سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش ویژه/

قربانيان بحران مالي اروپا

بروز بحران مالي در اروپا طي دو سال گذشته منجر به سقوط چندين رئيس دولت شده است، پايگاه اينترنتي فارین پاليسي به بررسي وضعيت دولت هاي قرباني اين بحران پرداخته است.

به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از فارین پاليسي،

1. "گير هارد"، نخست وزير ايسلند، سقوط: اول فوريه 2009.

بحران بانكداري ايسلند مقدمه و پيش در آمد مسائلي بود كه به سر بقيه كشورهاي قاره اروپا آمد و دولت اين كشور، اولين دولتي بود كه در نتيجه بحران مالي سقوط كرد.

هارد كه از سال 2006 قدرت را در دست داشت، به دنبال فروپاشي بخش بانكداري پرنفوذ ايسلند و چندين هفته اعتراضات مردمي، استعفاي دولت ائتلافي خود را اعلام كرد وي اول فوريه 2009 از قدرت كناره گيري كرد.

2. "ايوارس گودمينس" نخست وزير لتوني، سقوط 14 آوريل 2009.

"گودمينس" كه فقط اندكي بيش از يك سال بر سر قدرت بود به دنبال اعتراضات خشونت آميز خياباني استعفاي خود را تسليم رئيس جمهور اين كشور كرد. علت اين اعتراضات بيكاري 50 درصدي و كاهش 10.5 درصدي توليد ناخالص داخلي در سه ماهه آخر سال 2008 بود.

پس از كناره گيري "گودمينس" در 12 مارس سال 2009، "والديس زالترس" رئيس جمهور لتوني، "والديس دومبروفسكيس" وزير دارايي اين كشور را جانشين وي كرد.

3. "فرانك گيوركساني" نخست وزير مجارستان، سقوط: آوريل 2009
"گيوركساني" تنها نخست وزير دوران پساكمونيستي مجارستان كه سال 2006 بار ديگر به اين سمت انتخاب شده بود، پس از آن كه نتوانست اصلاحات اقتصادي كشورش را پيش ببرد، خود را مانعي بر سر راه تلاش هاي كشور مجارستان براي بهبود بحران اعتباري خواند و در آوريل سال 2009 از سمت خود استعفا داد.

البته پيش از استعفا، "گيوركساني" اعتراف كرده بود براي آن كه بار ديگر به سمت نخست وزيري برسد در مورد وضعيت مالي كشورش دروغ گفته بود، پس از انتشار اين خبر آشوب مجارستان را فرا گرفت.

4. "ويكتور يوشجنكو" رئيس جمهور اوكراين، سقوط: سال 2005 .
"يوشجنكو" كه به لطف انقلاب نارنجي و با دستكاري در انتخابات اوكراين به قدرت رسيد، محبوب جهان دموكراتيك بود اما در سال 2009، به دليل وضعيت وخيم اقتصادي و ناكارآمدي سياسي، ميزان محبوبيت يوشجنكو به 4 درصد تنزل يافت در انتخابات سال 2010، يوشجنكو با كسب فقط 5.5 درصد آرا در رده پنجم قرار گرفت در اين انتخابات رقيب پيشين او در جريان انقلاب نارنجي يعني ويكتور يانوكوويچ به پيروزي رسيد.

5. "برايان كوون" ايرلند. سقوط:  9 مارس 2009.
"برايان كوون" كه به دليل دست داشتن در سقوط بانكداري ايرلند، از پايين ترين حد محبوبيت مردمي در تاريخ اين كشور برخوردار بود، در ژانويه سال 2011، به عنوان رئيس حزب حاكم "فيانا فيل" استعفا داد، اما تا انتخابات ماه مارس در قدرت باقي ماند. اما او نتوانست حزبي را كه در طول دوران 80 سال استقلال ايرلند به مدت 60 سال بر اين كشور حكومت كرده بود نجات دهد و حزب فيانا فيل بدترين شكست سياسي را در تاريخ ايرلند متحمل شد.

6. "گوردون براون" نخست وزير انگليس. سقوط: 11 مي سال 2010.
دولت "توني بلر"، وارد ساختمان شماره 10 داونينگ استريت(مقر دولت انگليس) شد. اما بحران مالي پيچيده انگليس خيلي زود قطار حكومت او را از خط خارج كرد. بدهي انگليس 12 درصد توليد ناخالص داخلي يعني برابر با ميزان بدهي آن دوران يونان بود و ميزان بيكاري آن نيز تا زمان انتخابات سال 2010 دو برابر شده بود اين مسائل باعث شد دوران حكومت براون به سر آيد. حزب كارگر در انتخابات پارلمان 91 كرسي را از دست داد و پس از پنج روز مذاكره، ديويد كامرون به همراه نيك كلگ رهبر حزب ليبرال دموكرات يك دولت ائتلافي تشكيل داد.

7. "خوزه سوكراتس" نخست وزير پرتغال. سقوط: 21 ژوئن 2009.
"سوكراتس" كه كشورش با بحران بدهي مشابه بحران يونان و ايرلند مواجه شده بود، در ماه مارس سال 2011، پس از آن كه پنج حزب اپوزيسيون پارلمان برنامه رياضت اقتصادي او شامل كاهش هزينه ها و افزايش ماليات ها را نپذيرفتند، استعفا داد. اين برنامه رياضت اقتصادي چهارمين برنامه اي بود كه "سوكراتس" سعي داشت آن سال آن را اجرا كند او اين برنامه هاي رياضت اقتصادي را پس از تصويب و تاييد كمك 111 ميليارد دلاري اتحاديه اروپا و صندوق بين المللي پول به يونان، در دستور كار خود قرار داده بود.

"سوكراتس" پس از استعفا تا ماه ژوئن به عنوان رئيس دولت موقت به كار خود ادامه داد و در اين تاريخ بود كه حزب سوسياليست او توسط حزب سوسيال دموكرات پدروپاسوس كوليو شكست خورد.

8. "گئورگ پاپاندرو" نخست وزير يونان، سقوط 10 نوامبر 2011.

"پاپاندرو" در سال 2009، قدرت را در دست گرفت و قول داد به اقتصاد ضعيف يونان كمك و پس از وقوع يك سري فساد مالي دولت را پاكسازي كند اما پس از دو سال كه با برنامه هاي رياضت اقتصادي تظاهرات هاي خشونت آميز و كمك هاي تحقير كننده(اروپا/صندوق بين المللي پول) مواجه شد، "پاپاندرو" سقوط كرد.

آخرين مورد، طرح پاپاندرو براي برگزاري همه پرسي جهت دريافت كمك مالي بود كه اعتبار دهندگان اروپايي يونان را به شدت خشمگين كرد.

"لوكاس پاپادموس"، يكي از مقامات سابق بانك مركزي اروپا با حمايت شديد بروكسل جانشين "پاپاندرو" شد.

9. "سيلويو برلوسكوني"، نخست وزير ايتاليا. سقوط: 16 نوامبر 2011.

نخست وزير سه دوره ايتاليا توانسته بود از يك سري رسوايي اخلاقي و جنايي كه مي توانستند بيشتر سياستمداران ديگر را سالها قبل سرنگون كنند، جان سالم به در برده بود، اما او سال گذشته پس از آن كه نتوانست اصلاحات اقتصادي مورد نياز كشور را كه باعث اختلاف در بين حزب خود و اختلاف با هم پيمان و ائتلاف مهمش شد، اجرا كند، از سمت نخست وزيري استعفا كرد.

به دنبال استعفاي "برلوسكوني"، "ناپوليتانو" رئيس جمهور ايتاليا از "ماريو مونتی" اقتصاددان و مقام سابق كميسيون اروپا دعوت كرد دولت جديدي تشكيل دهد.

10. "خوزه لوئيس رودريگس زاپاترو"، نخست وزير اسپانيا. سقوط: 21 دسامبر 2011.
"زاپاترو" كه در سال 2004 به قدرت رسيد، فقط توانست دو دوره چهار ساله بر صندلي نخست وزيري اسپانيا تكيه بزند. اما با فرو رفتن اسپانيا در بدترين بحران 60 سال اخير خود، "زاپاترو" از قدرت كنار رفت تا حزب متبوعش (حزب سوسياليست) فرصت بهتري براي در دست گرفتن دوباره قدرت به دست آورد. اما اين حزب بدترين شكست خود در تاريخ دموكراسي اسپانيا را متحمل شد و "ماريانو راخوي" سياستمدار حزب محافظه كار قدرت را به دست گرفت و قول انجام اصلاحات اقتصادي را داد.

11. "اميل بوك"، نخست وزير روماني. استعفا: 6 فوريه 2011.
اقتصاد روماني در واقع سال گذشته رشد كرد، اما اين ميزان رشد براي حفظ او در قدرت كافي نبود و "بوك" كه از سال 2008 قدرت را در دست گرفته بود، در اولين هفته فوريه سال 2011 به دنبال اعتراضات خياباني گسترده استعفا كرد.
"بوك" براي احراز شرايط دريافت وام از صندوق بين المللي پول 25 درصد از دستمزد كاركنان بخش دولتي را كم كرد و در دومين كشورفقير اروپا(روماني) ماليات بر فروش جديدي وضع كرد.
رئيس جمهور روماني، "ميهايي رضوان اونگورينو" رئيس سرویس اطلاعات این کشور را به عنوان جانشین "بوک" انتخاب کرد.

12. "ایوتا رادیچووا" نخست وزیر اسلواکی، استعفا: اکتبر 2011.

اسلواکی در اکتبر سال 2011، زمانی که پارلمان این کشور به طرح توسعه اعتبار صندوق نجات منطقه یورو رأی مثبت داد، نظرها را به خود جلب کرد. "رادیچووا"، تهدید کرده بود اگر این طرح از سوی پارلمان تصویب نشود کناره گیری خواهد کرد. طرح مذکور ابتدا فقط 21 رأی موافق به دست آورد اسلواکی که خود یکی از فقیرترین کشورهای منطقه یورو است و با معضل نرخ بالای بیکاری و کاهش رشد اقتصادی مواجه است تمایلی به کمک به کشور یونان نداشت.

پارلمان رومانی سرانجام تحت فشار اتحادیه اروپا طرح افزایش اعتبار صندوق ثبات مالی اروپا را پذیرفت، اما نخست وزیر "رادیچووا" قبل از آن کناره گیری خود را اعلام کرده بود. براساس طرح یاد شده، کشورهای منطقه یورو تصمیم دارند برای نجات کشورهای عضو از بحران مالی سقف اعتبار صندوق را به 440 میلیارد یورو افزایش دهند.

** فارین پالیسی در بخش دیگری از گزارش خود به وضعیت فعلی کشورهای یاد شده پرداخته است:

انگلیس:
سقوط اقتصاد انگلیس پس از "گوردون براون"  و روی کار آمدن دیوید کامرون ادامه یافت و نخست وزیر را مجبور کرد از برنامه ریاضت اقتصادی خود دفاع کند. پیش بینی می شود، بانک مرکزی انگلیس طی روزهای آینده، میلیاردها پوند دیگر را به اقتصاد خود تزریق کند.

ایتالیا:
"ماریو مونتی" پس از به قدرت رسیدن بسته ریاضت اقتصادی شامل افزایش شدید مالیات ها را به اجرا گذاشته است. واکنش بازارهای جهانی مثبت بوده است و سران اروپایی نفس راحتی کشیده اند اما با توجه به اختلاف میان ایتالیا و آلمان، به نظر می رشد دوران خوشی اروپا خیلی طولانی نخواهد بود.

اسپانیا:
"راخوی" وارث نرخ بیکاری 22.8 درصدی و کسری بودجه 8 درصدی است. دولت او طرح ریاضت اقتصادی 20 میلیارد دلاری را در ماه ژانویه 2012 وضع کرد و قصد دارد طرح کار جدیدی را نیز ماه آینده ارائه کند.

پرتغال:
این کشور نیز هم در یکی از عمیق ترین رکودهای اقتصاید جهان دست و پا می زند. رشد اقتصادی لیسبون امسال 3 درصد کاهش یافت و نرخ بیکاری آن به 13.6 درصد رسید. با وجود آن که میزان بدهی پرتغال معادل 105 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است، "کولیو" این میزان بدهی را قابل تحمل می داند و گفته است اجازه نمی دهد آنچه در یونان اتفاق افتاد در پرتغال هم رخ دهد.

ایسلند:

پس از "هارد"، "یوحنا سیگور داردویتر"، به عنوان اولین نخست وزیر زن ایسلند و اولین هم جنس بازی که در جهان به عنوان رئیس یک دولت انتخاب می شود، به قدرت رسید.
تولید ناخالص داخلی این کشور که در سال 2009 میلادی 9.6 درصد کاهش داشت، وضعیت بهتری پیدا کرد و امسال رشد اقتصادی ایسلند فقط کاهش 2.5 درصدی را تجربه کرد.

لتونی:
بحران مالی درآمد ساکنان این کشور را 19 درصد کاهش داده است دولت مجبور شده هزینه های خود را کاهش داده و مالیات ها را نیز به میزان 15 درصد تولید ناخالص داخلی اش افزایش دهد تا شرایط دریافت کمک از صندوق بین المللی پول را به دست آورد. پیش بینی می شود این کشور امسال به رشد اقتصادی برگردد اما نرخ بیکاری همچنان بالاست.

مجارستان:
اقتصاد این کشور همچنان وضعیت شکننده ای دارد بیکاری در حال افزایش و اطمینان اقتصادی رو به کاهش است مذاکرات برای دریافت وام از اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول ماه گذشته متوقف شد.

اوکراین:
چشم انداز اقتصادی کیف همچنان تیره و تار است رشد اقتصادی تا پایان سال 2011 رو به کاهش بود، نرخ بیکاری به 8.5 درصد رسیده و تعداد بی خانمان ها درحال افزایش است.

ایرلند:
با تدابیر ریاضتی که توسط "اندا کنی" نخست وزیر فعلی ایرلند انجام شده و با کمک 113 میلیارد دلاری صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا به این کشور، به نظر می رسد اوضاع بهتر شده و رشد اقتصادی ایرلند به سطح دو کشور فرانسه و آلمان رسیده است. پیش بینی می شود رشد اقتصادی این کشور در سال 2012 به 1.3 درصد برسد که البته کمتر از پیش بینی های قبلی دولت است. نرخ بیکاری در ایرلند نیز 14.2 درصد است. یونان "پاپادموس" برای اجرای برنامه ریاضت اقتصادی به مشکل برخورده است، هفته گذشته او و سران احزاب طرفدار دولت برسر کاهش 22 درصدی دستمزدها در ازای دریافت وام 130 میلیارد یورویی به توافق رسیدند سال جاری برگزار خواهد شد.
در نظرسنجی ها حزب جناح چپ یو اس ای بر ائتلاف دو حزب بوک و اونگورینو برتری دارد.
پیش بینی می شود اقتصاد رومانی امسال بین 1.5 تا 2 درصد رشد کند، اما برای رسیدن به دوران بیش از بحران راه طولانی در پیش دارد.
انتخابات پارلمانی این کشور در ماه مارس برگزار خواهد شد، اما بدون "رادیچووا" که دوران نخست وزیری او به عنوان اولین زن نخست وزیر اسلوکای به پایان می رسد به نظر می رسد حزب چپگرای "اسمر" که رهبری آن برعهده "روبرت فیکو" جانشین "رادیچووا" است، پیروز انتخابات شود./ا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.