دوگانه انگاری سلبریتی‌ها نسبت به قوه قضائیه؛ از هوچی گری تا انفعال رسانه‌ای

متاسفانه در سال‌های گذشته شاهد یک نوع رویه نادرست توسط سلبرتی‌ها نسبت به محکومان قضایی بوده ایم.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، از آن جایی که عفو و بخشودگی یکی از نشانه‌های اصلی رافت در دستگاه قضایی کشور بوده، در دوره جدید قوه قضائیه به ریاست سید ابراهیم ر ئیسی شاهد حبس زدایی بر مبنای همین ظرفیت موجود در نظام اسلامی بوده ایم. مبنای دینی عفو اسلامی را بر اساس آیه ۴۰ سوره شوری بوده آن جایی که در قرآن ذکر شده است: (مجازات بدی، بدی بوده و اگر کسی عفو کند پاداش او را خدا خواهد داد). اما چه کسانی شامل عفو در برابر قوه قضائیه خواهند شد؟ پاسخ به این سوال را می‌توان بر مبنای تفکیک دو مولفه عفو عمومی و خصوصی جستجو کرد.

در جرایم خصوصی اگر مجرم زیانی را به شاکی وارد کرده باشد و با جبران زیان وارده رضایت شاکی را جلب نکند؛ شامل عفو نمی‌شود، ولی در صورت جلب رضایت، از زندان بیرون خواهد آمد. در جرایم عمومی نیز مجرم باید بخشی از مجازات خود را گذرانده و احتمال تکرار جرم یا خدشه دارشدن امنیت جامعه و کشور وجود نداشته باشد تا شامل عفو عمومی گردد. پروسه چگونگی تحقق عفو عمومی نیز به این صورت بوده که، بررسی‌های صورت گرفته توسط کارشناسان قوه قضائیه به منظور وجود ویژگی‌های لازم عفو به ریاست این قوه تحویل داده می‌شود و پس از آن تقدیم رهبری می‌شود.

افزایش گستره عفو عمومی در دوران ریاست آیت الله رئیسی

هرساله به مناسبت اعیاد مذهبی و یا ملی شاهد رویه پیشنهاد عفو عمومی توسط ریاست قوه قضائیه و همچنین موافقیت و عنایت مقام معظم رهبری نسبت به این مساله بوده ایم. شیوه‌ای که در دوران پیشین این قوه نیز وجود داشته، ولی دامنه رافت اسلامی و عفو عمومی در دوران سید ابراهیم رئیسی بسیارگسترده‌تر شده است. با جستاری در میان فضای گفتمانی ایجاد شده در دوران جدید قوه قضائیه، می‌توان این گونه برداشت نمود که ریاست این قوه تصمیم دارد تا با ایجاد امید در جامعه به منظور بازگشت نیروی کار و ارائه پاداش پشیمانی از رفتار گذشته؛ حبس زدایی را در کشور تقویت کند. آزادی بسیاری از محکومان امنیتی وفعالین دانشجویی بیان کننده ایجاد فضای باز در جامعه و تغییر تفکرات بگیر و ببند در دوران گذشته بوده است. اگر نگاهی گذرا به بخشی از عفو‌های صورت گرفته در همین دوسال اخیر بیندازیم به خوبی نمایان بوده که رافت اسلامی به عنوان مولفه اصلی فضای گفتمانی در قوه قضائیه تبدیل شده است.

در پایان سال ۹۹ شاهد گستره بالایی از تخفیف و همچنین عفو عمومی مجرمان و محکومان بوده ایم. مواردی که عبارت اند از: عفو ۳۲ تن از محکومان امنیتی، عفو کارگران هفت تپه، عفو نوروزی که شامل آزادی حدود ده هزار زندانی، مرخصی بیش از صد و چهارده هزار زندانی در ایام کرونا (که این سطح از آزادی زندانیان بی سابقه بوده است و موجب خالی شدن زندان و حضور آن‌ها در کنار خانواده هایشان می‌شود)، همه و همه بخشی از مصادیق عفو عمومی در آستانه سال ۱۴۰۰ بوده است، مساله‌ای که حتی توجه بسیاری از رسانه‌های معاند را به خود جلب کرده و برای تخریب دستگاه قضایی سعی می‌کنند تا با القای نمایشی بودن عفو‌های عمومی صورت گرفته توسط دستگاه قضا؛ نسبت به اثرگذاری اقدامات این دستگاه بکاهند.

