یادداشت به قلم تورج عاطف؛

یاد کاپیتان خوش اخلاق فوتبال ایران در دوران کرونا زنده ماند

هجدهم فروردین سالمرگ سیروس قایقران کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه ملوان است.

به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، امروز (دوشنبه - ۱۸ فروردین) مصادف است با سالمرگ سیروس قایقران، کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه ملوان بندر انزلی که به دلیل تصادف در جاده رشت به تهران جان خود را از دست داد.

یادداشت تورج عاطف کارشناس فوتبال درباره سیروس قایقران

«روزگاران گذشته اند و این اقلیم همچنان در نسیان و بی خردی غرق می‌شود. روزگاری قلمی به دلی گره خورد و جوهرش خون دل شده و چنین می‌نگارد:

"قایقی خواهم ساخت
دورخواهم شد ز دیاری
که مردمانش یاد‌ها را نگهبان نیستند"

یادمان می‌رود و چنین است که به تسلی دیگران دست به تمنای واژه" یادش مانا" می‌شویم تا بلکه ملت با حافظه تاریخی صفر دمی ز تکرار خواب آلودگی برون آیند.

امروز یاد آور مردی است که نخستین افتخار پس از انقلاب را برای ما محقق کرد.

روزگاری که سرنوشت این دیار به مسیر دگری در تاریخ افتاد، فوتبال ما هم به دست دگران افتاد. همه سوی شعار بود و ... چنین بود که فوتبال ما برای المپیک ١٩٨٠ انتخاب شد، اما نرفت تا حسرت المپیک ما چند دهه شود. طرح ٢٧ ساله‌ها را ثبت کردند تا ناصر حجازی‌ها را محروم از پوشیدن تیم ملی کنند و ماحصل سومدیریت‌ها شکست بود و ناکامی و درد سرخوردگی و افزونی شعار بی اندکی درنگ در شعور... اتفاقاتی که هنوز هم بعد از چند دهه با توهین به گذشتگان نظیر خسروانی و عبده و بهزادی رخ می‌دهد
بازی‌های آسیائی پکن ۱۹۹۰بود. جوانانی که دهداری بزرگ آن‌ها را پس از استعفای ١٤ نفره بازی‌های آسیائی ١٩٨٦ یافت به بلوغ فکری و خود باوری رسیده و از اقبال چشم تیله‌ای فوتبال ما، علی پروین، به دست او افتاده بودند. بازی نیمه نهائی با غول بزرگ فوتبال آسیا کره جنوبی بود. ما باورمان را برای قهرمانی از دست داده بودیم، زیرا آخرین موفقیت ما مربوط به سال ١٩٧٦و قهرمانی در جام ملت‌های آسیا تهران بود، اما شوت پسر خوب گیلان زمین مارا به فینال و سپس به قهرمانی رساند.

سیروس قایقران یکی از بهترین‌های فوتبال ما بود که با آن گل جاودانه شد. دو دهه از مرگ ناگهانی او و فرزند دلبندش می‌گذرد و امروز بار دگر همه آن‌هایی که از کاپیتان بزرگ تیم ملی و ملوان خاطره‌ای دارند به یادش هستند. قایقرانی که در زمان زندگی مصداق قایقرانی بود که قایقی را برداشتدو دل به دریای تنهایی زد تا از یاد برد مردمانی را که یاد را نگهبان نیستند و وای بر ما که امروز این گونه دست‌های فوتبالمان خالی از معرفت و وفاداری و عشق و بی گمان قهرمان واقعی و پر شده از پوشالی‌ها و جعلی‌های هیچ
در بندر زیبای انزلی، همه جا هنوز هم یادی است ز مردی که باور قهرمانی و موفقیت دوباره را به همه ما داد.

قایقران فرزند ملوانی بود که به نیروی باور به فرزندانش در فوتبال ایران آقایی می‌کرد افسوس که اسیر نا اهلی فوتبال فارسی شد.

روحت شاد شماره ٩ دوست داشتنی فوتبال ایران زمین»

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار