بازخوانی الهیاتی تاریخ قیام؛ عاشورا ظهور یک حقیقت است

عاشورا یک جریان فرازمانی و فرامکانی است. عاشورا به لحاظ ماهیت و فضیلت و پیامش، همه زمان‌ها و مکان‌ها را درنوردیده است.

آیین معرفی و بررسی کتاب «تاریخ سیدالشهدا (ع)» در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های فرهنگی خانه کتاب و ادبیات ایران با عنوان «تکیه کتاب» سه‌شنبه (سوم مرداد ۱۴۰۲) با حضور اسماعیل منصوری لاریجانی، عباس صفائی حائری و سعید طاووسی مسرور در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. 

«تاریخ سیدالشهدا (ع)» وقایع‌نگاری صرف نیست

در ابتدا سعید طاووسی مسرور در معرفی مختصری از این اثر عنوان کرد: «تاریخ سیدالشهدا (ع)» از آثار عاشورانگاری دوره پهلوی است و علیرغم جامعیت، ارائه بحث‌های تحلیلی و تاریخ‌نگاری منطبق با منابع اصیل، حقش به‌درستی ادا نشده و کمتر دیده و خوانده شده است. برای ارتباط بهتر خواننده با کتاب، بهتر بود ناشر در ابتدای کتاب، شرح‌حالی از مولف ارائه می‌کرد. 

وی افزود: اینکه نویسنده این اثر وقایع‌نگار صرف نیست و از خود تحلیل دارد، ارزشمند است. منابع مورد استفاده در این کتاب، عمدتا منابع متقدم و از کتاب‌های شناخته‌شده شیعه و سنی است. ولی نکته جالب اینکه نویسنده نسبت به منابع تعبد ندارد و در مواردی به تحلیل منابع پرداخته و دیدگاهی نقادانه نسبت به آن‌ها دارد. 

بازخوانی الهیاتی تاریخ در «تاریخ سیدالشهدا (ع)»

در ادامه عباس صفائی حائری درباره ویژگی‌های کتاب «تاریخ سیدالشهدا (ع)» گفت: این اثر یکی از تاریخ‌نگاری‌های قابل‌توجه و کم‌نظیر در باب تاریخ امام حسین (ع) و یکی از سه کتاب تاریخ‌نگاری است که مرحوم شیخ عباس صفائی حائری در زمینه تاریخ اهل بیت (ع) نوشته است. ایشان پیش از تألیف این اثر، تاریخ زندگانی پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) را نوشته بود و در ادامه نیز تصمیم بر نوشتن تاریخ زندگانی امام رضا (ع) داشت که از دنیا رفت. وی در دهه ۳۰ که «تاریخ سیدالشهدا (ع)» را نوشت، کتاب دیگری با نام «افکار و آمال من» نیز به نگارش درآورد که در آن به زندگی‌نامه خود، پدرش (حاج شیخ محمدعلی صفائی حائری) و اوضاع و احوال حوزه‌های علمیه پرداخته است. 

این پژوهشگر حوزوی ادامه داد: شیخ عباس صفائی حائری، چند امتیاز و ویژگی شاخص داشت. ایشان برخلاف طیف رایج طلاب، اهل نوشتن و به‌ویژه نوشتن به زبان فارسی و به‌نوعی نوشتن ژورنالیستی بود. در روزنامه‌هایی مانند «استوار» نیز مقالاتی برای عموم مردم می‌نوشت. شیخ عباس صفائی حائری، قائل به لزوم تجدیدنظر در مبانی و اصول فهم اندیشه دینی بود. حتی در زمینه روایات نیز نگاه خاص خودش را داشت. 

وی با اشاره به اینکه کتاب «تاریخ سیدالشهدا (ع)»، جزو مهمترین نوشته‌های این مولف بوده و برای اولین‌بار الگوی خاص خود در فهم تاریخ را در این اثر عملی می‌کند، افزود: الگوی مرحوم شیخ عباس حائری در تاریخ‌نگاری ائمه به این صورت بود که ابتدا شخصیت موضوع اثر و تاریخش را بیان می‌کرد و در ادامه به مجاهداتش می‌پرداخت. ابتدا تلاش می‌کرد از دل منابع شیعی، تصویری از امام معصوم به مردم نشان دهد، سپس به سیر و خط تاریخی و بازه زمانی زندگانی آن حضرت و وقایع می‌پرداخت.

صفائی حائری ادامه داد: این کتاب نه صرفا تاریخ‌نگاری عاشورا و کربلا و نه یک پژوهش تاریخی است. نویسنده به یک معنا تاریخ را بازخوانی الهیاتی کرده است. با مروری که بر دیگر منابع داشتم به‌نظرم این کتاب، نخستین اثر در زمینه تاریخ تحلیلی اسلام و در پی ارائه معیار‌هایی برای نگریستن به یک متن تاریخی است و جا دارد یک توجه علمی و مطالعه روش‌شناختی درباره آن صورت گیرد. مرحوم شیخ عباس حائری حتی در جرح و تعدیل منابع نیز از مبانی فقهی پیروی می‌کرد. در واقع مولف می‌خواهد این را بگوید که شاید نتوانیم به کنه هدف امام معصوم در آن دوره و شرایط پی ببریم. ما تحلیل خود را درباره حرکت و قیام امام ارائه می‌دهیم، ولی باید در نظر داشته باشیم که در حال حرف زدن از امام معصوم هستیم و امام سعی می‌کند در هر دوره بهترین تصمیم را بگیرد. تحلیل شیخ عباس حائری این است که امام حسین (ع) در آن شرایط یک تصمیم اصلی و قطعی یعنی خویشتن‌داری از بیعت با یزید داشت و در ادامه براساس همین تصمیم شهادت را به جان خرید. مولف حتی نگاهی پسینی به واقعه عاشورا دارد و در ادامه به موضوع توابین می‌پردازد و بیان می‌کند که نمی‌توانم قیام توابین و «سلیمان صرد خزاعی» را درک کنم، چون در زمان واقعه عاشورا موضعی دیگر داشتند. کاری که در زمان خودش انجام نشود، نتیجه و سودی ندارد. 

وی در بخش پایانی سخنانش گفت: بازخوانی متونی که در سنت‌مان داریم، یکی از بایسته‌های کار فرهنگی است. امروزه بیشتر ما به دنبال این هستیم که اثر تازه‌ای را به اسم خود بنویسیم و کمتر پیش می‌آید که پژوهشگران و جامعه نخبگانی ما اثری را بازخوانی و نقاط ضعف آن را نشان دهند. ما باید میراث خود را دریابیم و از خلال بازخوانی این میراث ارزشمند و با درک نقاط ضعف و قوت، قدم‌های موثری در این زمینه برداریم. 

عاشورا، یک جریان فرازمانی و فرامکانی است

اسماعیل منصوری لاریجانی نیز در این نشست گفت: این اثر به لحاظ تاریخ‌نگاری، کتاب خوبی است، ولی بهتر بود در ابتدای کتاب مقدمه‌ای شامل معرفی نویسنده و تاریخچه تألیف اثر بیان می‌شد و هدف از نگارش کتاب و نحوه تحلیل هم درج می‌شد. 

وی ادامه داد: عاشورا، یک جریان فرازمانی و فرامکانی است. برخی حوادث در زمان واقع می‌شوند، ولی بر زمان هستند، مثل نزول قرآن که لامکانی و لازمانی است. عاشورا نیز به لحاظ زمانی در سال ۶۱ هجری واقع شده، ولی به لحاظ ماهیت و فضیلت و پیامش، همه زمان‌ها و مکان‌ها را درنوردیده است. باید در کتاب‌های عاشورایی به این نکته دقت و توجه داشته باشیم. یک عده با افکار پوزیتیویستی اندیشه سکولار، می‌گویند عاشورا حادثه‌ای در ۱۴۰۰ قبل بوده و چرا باید بعد از چندین قرن هنوز بر سر و سینه بزنیم. عاشورا یک حادثه و تراژدی نیست، بلکه ظهور یک حقیقت است و لذا حقیقت هیچ‌گاه در زمان و مکان محدود نمی‌شود. محدود کردن امام حسین (ع) به حادثه عاشورا، ظلم به ساحت مقدس ایشان و اهل بیت (ع) است. 

این استاد عرفان عنوان کرد: کتاب «تاریخ سیدالشهدا (ع)» از این جهت نیز ارزشمند است که در آن به فضائل امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) پرداخته شده است، چیزی که کمتر در مقاتل مشاهده می‌کنیم. فضیلت‌ها فراتر از زمان، مکان و قومیت پرواز می‌کند. حتی نیاز است برخی فضیلت‌ها را پررنگ‌تر کنیم. 

مدیر مؤسسه حکمت علوی در ادامه با بیان اینکه در زمینه تحلیل اثر ابتدا باید معیار تحلیل را بدانیم، گفت: مهمترین معیار، متن‌شناسی است. متن به سه دسته تحلیلی، تاریخی و علمی تقسیم می‌شود. متن علمی جوشیده از ذوق، سلیقه، دانش و توانمندی‌های فکری مولف است. اما اصالت متن تاریخی در ارتباط با کسانی است که حادثه را به‌وجود آورده باشند. برخلاف اینکه تصور می‌شود سخت‌ترین متن‌ها فلسفی و ساده‌ترین متن‌ها تاریخی است، قضیه کاملا عکس بوده و سخت‌ترین متن‌ها، متن‌های تاریخی هستند، زیرا ممکن است نویسنده حتی در داده‌ها مدخلیت نداشته باشد، بلکه باید ببیند اغراض دو جناح چه بوده است. 

منصوری لاریجانی با ذکر برخی محاسن کتاب «تاریخ سیدالشهدا (ع)» افزود: این کتاب به بستر تاریخی حادثه ورود خوبی داشته و از زمان معاویه به ریشه‌ها و پایه‌های پیدایش عاشورا توجه داشته است. رجوع به دیگر منابع و پیوند دادن واقعه با زمان، از دیگر ویژگی‌های مهم این اثر است. هنر دکتر شریعتی این بود که عاشورا را به متن زندگی مردم آورد. در سخنرانی اش آنقدر خوب شرایط امام حسین (ع) را به شرایط انقلاب و نظام پیوند داده بود کهمردم خود را در دل واقعه عاشورا حس می‌کردند؛ لذا این ویژگی بسیار مهم است. توجه به مبانی دینی و الهیاتی از دیگر محاسن کتاب است. نویسنده عاشورا را به آیات و روایات پیوند زده است؛ امام حسین (ع) یعنی نماز و زینب (س) یعنی حجاب. عاشورا یعنی حریت، آزادگی و شجاعت. از این مفاهیم می‌توان در شرایط کنونی جامعه بهره برد. ازجمله اینکه چگونه می‌توان از فرهنگ عاشورا در زمینه فرهنگ نماز بهره برد. 

وی بیان کرد: روش تولید متن از دیگر نقاط قوت کتاب محسوب می‌شود. نویسنده به پسامد عاشورا خوب ورود کرده و تا مقطع قیام توابین و قیام مختار پیش رفته است و حتی می‌توانست باز هم جلو برود. نتیجه‌گیری و تحلیل‌های نویسنده که مبانی الهیاتی داشت نیز خوب بود. 

منصوری لاریجانی در پایان گفت: مولف این کتاب ارزشمند، در تاریخ و فرهنگ ما مظلوم واقع شده است. باید بزرگان شیعه و حتی اهل سنت که از عاشورا نوشته‌اند و چندان اسمی از آن‌ها برده نمی‌شود را معرفی کنیم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار