باشگاه خبرنگاران،همانطور كه ميدانيم ،طول كشيدن و به طول انجاميدن هر مسئله اي به دليل اين كه با انتظار همراه است،آزارمان ميدهد.
بسياري ميگويند،انتظار اگر شيرين باشد به تحملش ميارزد،اما مسئله اين است كه بيشتر انتظارها،آدم را كلافه ميكنند،از انتظار رسيدن اتوبوس گرفته تا انتظار به حقيقت پيوستن يك رويا.
اما شب يلدا،داستاني دگر دارد.
داستاني كه با سنتهاي شيرين فرهنگ و رسوم ايراني گره خورده با آن عجين شده و آن را جلا بخشيده است.
بايد اذعان كنيم كه صبري كه هنرمندان تئاتر كشور،در مقابل وعده ها و تحقق بخشيدن روياهايشان درسال هاي اخير،به خرج داده اند؛براي خود يلدايي است.
يلدا را به يك شب نسبت داده اند،شبي كه به مدت 60 ثانيه بيشتر زندگي ميكنيم و از فرداي آن روز ايام رو به كوتاه شدن ميروند.
اما در تئاتر با توجه به رخدادهاي بسيار غافلگير كننده و انتظار هنرمندان براي هزار و يك اتفاقي كه اغلب جامه عمل نپوشيده است؛بايد بگوئيم اين سال يلدا و يا سال هاي يلداست.
هنرمندان تئاتر؛متواضع ترين مظلومترين و پركارترين قشر هنرمندان هستند،زيرا در هر شرايطي و هر زماني كه اتفاقات بيش از پيش تلخ ميشوند؛آنها مانند انسان هاي تير خورده كه انگيزه پيروزي دريك جنگ را دارند برميخيزند و به تلاش و فعاليت و مبارزه خود ادامه ميدهند و دليل آنچه در صحنه جنگ و چه در صحنه تئاتر كه هردو در داشتن يك صحنه مشترك اند؛تنها "عشق" است.
اصلا چه دليلي دارد هنرمند هنر خود را در بدترين شرايط ممكن،آنجايي كه همه درها را به روي او بسته اند همچنان ارائه دهد؟چه دليلي دارد وقتي جواب هر درخواستي از سوي او تنها پاسخي سربالا و نامفهوم است؟
هنر،معناي والايي دارد كه جدا از قريحه اي ذاتي و لذتي وصف ناپذير، براي هر هنرمند منبع درآمد است.اما اين گونه كه پيش ميرود،منبع درآمد كه هيچ،همان عشق و ذوق او نيز خدشه دار ميشود.
هنرمندان تئاتر با شكيبايي طولاني شان يلداي تئاتر را رقم زدند و طولاني بودن؛اينجاست كه معنا ميدهد.
اي كاش همانطور كه به سنت هاي اصيل و جاودانه مان اهميت ميدهيم و آنها را عزيز و گرامي ميشماريم،به ارزشهاي امروزمان هم ارج نهيم و آن را مهم و پربها بشماريم.
هنرمندان تئاتر ما،به قولي دستشان به جايي بند نيست و تنها،تمامي تلاش و هنر و وقت و انرژي خود را به هر چه بهتر ارائه دادن كارشان اختصاص ميدهند،اين كار نشاندهنده رفتار حرفه اي آنهاست.
درهمه چيز استثنا وجود دارد و شايد كساني باشند كه دلشان تا اين حد براي كار نسوزد،اما هنرمندان تئاتر، قريب به اتفاق براي كارشان دل ميسوزانند كه اين مسئله،بسيار ستودني است.تا به حال كه چنين بوده و هرچه از هنرمندان ديديم صبوري و فداركاري است؛
به طورحتم از هم اكنون نيز شيوه رفتاري و كاري خود را تغيير نميدهند،در صورتي كه اقدامي متحولانه در اعتراض به وضعيتي كه هر لحظه بدتر ميشود؛شايد روزنه اميدي باشد.كاش طولاني بودن انتظاري كه هنرمندان تئاتر براي رسيدن به اهدافشان ميكشند،همانند شب يلدا در 60 ثانيه خلاصه ميشد.
اما اين انتظار از 60 ثانيه و 60 دقيقه و 60 روز و 60 ماه نيز گذشته است و اگر به 60 سال نرسد؛شانس آوره ايم.
هنرمندان تئاتر،امشب حتما آجيل مشكل گشا بخوريد!/ه
يادداشت:شيوا حميدخاني.