هوچی گری رسانه‌ای برخی از سلبریتی‌ها در برابر اقدامات قضایی

علیرغم اقدامات مبتنی بر رافت اسلامی توسط دستگاه قضایی کشور به نظر می‌رسد بخشی از جامعه سلبریتی با جا به جایی ظالم و مظلوم در فضای رسانه ای، خواسته یا ناخواسته در راستای فشار بر ریاست این قوه قدم بر می‌دارند. متاسفانه در سال‌های گذشته شاهد یک نوع رویه نادرست توسط سلبرتی‌ها نسبت به محکومان قضایی بوده ایم. رویه‌ای که در آن می‌توان سلبریتی‌های کشور را پیش قراول‌ها و یا حتی پیاده نظام‌های موج‌های رسانه‌ای معرفی کرد. موج‌های رسانه‌ای ایجاد شده در فضای توئیتری و یا حتی ترغیب و تشویق برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای به منظور لزوم آزادی مجرمان خطرناک، به عنوان ادله اصلی سلبریتی‌ها به منظور حمایت از برخی از مجرمان قرار می‌گیرد. نکته حائز اهمیت در این نوع حمایت‌ها فقدان ادله منطقی، علمی و حتی قابل دفاع بوده است، به نحوی که با فضاسازی احساسی خواهان تضییع حقوق افرادی هستند که توسط مجرمان حقشان پایمال شده است. این شیوه را می‌توان در استوری‌های اینستاگرامی و یا حتی توئیت‌های برخی از این افراد به وضوح مشاهده کرد. نمونه‌های بارز بهره برداری از این شیوه توسط سلبریتی‌ها عبارت اند از:

الف) ماجرای نوید افکاری: نوید افکاری فردی بود که در یازدهم مرداد ماه ۹۷ یکی از کارمندان سازمان آب شیراز (سجاد شاه سنایی) را مقابل منزل خود با ضربات چاقو به قتل می‌رساند. پس از این قتل پدر مرحوم به مراجع انتظامی مراجعه کرده و با بازبینی دوربین‌های مداربسته مشخص می‌شود قاتل فردی به نام نویدافکاری است. متهم نیز پس از دستگیری در تحقیقات صورت گرفته، اعتراف می‌کند که مقتول را با دوستش تعقیب کرده و با ضربات چاقو مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. رسانه‌های ضدانقلاب با پیشتازی بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال سعی در وارونه نمایی حقیقت داشته و با احساسی کردن فضای جامعه در تطهیرسازی وی در میان عموم مردم نقش پررنگی داشتند. تاکید بر ورزشکار بودن (کشتی گیر بودن نوید افکاری)، اشاره به اعترافات صورت گرفته در زیرشکنجه و در نهایت اعلام اتهامات امنیتی وی (حضور در اغتشاشات آبان ماه) از جمله مواردی بوده که توسط این رسانه‌ها پیگیری می‌شده و در نهایت توسط پروپاگاندای رسانه ایشان در توئیتر وایرال می‌گردید. میزان وارونه نمایی‌ها به حدی بود که دیگر هشتگ وی توسط ربات‌ها منافقین، سلطنت طلب‌ها و همه گروه‌های ضدانقلاب برای مدتی ترند گردید و همین امر موجب شد تا برخی سلبریتی‌ها بدون راستی آزمایی موضوع به این موج رسانه‌ای بپیوندند. برخی از سلبریتی‌ها بدون آگاهی از اصل ماجرا با توئیت‌های متفاوت و حتی با ادبیات مختلفی خواهان آزادی و عدم اجرای حکم قضایی نوید افکاری شدند. این فشار رسانه‌ای توسط سلبریتی‌ها بر قوه قضائیه در مورد ماجرایی که صحت و سقمش را نمی‌دانند بیانگر نقش پیاده نظام بودن این افراد در حمله به دستگاه قضایی است؛ امری که متاسفانه بار‌ها شاهد آن بودیم.

ب) ماجرای محمد امامی (ازمتهمان پرونده بانک سرمایه): در ماجرای پرونده بانک سرمایه در دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی، شهاب الدین غندالی به عنوان رئیس صندوق ذخیره فرهنگیان و همسر فاطمه شادمانی متهم حضور یافتند. از آن جایی که بانک سرمایه زیرمجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان بوده و محمد امامی نیز نیازمند دریافت پول کلان از این بانک بود پروژه نفوذ در خانواده غندالی را فراهم کرد. در این دادگاه مشخص شد که فردی به نام محمد امامی با نزدیک شدن به خانواده غندالی و از طریق همسر وی، دستور به عزل و نصب‌های متعددی در بانک سرمایه می‌دهد و ماجرا تا آن جایی پیش می‌رود که رئیس شعبه، معاونان و مدیرعامل بانک نیز توسط امامی تغییر می‌کند. حال دریافت تسهیلات کلان از بانک سرمایه باید در سیستم پولی پاکسازی می‌شد و در همین راستا، امامی اقدام به پولشویی از طریق کار‌های فرهنگی نمود. وی از طریق تهیه کنندگی فیلم‌های سینمایی و یا سریال‌های خانگی که معروف‌ترین آن‌ها سریال شهرزاد بوده سعی کرده بود ردپای خود را در اختلاس صورت گرفته از صندوق فرهنگیان پاک نماید. پس از دستگیری امامی و تفهمیم اتهام وی در دادگاه، برخی از سلبریتی‌ها به خصوص آن‌ها که در پروژه‌های وی حضور داشتند؛ در نامه به رئیس قوه قضائیه خواستار آزادی محمد امامی شدند. در بخشی از نامه مذکور آمده است (وی کار آفرین و تولید کننده‌ای خلاق است!). خانواده فرهنگیان جامعه و معلمانی که با هزار امید و آرزو بخشی از درآمد خود را در صندوق فرهنگیان گذاشته بودند و حال حق و حقوقشان توسط یک مفسد اقتصادی (محمد امامی) پایمال شده، باید با اصطلاحاتی عجیب و غریب همچون کارآفرین خلاق مواجه شوند. متاسفانه رفتار احساسی سلبریتی‌ها در این پرونده بدون در نظرگرفتن اتهامات محمد امامی، این سوال را مطرح می‌کند که آیا پروژه تطهیر مجرمان واقعی توسط برخی سلبریتی‌ها یک پروژه از پیش طراحی شده است و یا واقعا فضای فشار به دستگاه قضایی کشور توسط این افراد بر مبنای احساسات، نه تعقل و منطق پیش می‌رود!

دغدغه مندی حاتمی کیا در برابر هوچی گری سلبریتی‌ها

ابراهیم حاتمی به مناسبت میلاد منجی عالم بشریت، امام زمان (عج)، آزادی ۴ هواپیماربای پرواز اهواز و بندرعابس را به رئیس قوه قضائیه پیشنهاد داده و این قوه نیز با این پیشنهاد موافقت نمود. ۴ هواپیما ربا جزوی ازخانواده حردانی بودند که ۲۳ آذر ۷۹ سع‌ی کردند هواپ‌ی ما‌ی اهواز - بندرعباس را در میانه مسیر بربایند، اما موفق نشدند. خالد حردانی، رسول حردانی، فرهنگ پورمنصور‌ی و شهرام پورمنصور‌ی، عاملان اصلی ا‌ین هواپیماربایی، ابتدا به اعدام محکوم شدند، اما ا‌ین حکم در نها‌یت به حبس ابد تبد‌یل شد. حاتمی کیا که خود در فیلم ارتفاع پست به ماجرای هواپیماربایی پرداخت بود و نقدی بر زیرلایه‌های اجتماعی وسیاسی کشور در آن برهه زمانی داشت به خوبی می‌دانست که پس از گذر ۲۰ سال از محکومیت خانواده حردانی؛ شرایط قضایی کشور و همچنین مفاد عفوعمومی شامل این خانواده می‌شود و بدون هیاهو یا هشتگ پراکنی و تخریب دستگاه قضا، با ادله و منطق و درنظرگرفتن همه جوانب امکان پذیر بودن ماجرا این درخواست را به ریاست قوه قضائیه پیشنهاد داد.

سکوت محض سلبریتی در برابر اقدام بی سابقه قوه قضائیه در راستای عفو عمومی متهمان و محکومان

پس از عفو عمومی صورت گرفته به مناسب میلاد امام زمان (ع ج) که شامل آزادی ۳۰ تن از محکومان امنیتی کرد، صد نفر از محکومان اغتشاشات آبان ماه و همچنین آزادی هواپیماربایان پس از ۲۰ سال صورت گرفت؛ شاهد هیچ گونه واکنش رسانه‌ای توسط سلبریتی‌ها و یا ابراز خوشحالی از این اقدام نبودیم. امری که به خوبی نشان می‌دهد که دغدغه اصلی برخی از این افراد نه تنها دلسوزی و یا کمک به همنوع بوده بلکه دو مولفه دیده شدن در فضای مجازی و همچنین دغدغه‌های شخصی همچون مورد محمد امامی از جمله دلایل فشار رسانه‌ای به قوه قضائیه در برخی موارد است. حال باید بخشی از جامعه هنری پاسخگو باشد که اگر مطالبه گری در راستای احقاق حقوق مردم از جمله دغدغه‌های آن‌ها بوده؛ چرا نسبت به عفو عمومی صورت گرفته آن هم با این آماربالا برای اولین بار؛ هیچ گونه ابراز شادمانی و واکنشی نداشته اند!

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار