به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران ، تغییرات نرخ ارز به زبان ساده تغییر ارزش نسبی واحد پول یک کشور در برابر واحد پول یک کشور دیگر است. یک ارز را می توان به کالایی تشبیه کرد که ارزش نسبی آن بستگی به میزان عرضه و تقاضای آن دارد. در یک بازار رقابتی ارز هم مانند سایر کالاها با افزایش تقاضا برای خرید آن گران می شود و برعکس با کاهش تقاضا یا افزایش عرضه آن ارزان می شود. تقاضا می تواند برای واردات کالاهای مصرفی یا مواد اولیه صنعت، خدمات و حتی سفرهای خارجی مردم باشد.
در طرف مقابل ارزی که در بازار عرضه می شود حاصل از صادرات کالا ها و خدمات به کشورهای خارجی است. در سیستم های کنونی کشورهایی مانند ایران و مالزی بانکهای مرکزی سعی می کنند از سیاست نرخ ارز شناور مدیریت شده استفاده کنند تا هم بازار ارز را از حالت طبیعی خارج نکنند و هم با کاهش نوسانات آن مانع از زیان بخشهای تولیدی کشور شوند. پس در بلند مدت این عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارز هستند که تعیین کننده نرخ برابری ارزها هستند.
عوامل متعددی بر ارزش پول یک کشور تاثیرگذارند. یکی از این عوامل وضعیت اقتصادی آن کشور است. اگر دید عمومی بر این باشد که کشوری با مشکلات شدید اقتصادی در میان مدت و بلند مدت مواجه خواهد بود، ارزش پول آن کشور در برابر ارزش پول سایر کشورها ارزش خود را از دست خواهد داد. هرچند اگر سرمایه گذاری به این نتیجه برسد که این مشکلات در مدت کوتاهی برطرف خواهد شد و امکان تحمل دوران رکود آن ارز را داشته باشد، می تواند با خرید آن ارز در دوران رکود و مشکلات اقتصادی و فروش آن در دوران رونق آتی سود قابل توجهی کسب کند. این موضوعی آشنا برای ما ایرانیانی است که شاهد سقوط ارزش واحد پول عراق و افغانستان و بهبود نسبی آن پس از دوران جنگ بوده ایم. چه بسا برخی از کسانی را که از راه خرید و فروش این ارزها به سودهای کلانی دست یافتند را هم بشناسیم. اتفاق مشابهی برای یورو با ورشکستگی اقتصادی یونان در سال گذشته روی داد که در ادامه به توضیح بیشتر آن خواهیم پرداخت.
با پیشرفت تکنولوژی و یکپارچه شدن بازار جهانی ارز، نرخ بهره از مهمترین عوامل در تعیین ارزش نسبی پول کشورهاست. تحلیل اثرات نرخ بهره پیچیده تر از موارد قبلی است و لذا بعضا حتی انتشار پیش بینی های تحلیلگران برای افزایش یا کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی یک کشور، نرخ ارز کشورها را دچار نوسانات شدید می کند. به بیان ساده افزایش نرخ بهره همانند افزایش نرخ ذخیره قانونی (درصدی از سپرده های مردم که بانک موظف است نزد بانک مرکزی ودیعه بگذارد)، قدرت وام دهی بانک ها را کاهش داده و لذا نقدینگی موجود در بازار کاهش می یابد. از میان سایر شاخصهای اقتصادی، تورم یکی از عواملی است که با کاهش ارزش و قدرت خرید داخلی پول، تاثیر مستقیم بر ارزش نسبی پول یک کشور دارد.
نه تنها سرمایه گذاران، بلکه مردم عادی هم تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز قرار می گیرند.
اهمیت نرخ ارز
در بیان اهمیت ارزش واحد پول کشورها همین بس که چندی پیش ماهنامه اکونومیست در مطلبی ضمن بررسی رکود اقتصادی جهان و نرخ های ارز به این نتیجه رسیده بود که کاهش ارزش دلار می تواند به بهبود شرایط اقتصادی و رونق مجدد اقتصاد دنیا کمک کند. این در حالیست که بعضا استدلالهای تاسف بار و ناامیدکننده ای از کسانی که دانش زیادی درخصوص مباحث اقتصادی و مالی ندارند، شنیده می شود.
از نظر بسیاری از مردم، نرخ ارز به این معناست که چه مبلغی را باید در سفر خارجی خود خرج کنند و خرید چه اجناسی در اینگونه سفرها برای آن ها به صرفه خواهد بود اما به جرات می توان گفت که در دنیای کنونی نرخ دلار بخصوص در برابر یورو مهمترین قیمت جهانی و حتی تاثیرگذارتر از نرخ جهانی نفت و تراشه های کامپیوتری است. قدرت دلار در برابر یورو، پوند و ین ژاپن بر تراز تجاری اکثر کشورها، جریان سرمایه، نرخهای رشد اقتصادی، سود و قیمت سهام شرکت های بین المللی، نرخ های تورم کشورها، نرخهای بهره و حتی حجم اقتصاد کشورها تاثیرگذار است. تولید اتحادیه اروپا در سال 2001 تنها 60 درصد آمریکا بوده است. با احتساب نرخهای جدید این عدد به 80 درصد افزایش پیدا کرده و با اضافه کردن انگلیس، سوئد و دانمارک، اروپا تولیدی کمی بیشتر از آمریکا خواهد داشت.
نکته قابل توجه که مردم معمولا در همه کشورها به اشتباه پذیرفته اند، نقش این افزایش ارزش واحد پول کشور است. در دید عموم افزایش ارزش پول کشور مایه افتخار و مباهات مردم در برابر مردم سایر کشورهاست در حالی که این افزایش ارزش به وضوح به زیان اقتصاد کشور است. در اینجا صرفا به این استدلال ساده بسنده می کنیم که کاهش ارزش پول یک کشور (مثلا ریال ایران) در برابر سایر ارزها، منجر به کاهش واردات و افزایش صادرات می شود چرا که با این کاهش ارزش تولیدات خارجی برای مردم گران می شود و تولیدات داخلی برای خارجیان ارزان. مثلا افزایش ارزش دلار از 1000 تومان به 1100 تومان باعث می شود خودکار خارجی که با قیمت فرضی یک دلار خریداری می شود 10 درصد در ایران افزایش قیمت پیدا کند و لذا برای مردم خرید خودکار مشابه داخلی به صرفه تر خواهد بود و تولیدکننده داخلی خودکار نیز تشویق به افزایش تولید و صادرات می شود. پس کاهش ارزش پول کشور منجر به رشد اقتصادی و کاهش بیکاری و تورم می شود. لازم به ذکر است که موضوع به همین سادگی نیست و علاوه بر ساختارها و امکان تولید داخلی این محصولات، به ترکیب صادرات و واردات و سایر سیاستهای دولت نیز وابسته است./ف