتدارگراي دولت هاي جدید عربی در بخش اعظم تاریخ پس از استقلال، بذر و نطفه جامعه مدنی مدرن تقریبا در همه این کشورها جوانه زده است. تاریخ تکوین تعدادي از سازمان هاي جامعه مدنی به ویژه در شمال جهان عرب به نیمه دوم قرن 19 بر می گردد اما آنها در دوران حکومت استعماري بسیاري از این سازمان ها در آزاد سازي کشورهایشان نقش سیاسی روشنی ایفا کردند و رهبران از میان رهبران همین سازمانها ظاهر شدند.

به رغم تمام تلاش هایی که جامعه مدنی جهان عرب به پیش گرفته است تا شرایط کنونی را تغییر دهد یک سري از مسائل را باید مورد توجه قرار دهند از جمله سنت هاي مهم تاریخی و فرهنگی جهان در زمینه گرایش ها، ارزش ها، عقاید و الگوهاي رفتاري تا به آن حد تغییر می یابند که راه را براي نیل به دموکراسی هموار سازند، فرهنگی که عمیقا ضد دموکراسی است گسترش هنجارهاي دمکرتیک را در جامعه مانع می شود، مشروعیت نهادهاي دمکراتیک را انکار می کند، و بدین سان پیدایش و کارآئی موثر نهادهاي دمکراتیک را، اگر هم مانع نشود، آنها را بسیار پیچیده و دشوار می سازد. مساله فرهنگ به دو صورت مطرح است در یک تعبیر محدود نظر این است که فقط فرهنگ غربی پایه و اساس مناسبی براي گسترش نهادهاي دمکراتیک فراهم می آورد و در نتیجه دموکراسی برای جوامع غیر غربی کاملا نامناسب استو به همین دلیل زمان زیادي براي متناسب شدن باورهاي مردم نیاز است تا معیارهای لازم برای یک حاکمیت دمکراتیک فراهم آورد.


نجیب الله محمودي دانشجوي کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه مفید

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.