به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حساسترین و مهمترین انتخاب در طول زندگی، انتخاب همسر است که بر اساس آن نهاد خانواده شکل میگیرد. هدف و کارکرد خانواده تأمین آرامش و هویت است که موجب میشود افراد به سعادت و بالندگی دست یابند. در ابتدا برای اینکه تشکیل هسته خانواده درست باشد، هر کدام از طرفین باید به میزانی از خودآگاهی برسند.
انسان با شناخت خود به احساسات، اهداف، نگرشها، خواستهها، جهانبینی و آرزوهای خویش واقف میشود و به نوعی با شناخت خود میتواند نیمه گمشدهاش را پیدا کند. این امر سبب میشود تفاوتهای دیگران را با خود بپذیرد.
مدیریت خودآگاهانه رابطه زناشویی
زمانی که زندگی مشترک آغاز میشود، هر یک از طرفین به طور خودآگاه یا ناخودآگاه مسئولیت یک زندگی شاد و آرام را عهدهدار میشوند. هرچند ممکن است عوامل بیرونی بسیاری که قابل کنترل نیستند بر این موضوع و دیدگاههای آنان تأثیر سوء بگذارند، اما اگر زوجها دارای آگاهی و مهارتهای لازم باشند، میتوانند اثرات این عوامل بیرونی را خنثی کنند. زوجهایی که مهارتهای لازم را آموختهاند، میتوانند با مدیریت احساسات و ذهن خودآگاهانه و هوشیارانه رابطه زناشویی خود را قوام و دوام بخشند و طراوت و شادی را در کنار هم تجربه کنند.
باید ابتدا این قاعده را باور داشت که تمام عملکردهای زندگی تا حدود بسیار زیادی بازتاب انتخابهای درست یا نادرست، آگاهانه یا ناآگاهانه خود ماست. باید پذیرفت کیفیت زندگی مشترک همان چیزی است که خواستار آن بودهایم، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه. پس در زندگی مشترک باید زوجین به این امر مهم واقف باشند که آگاهی و خودآگاهی چقدر میتواند در تعیین جهت مسیر زندگی تأثیرگذار باشد.
در هر پیشامد و موقعیتی در زندگی مشترک گزینههای بیشماری پیش روی ما نمایان میشود. اینکه کدام گزینه درستترین انتخاب است، ارتباط مستقیم با ارتقای آگاهی، درست اندیشیدن و پیامدهای آن یعنی خلاقیت، مهربانی و همدلی. در روابط زناشویی پس از کسب خودآگاهی باید مهارتهایی را نیز آموخت. در واقع تداوم و بقای یک زندگی مشترک شیرین همیشه در گرو توانایی به کارگیری مهارتهای زندگی است.
شاید دور از ذهن نباشد اگر ادعا کنیم رمز داشتن یک خانواده خوشبخت فراگیری همین مهارتهاست. فقدان مهارتهای همسرداری میتواند یکی از دلایل مهم طلاقهای عاطفی باشد. بسیاری از زوجها هنوز به این باور نرسیدهاند که با آموختن یکسری از راهکارها و مهارتها میتوانند هنگام مواجه شدن با مشکلات زندگی مشترک بهتر و شایستهتر برخورد کنند و تصمیم بگیرند.
مهارتهایی برای قوام و دوام زناشویی
شماری از مهارتهای لازم برای زندگی مشترک شامل مهارت در خودآگاهی، مهارت شناخت و پذیرش تفاوتها میان زنان و مردان، مهارت همدلی، مهارت حل اختلاف، مهارت تصمیمگیری و... است که در ادامه به بررسی هر یک از این مهارتها خواهیم پرداخت.
مهارت خودآگاهی: آگاهی از خصوصیات اخلاقی خود به فرد کمک میکند تا با تمام ابعاد شخصیتی خویش آشنا شود. انسان به مدد این شناخت از خویش میتواند با طرف مقابل بهتر و عمیقتر برخورد کند. در فرآیند خودآگاهی شخص به سطحی از هویتیابی میرسد که در نتیجه به زندگیاش آرامش میدهد. با خودآگاهی انسان درمییابد که در نهایت از زندگی چه میخواهد و چه هدفی دارد.
مهارت شناخت و پذیرش تفاوتها: در یک نگاه کلی انسانها با یکدیگر به دلایل گوناگون تفاوتهای بسیاری دارند، اما تفاوت در بین جنس زن و مرد تفاوتی عمده و مهمتر است. این تفاوتها ریشه در دو عامل اساسی دارند: عوامل زیستی - بیولوژیکی و عوامل فرهنگی - اجتماعی. هر کدام از طرفین باید به سطحی از درک برسند که طرف مقابل لزوماً مانند او به مسائل نگاه نمیکند و اصولاً دیدگاه زنان و مردان در یک مسئله واحد متفاوت است. به طور مثال مردان کلی نگرند، در حالی که زنان جزئی نگر هستند. مردان اکثر اوقات موارد ظریف و ریز را نمیبینند و توجهی هم به آنها ندارند. آنها مسائل را به طور کلی ارزیابی میکنند، اما زنان نهایت ریزبینی را به کار میگیرند. همین ویژگی کلنگری مردها بر مقولاتی همچون عشق، احترام، زندگی، همسر، روابط اجتماعی و... تأثیر میگذارد.
مهارت همدلی: همدلی کردن یعنی برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد، به گونهای که بتوانیم با تمام وجود وضعیت آنان را درک کنیم و خودمان را در شرایط و وضعیتهای متفاوت جای آنها قرار دهیم. یعنی به گونهای که اختلاف سلایق و عقاید برای ما کاملاً قابل فهم و درک باشد. برای رسیدن به مهارت همدلی در زندگی مشترک باید به صحبتهای طرف مقابل خوب گوش کرده و سعی کنیم به عمق احساسات و عواطف او بدون هیچ پیش داوری و قضاوتی پی ببریم. همچنین خود را به جای او بگذاریم و از دریچه نگاه او به مسائل مختلف نگاه کنیم. به عبارتی موقعیت او را سوای عقاید و نظرات خود درک و تحلیل نماییم. رسیدن به این مرحله از درک را همدلی مینامند.
مهارت حل اختلاف: مهارت حل اختلاف از جمله موارد مهم در یک رابطه زناشویی است. بروز اختلاف و کشمکش در رابطه زناشویی امری عادی و طبیعی است، اما نکته حائز اهمیت اینجاست که چگونه باید این اختلافها را حل و فصل کنیم؟ باید این اختلافات را به گونهای حل نماییم که رضایت کلی طرفین فراهم شود تا زندگی به روند و آرامش قبلی خود بازگردد. اولین گام برای کسب این مهارت داشتن باورهای مثبت و دوری از منفی نگری است.
در فرآیند حل اختلاف باید احساسات و عواطف خود را به بهترین نحو کنترل و خونسردی خود را حفظ کنیم. از پرخاشگری و توهین کردن و درشت گویی بپرهیزیم و در هر حال پایبند ادب و متانت باشیم. سخنان منفی و دلسردکننده یا کینهتوزانه را کنار بگذاریم و به اختلاف پیش آمده منطقی و عقلانی نگاه کنیم.
در مرحله بعدی باید به تحلیل و پردازش مسئله مورد اختلاف از دیدگاه طرف مقابل بپردازیم و به نظرات و عقاید مطرح شده در گفتگو با او احترام بگذاریم و هیچ اصراری روی نظرات و عقایدمان نداشته باشیم. بعد از شنیدن حرفهای یکدیگر و لحاظ کردن مهارتهای قبلی «خودآگاهی، درک تفاوتها و همدلی» میتوان به یک اتفاق نظر نسبی رسید. در فرآیند منطقی حل کردن اختلافها حتی اگر مقصر هم شناخته شدید، واقعاً مهم نیست و چارهاش فقط یک عذرخواهی ساده است.
توجه داشته باشید در گفتگوهایی که برای حل اختلاف ترتیب میدهید تنها یک مورد و مسئله را انتخاب و از مطرح کردن چندین موضوع با هم خودداری کنید.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/