به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ یاران فرهنگ در آخرین مطلب خود نوشت:
تا دیروز دغدغه مسئولان فرهنگی و آسیبشناسان حوزههای مختلف اجتماعی این بود که به مردم هشدار بدهنــــد سریالهای شبکههای مختلف فارسی زبان ماهوارهای را نبینند چون این سریالها عمدتا در کشورهای آمریکای لاتین تولید میشد و با فرهنگ و باورهای دینی و اسلامی ما همخوانی نداشت. اما خیلی نگذشت که سر و کله موج جدید سریالهای آمریکایی با شخصیتهای مسلمان از شبکههای ماهوارهای پیدا شد. همزمان با این اتفاق، یکی دیگر از شبکههای ماهوارهای از سریالی ترکیهای با تم خیانت رونمایی کرد. همین دو اتفاق کافی بود که کارشناسان به فکر بیفتند با این پدیدهها چگونه باید مقابله کرد؟ چون اگر تا دیروز دغدغه این بود که مضمونهای سریالها، مضمونهای همسو با فرهنگی ایرانی – اسلامی نیست و مخاطب هم این هشدار را میپذیرفت، اما الان در سری جدید سریالهای خارجی، بازیگرها در نقش یک مسلمان، پیامهای ضد اخلاقی میدهند.
اجازه بدهید ابتدا موضوعی را به شما عرض کنم. هماکنون ۱۷۰۰ ایستگاه شبکهای در فضای ایران موجود است که از این تعداد، ۴۰۰ شبکه فارسی زبان است. در گروه شبکههای فارسی زبان هم سه دسته مشغول فعالیت هستند که در گروه اول شبکههایی نظیر بیبیسی فارسی و VOA و امثال اینها جای میگیرند که مستقیما توسط سازمانهای جاسوسی غرب تغذیه شده و با اهداف براندازی، شایعهپراکنی و تخریب شخصیتهای خدمتگزار جمهوری اسلامی مشغول کار هستند. در گروه دوم هم شبکههای مبتذلی جای میگیرند که با تبلیغات گسترده داروهای غیر مجاز و اقلام پزشکی و ورزشی ناکارآمد، بهعنوان کارگزاران سرمایهداری فعالیت میکنند و در گروه سوم هم شبکههای نوظهور فارسی۱، من و تو۱، GEM و زمزمه و امثال اینها هستند که بهعنوان پیاده نظام ناتوی فرهنگی با هدف تخریب فرهنگ و اخلاق دینی جامعه مشغول تولید و عرضه برنامه هستند؛ در این میان فارسی ۱ با دنباله داری «زمزمه» با دوبله و پخش فیلمهای آمریکای جنوبی، کرهای و تایوانی هدف دیگری جز ویرانگری خانواده ایرانی، قبحزدایی از شکلگیری عشقهای مثلثی و روابط نامشروع و همینطور بچهدار شدن بدون ازدواج و روابط شرعی ندارد. متاسفانه در این بین برخی شبکهها هم با پخش بعضی از سریالهای ترکیهای که با ژانر به ظاهرا خانوادگی تولید شدهاند باعث ایجاد حس ظن در بین خانوادهها، قبح زدایی روابط با محارم، خیانت به مرامها و مشربها و زشتی زدایی از روابط نامشروع شدهاند. قطعا با دشمنی که این شبکهها با ایران دارند مطمئن باشید پخش این سریالها بیشتر از گذشته ادامه پیدا خواهد کرد.
بله، معمولا از نگاه رفتار شناسی پاسخ فکری و ذهنی به اینگونه سریالها بین یک تا ۳سال دیگر در رفتار نوجوانان و جوانان مشخص خواهد شد. بنابراین خانوادهها باید با خودداری از تماشای اینگونه فیلمها و سریالها به فرزندان خود نیز اجازه ندهند که توسط مفاهیم انحرافی اینگونه اقلام ضد فرهنگی، روابط خانوداگی شان به شک و دودلی کشیده شود.
قطعا اتفاقی نیست. رنج سنی که این سریالها بهدنبال شکار باورها و اعتقادات آنها هستند بین ۱۲تا ۱۸ سال است. مخصوصا نماینده این هیجانات جنسی دختر هستند. چون آنها میخواهند باورهای پاک دخترهای معصوم را بدزدند. آنها میخواهند این باورها را به انحراف بکشند. چون روی این موضوع تحلیل دارند و میدانند که ایجاد هیجانهای جنسی در نوجوانان باعث پیش افتادن بلوغ جسمی شده و این موضوع انحرافات جنسی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین اطلاع رسانی به خانوادهها به ویژه از طریق صدا و سیما و همینطور آموزش نوجوانان در مدارس، اولین گامهای پیگیری فرهنگی و اجتماعی در جهت مقابله با پیامهای ضد فرهنگی و اجتماعی این شبکه هاست. ولی متاسفانه تا کنون آن رفتار مناسب از سوی رسانهها مخصوصا صدا و سیمای ایران در جهت مقابله با این هجمهها صورت نگرفته است.
همین! چند تا میزگرد؟ آنها دارند هر روز با ۴۰۰شبکه ۲۴ساعته سریالهای خطرناک ضدفرهنگی پخش میکنند بعد ما میخواهیم با دعوت از چند کارشناس و برگزاری میزگردهای خستهکننده در مقابل آنها بایستیم. اگر همین سکوت اینگونه ادامه پیدا کند تا پنجسال آینده با مصیبت بزرگ فرهنگی و عمق حوادث اخلاقی مواجه خواهیم شد. آن وقت دیگر در خانواده ایرانی به جای مرام و معرفت اسلامی، احترام به روابط شرعی و… باید سراغ خیانت و روابط نامشروع و بیبندوباری جنسی را بگیریم. این هشدار بسیار جدی به فرهنگ سازان و مسئولان کشور است. ناتوی فرهنگی با توپ و تانک و خمپاره داخل خانههای ایرانیها نفوذ کرده است اما مسئولان ما با تیر و کمان میخواهند آنها را از خانهها بیرون کنند. این امکان ندارد. آنها دارند مدام اسطورهسازی میکنند و حس همذات پنداری ایرانیها را بالا میبرند ولی ما هنوز بعد از ۳۰ سال تعریفی از تصاویر مجاز و غیر مجاز نداریم. سریالهای عاطفی ما دقیقا نتیجه عکس میدهند. به طوریکه مادر و پسر بعد از ۱۵سال به هم میرسند. مادر میگوید: پسرم، پسر میگوید: مادر جان! بعد مادر دخترش را بغل میکند و پسر صاحب خانهاش را. از نظر آسیبشناسی رفتاری این اثر نامطلوبی بر روی بچههای ما(جوانان و نوجوانان) میگذارد.
من هم این موضوع را قبول دارم. ولی نکته اینجاست که من و شما میدانیم که دو قهرمان یک سریال با هم نامحرم هستند و نمیتوانند به هم دست بزنند ولی بچه من یا همه بچههای زیر ۱۵سال این را نمیفهمند. چون بیننده وارد با بازیگر همذاتپنداری میکند. برای همین من خودم بارها پیشنهادهایی به صدا و سیما دادم. در سریالهای عاطفی از هنرپیشههایی که واقعا مادر و پسر هستند استفاده کنند که حداقل بتوانند دست همدیگر را بگیرند.
از نظر رفتار اجتماعی، برای ایجاد یک حس همذات پنداری کافی است شخص بیننده در شخصیت سریالی چند صفت مشابه پیدا کند بعد بین بیننده و آن شخصیت وابستگی ایجاد میشود و به صورت ناخودآگاه او را الگوی رفتاری خودش قرار میدهد. مثلا طرز لباس پوشیدن، نحوه آرایش و حتی نحوه شکل دادن رابطه. در این کار هم آن شبکههای خارجی استاد هستند و دقیقا میدانند مخاطب را چگونه به این مرحله برسانند.
بله. چون گاهی یک تماشاچی چند اپیزود از یک سریال را پشت سر هم نگاه میکند و ناگهان از آن فضا وارد جامعه خودی میشود و تناقضی این وسط میبیند که عمدتا منفی است. مخصوصا در سریالهای شبکههای ماهوارهای به صورت هدفمند همیشه چهره خوب آنها نشان داده میشود. مثلا خیابانهای شیک، مهمانیهای مفصل، نبودن فقر، خوشبختی، روابط زیاد با دخترها و پسرهای خوش تیپ و…! حالا اگر کسی بعد از دیدن این سریال وارد زندگی واقعی خودش شود – که احتمالا با مشکلاتی مواجه است- با خودش میگوید اگر آن زندگی است پس ما چکار میکنیم. در حالی که آن طرف دوربین پر از تبعیض و فقر و بیعدالتی است اما تماشاچی قرار نیست آنها را ببیند. تماشاگر هیچ وقت نمیبیند در آمریکا برای ۱۰دلار آدم میکشند و چون اینها را نمیبیند آن دیدههایش را باور میکند و همین باور بر روابط زندگی عادیاش تاثیر میگذارد.
اول از همه اینکه این تیپ سریالها افراد را هوایی میکنند و برای همین هم هست که گاهی شخص حاضر است تحت هر شرایطی از ایران برود؛ با قاچاق، با مخالفت والدین، به بهانه درس یا حتی ازدواجهای پستی. ولی متاسفانه تا پایش به آنجا میرسد تازه مشکلات آغاز میشود. این زمانی است که فرد تحت تاثیر سریالها مهاجرت میکند اما بدبختی اساسی زمانی است که فرد مهاجرت هم نمیکند و با همان باورهای غلط ذهنی تمام مقاطع زندگیاش را با چیزهایی که در سریالها میبیند مقایسه میکند. مثلا مترو و اتوبوسهای خلوت فیلم را با اینجا مقایسه میکند و این مقایسه او را عصبی میکند و این عصبیت را به جامعه و خانوادهاش منتقل میکند که گاهی این رفتارها منجر به انزوا، افت تحصیلی، افسردگی، احساس بیهویتی، خشونت و اعتیاد منجر میشود.
آنطور که یکی از مسئولان صداوسیما گفته حدود ۵۰درصد.
نه همه شان ولی ۳۰-۳۵ درصدشان نیاز دارند که درباره اهداف این سریالها آگاه شوند. یعنی این خانوادهها نیاز دارند چهرههای اصلی پشت صحنه شبکههای ماهوارهای را بشناسند و بدانند کسی محض رضای خدا برای اینها شبکه میلیارد دلاری نزده است و بهاییهای انگلیسنشین با تزریق بودجه هنگفت به این شبکهها میخواهند ضمن شبهه افکنی فرهنگی و دینی به تضعیف باورهای فرهنگی مردم اقدام کنند. این را همه مردم باید بدانید که سالانه ۴شبکه فارسی زبان به شبکههای موجود اضافه میشود و همه هزینههای ایجاد این شبکهها را آمریکاییها و انگلیسیها تامین میکنند. به خاطر همین هم شبکههای سرگردان مانند تیوی پرشیا که مسئول برگزاری مسابقات رقص و آواز برای دختران و پسران ایرانی است به این بهانه دخترها و پسرهای جوان را به آنتالیا و دوبی میکشند و از این راه اقدام به گزینش همکاران داخلی مینمایند. اینها همهشان هشدار هستند و باید به گوش خانوادهها برسند.
ببینید این شبکهها بعضی اوقات با ظاهری فرهنگی با ارائه پیام تسلیت در ایام سوگواری و پیام تبریک در جشنها سعی بر مخفی نمودن چهره خود دارند. چون آنها همیشه نیاز دارند نقاب داشته باشند تا شناسایی نشوند و این هم یکی از ترفندهای آنهاست./س