ناله‌های خاموش در میان زوزه سگ‌ها
به حرکت گله‌ای از سگ‌های ولگرد نگاه می‌کنم و ترس و وحشت آرامش را می‌گیرد و به فکر فرو می‌روم، در کدامین روز طعمه آنها خواهم شد؟
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ، چند روز پیش دختر بچه‌ای در رفسنجان براثر حمله سگ های ولگرد زخمی و پس از ۱۴ ساعت جدال با مرگ، جان می‌بازد.
می‌توانم چهره غم زده مادر کودک را تصور کنم که دوست داشت بالندگی فرزندش را ببیند، اما موجودی درنده جان فرزندش را گرفت موجودی که نمی‌توان او را محاکمه کرد، چون درندگی در ذات او است.
از این دست اتفاقات را شاید بار‌ها خوانده و تاسف خورده باشیم، اما به راستی حقوق شهروندی ما چه می‌شود؟
شاید به میان آمدن حقوق عامه در موضوع جمع آوری سگ‌های ولگرد بتواند نجات دهنده مردمی باشد که خطر در کمین آنها است.
فاجعه‌ای به نام سگ‌های ولگرد که می‌تواند در سال‌های آینده به بحران تبدیل شود.
در حاشیه شهر‌ها و حتی درون شهر گله‌هایی را می‌بینی که گوسفند نیستند بلکه دسته ۲۰ یا ۳۰ عددی سگ‌های ولگرد هستند که گرسنه در کنار خیابان و داخل زباله‌ها به دنبال غذا هستند؛ و چه دندان گیر کودکی که به پست سگ‌ها بخورد.
برنامه‌هایی برای عقیم سازی سگ‌های ولگرد و جمع آوری آنها مطرح و دنبال می‌شد، اما سرانجامی نداشت و رشد فزاینده سگ‌های ولگرد نشان از رها شدن و بی تفاوتی نسبت به طرح هااست.
شب‌ها اگر خوب به سکوت شب گوش کنی در میان آرامش شب صدای زوزه سگ‌ها را که یکدیگر برای رفتن به سراغ زباله‌ها صدا می‌زنند می‌شنوی و پیش خود می‌گویی بیچاره رفتگر تنها یا نانوای محل که اگر پیاده و تنها باشند سگ‌ها بی نصیبشان نمی‌گذارند.
شاید هم این سگ ها به هوای سگ هایی می آیند که درون خانه ها نگهداری می شوند و با خود فکر می کنند چرا ما مثل آنها حمام ،غذای خوب و واکسن نداشته باشیم و حتما از روی حرص ناراحتی و این که بخواهند تلافی سگ های نازپروده دورن خانه را بکنند همانند برخی از همان سگ های خانگی به مردم حمله می کنند و طعم خون آنها را مشتاق تر می کند تا یکه تازی بکنند و کسی کاری به آنها نداشته باشد تا اگر جان آدمی گرفته شد همه سکوت بکنند و بگویند خب سگ است دیگر!
گرچه باید از انجمن حمایت از حیوانات هم کمک گرفت به نظر می‌رسد همین انجمن‌ها باید وارد عمل شوند و مرکزی را راه اندازی کنند و اقدام به نگهداری همه سگ‌های ولگرد کنند.
به دیوار همسایه خیره شده ام چند وقتی است گربه‌ای از روی آن رد نمی‌شود حتی در کنار کیسه‌های زباله کمتر گربه می‌بینی و عجیب‌تر این که در طول روز سگ‌های ولگردی را می‌بینی که در کوچه‌ها پرسه می‌زنند در بین زباله‌هایی که برخی بی موقع بیرون گذاشته اند می‌گردند و دندانی هم به عابران نشان می‌دهند و ترسی بر دل کودکان می‌گذارند.
اگر چاره اندیشی به موقع‌ای در این خصوص انجام نشود و مطالبه گری نداشته باشیم حمله سگ‌ها داغ‌های بیشماری بر دل مادران می‌نشاند پس بهتر است همه به فکر بیفتند قبل از این که مادر دیگری داغدار شود.
یادداشت از حمیده یزدی نژاد
انتهای پیام/ی
