شور و حال عید نوروز؛

از نوای "تکم‌چی" تا آئین "نواوستی" در اردبیل

شلوغی این روزهای محلات و بازار، شور و حال همه برای آغاز سالی نو در واقع فرا رسیدن عید باستانی نوروز را نوید می‌دهد.

به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اردبیل،همه ساله در آخرین روزهای سال خیابان‌ها و بازارچه‌های استان اردبیل مملو از جمعیتی می‌شود که همه خود را برای استقبال از سالی نو مهیا می‌سازند؛ امسال هم که نظاره‌گر گذر آخرین روزهای سال 96 هستیم همه مردم به نوعی مطابق با آئین‌ها و سنن آبا، اجداد و دیار خود، خویش را برای یک سال زندگی، توام با عشق و مودت در کنار یکدیگر آماده می‌کنند.

 

شور و حال عید نوروز؛ از نوای

از خانه تکانی گرفته تا خرید اقلام موردنیاز شب عید همه و همه در واقع سفیر خبری خوش و آغاز سالی نو هستند که این همه آراستگی هنگامی تکمیل می‌شود که صدای "تکم‌چی" آرام آرام از کوی و برزن به گوش می‌رسد.

طبق یک آئین و سنت دیرین، تکم که عروسکی سنتی و با پیشینه تاریخی است در چند روز مانده به عید نوروز بر دستان تکم‌‌چی‌‌ها در کوی و برزن اردبیل نوید بهار را می‌دهد.

تکم‌خوانی؛ آئینی به قدمت نوروز باستان

"تکم‌خوانی" آئینی است به قدمت نوروز و یادگاری از آداب و رسوم نوروز که همواره در سرزمین آذربایجان به ویژه استان اردبیل به عنوان آئینی ماندگار و منحصربفرد مورد توجه مردم این خطه بوده و با روش مخصوص توسط تکم‌گردانها به اجرا گذاشته می‌شده است.

این آئین سالیان دراز با آداب و رسوم کهن مردم آذربایجان و به ویژه استان اردبیل عجین بوده و همه ساله با فرا رسیدن عید نوروز، مردم به انتظار تکم‌چی می‌نشستند و انتظار داشتند که تکم‌چی، سمبل و در واقع سفیر نشاط بهاری، آنها را برای استقبال از بهار آماده سازد.

اگر چه این روزها شاهد کمرنگ شدن این آئین در درازای سالیان متمادی هستیم اما امروزه نیز می‌توان گوشه‌ای از این رسم به یادگار مانده از پدرانمان را در کوچه پس کوچه‌های برخی روستاها و محلات اردبیل شاهد بود.

در استان اردبیل همانند سایر نقاط پهناور دیار آذربایجان از چند روزی مانده به عید نوروز تکم‌چی‌ها به طور نمادین تکم را در کوچه‌‌های روستاها و شهرها می‌‌چرخانند و در حالی که اشعاری به زبان ترکی و با صدای دلنشین می‌خوانند نوید آمدن عید را داده و اجرت خود را از مردم دریافت می‌کنند.

مردم شناس میراث فرهنگی درباره تکم و آئین تکم‌گردانی می‌گوید: تکم یک عروسک چوبی سنتی به قطر 4 سانتیمتر، طول 25 و عرض 12 الی 15 که روی آن را با مخمل یا پارچه‌هایی به رنگ قرمز می‌پوشانند است و روی این پارچه را با پولک، زنگوله، سکه و نیز پارچه‌های الوان و حتی آینه تزیین می‌کنند که هر یک از تزئینات تکم علت و فلسفه‌ای دارد.

مجتبی جوان‌اجدادی بیان می‌کند: تکم‌گردان در استان اردبیل با به زبان آوردن اشعاری زیبا و دلنشین شوق و شور مردم این خطه را برای استقبال گرم از نوروز دوچندان می‌کند که تمامی این اشعار به زبان شیرین ترکی سروده شده و مورد توجه مردم استان اردبیل است که نمونه‌هایی از این اشعار به شرح ذیل می‌باشد:

"سیزون بو تازه بایراموز مبارک/آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک/جناب جبرئیل نامه گئتیردی/گئتیر جگین پیمبره یئتیردی/مبارک قوللارین گؤیه گؤتوردی/سیزون بوتازه بایراموز مبارک/آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک".

وی ادامه می‌دهد: این اشعار در گذشته در بین اهالی استان اردبیل به گونه‌ای زیبا و جان‌دار بر سر زبانها افتاده بود که هنوز هم که هنوز است در برخی محلات استان اردبیل زنان این دیار در ایام آخر سال و در موقع آماده‌سازی منازل خود برای عید نوروز این اشعار را برای خود و فرزندانشان زیرلب زمزمه می‌کنند.

این کارشناس مردمی ضمن اشاره به فراموشی تدریجی آئین زیبای تکم‌گردانی در استان اردبیل به سبب تجمل‌گرایی عده‌ای، می‌گوید: تکم‌گردانی با ارزش‌گذاری مجدد و بازشناسی آن قابل احیاء است اما لازمه تحقق این امر آن است که مسئولان فرهنگی کشور، احیای آن را برای خود وظیفه دانسته و از فراموشی آن جلوگیری کنند تا فقط در روزهای نوروز به فکر احیاء و استفاده از این آئین نباشیم.

جوان‌اجدادی ادامه می‌دهد: ضروری است تا باور کنیم که این عروسک شادی بخش می‌تواند همراه با شادیها و غصه‌‌هایمان نسبت به جامعه همراه شده و ما را یاری کند و شاید این زنجیره و حلقه‌ای گم شده از آئین و سنن خطه آذربایجان باشد که نیاز به توجه و اهتمام ویژه برای احیا دارد.

شور و حال عید نوروز؛ از نوای

خانه‌تکانی عید؛ اشتیاقی برای تکاندن غبار از دل‌ها

یکی از نخستین آداب و رسوم عید نوروز که از اوایل اسفندماه و یا اواسط این ماه که معمولا به بایرام‌آیی در بین اهالی استان اردبیل معروف است آغاز می‌شود، غبارروبی منازل یا خانه‌تکانی است که این امر بنا به ذائقه و سلیقه هر یک از افراد متفاوت می‌باشد.

در این رسم بانوان و مادران خانه با غبارروبی و شست و شوی وسایل منازل خود عید را آغاز و خود را برای این ماه آماده می‌کنند که این رسم را به معنی پشت سر گذاشتن کهولت، کسالت، تنبلی و هرچه غم و اندوه است، می‌دانند و با این کار خود را برای آغاز سالی نو و پر از خیر و برکت و همراه با شادمانی آماده می‌کنند.

اما باید به خاطر داشت که در سالی که پشت سر گذاشته می‌شود و انسان‌ خود را برای ورود به سالی جدید مهیا می‌سازد تنها تکاندن غبار منازل کافی نبوده و در اصل خانه‌تکانی برای عید نوروز و آغاز سالی جدید اشتیاق و بهانه‌ای است برای تکاندن غبار از دلها.

در این خصوص صحبت‌های مدیرکل تبلیغات اسلامی استان اردبیل شنیدنی است.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان اردبیل در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در اردبیل اظهار کرد: نوروز نشانه نو شدن تقویم زندگی آدمی، نشانه‌ای از نو شدن روز، ماه و سال و نمادی از تحول به سمت تازگی و نو شدن هر آن چیزی است که انسان در طول یک سال گذشته تجربه کرده و امروز می‌خواهد همه آنها را پشت سر بگذارد و قدم در روزی نو بگذارد و لازمه گام نهادن در روزی نو داشتن دلی عاری از غم، محنت و کینه می‌باشد.

حجت‌الاسلام مهدی ستوده ادامه داد: یکی از رسم‌هایی که  نزدیک عید مرسوم است نظافت و پاکیزگی است به گونه‌ای که نزدیک سال جدید و نوروز، همه در پی خانه تکانی هستند، همه در واقع حساس‌تر می‌شوند که هرچه کثیفی و آلودگی هست را از خانه‌های خود بزدایند و چه خوب است همین طور که به نظافت مادی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه توجه می‌شود، به نظافت معنوی و خانه‌تکانی دل هم توجه کنیم.

وی تصریح کرد: با آنکه ما یک عبادت روزانه داریم با عنوان رابطه با خدا، یک عبادت هفتگی داریم که همان نماز جمعه است و یک عبادت سالانه داریم که همان عبادت در شب قدر می‌باشد اما چه بهتر می‌شود اگر در میان همه این عبادتها غبارروبی از دل را در آخر هر سال هم در برنامه سالانه خود قرار دهیم و با دلی زلال و صاف همچون آئینه، آکنده از مهر و محبت قدم به سالی نو بگذاریم.

شور و حال عید نوروز؛ از نوای

"شال ساللاماق"؛ زینت آئین‌های چهارشنبه آخر سال

دستمال انداختن، یا همان "شال ساللاماق" یکی از آئینهای دیرین مردم منطقه آذربایجان به ویژه مردم باستان اردبیل در چهارشنبه آخر سال است که این آئین در گذر زمان هرچند در مناطق شهری به کلی به فراموشی سپرده شده است اما هنوز هم در گوشه و کنار دیار آذری زبانان، استان اردبیل می‌توان اثراتی به جا مانده از این رسم دیرین و گذشتگان را دید.

شادی‌های مردم استان اردبیل در قبل از عید نوروز گرچه از ابتدای اسفندماه آغاز می‌شود اما این شور و نشاط و تکاپوی رخنه کرده در وجود مردم این دیار معمولا در چهارشنبه آخر سال یا چهارشنبه سوری به اوج خود می‌رسد و شاید به وضوح می‌توان گفت یکی از زیباترین و در عین حال دیرنده و ماناترین آئینهای سنتی ویژه عید نوروز و چهارشنبه سوری را می‌توان در استان اردبیل در این روز شاهد بود.

سلیمه حیدری یکی از پیرزنان استان اردبیل در خصوص این آئین دیرین به ما گفت: در آئین "شال ساللاماق" که در گذشته پررونق‌تر از حال بود معمولا به کوچکترین عضو خانواده یک روسری و یا شال داده می‌شد تا آن را از روزنه یا در زبان ترکی "باجا" پشت بام خانه‌های روستایی که معمولا منزل یکی از آشنایان و یا اقوام همان خانواده می‌بوده به داخل خانه فرستاده و آن را پر از خلعتیها و هدایایی تحویل بگیرد.

وی ادامه داد: به تعبیری دیگر پسران جوان یا نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام خانه شال خود را پایین می‌انداختند که در این هنگام صاحب خانه نیز به فراخور حال خود و بضاعت درآمد خانوادگی چیزی را در گوشه شال می‌بست تا پسران آن را بالا بکشند و چنانچه پسر خواهان دختر خانواده بود شال را بالا نمی‌کشید و اگر خانواده دختر راضی بودند نشانه‌ای از دختر را به شال می‌بستند.

این بانوی 65 ساله در ادامه تصریح کرد: در گذشته معمولا محتوای داخل بقچه یا همان شال خوردنی‌هایی از قبیل آجیل، میوه شب عید، یک کاسه یا پیاله قووت و شکلات و یا یک جفت جوراب و هر چیز دیگری بود که می‌توانست هم به عنوان یک عیدی و هم به عنوان یک خلعتی محسوب شود که این امر نیز برگرفته از مهر و صفای عمیق در بین مردم منطقه و خونگرمی آنان در آن زمان بوده است.

رسم شال‌اندازی در گذشته در بیشتر نقاط آذربایجان رایج بود و هنوز هم در بعضی از روستاها انجام می‌شود اما متاسفانه در مناطق شهری این رسم قدیمی و زیبا به فراموشی سپرده و در بین کودکان نیز شال ساللاماق به قصه تبدیل شده و حتی برخی به فرزندان خود قصه شیرین آن را نیز تعریف نمی‌کنند اما چه بهتر می‌شد اگر این رسم و آئینهای دیگری که یادگاران گذشتگان و اجدادمان هستند سینه به سینه به نسلهای آینده منتقل می‌شد تا اینگونه به فراموشی سپرده نشود.

از قدیم الایام صبح آخرین چهارشنبه سال زنان بر سر رود یا چشمه رفته و کوزه‌ها را پر از آب می‌کردند و از آن آب برای خمیر کردن، روشن کردن سماور و یا پختن غذا استفاده می‌شد که این امر را نیز برای خود آئینی زیبا تلقی کرده و نماد خوش روزی و خوش یمنی می‌دانستند.

"قولاق آسدی"؛ تعبیری از پیشامد در سال جدید

فال‌گوش نشینی یا "قولاق آسدی" یکی دیگر از آئینهای چهارشنبه سوری است که آن نیز همچون سایر رسمهای شیرین منطقه آذربایجان در این روز به فراموشی سپرده شده است.

امروزه اگر یک کودکی به اصطلاح بزرگ شده شهر بوده شاید به ندرت اسمی از آئین "قولاق آسدی" شنیده باشد و هیچگاه از نحوه برگزاری این آئین و چگونگی انجام آن چیزی نداند.

"قولاق آسدی" یا "قولاق آسدی گئجه‌سی" و یا "شب فال‌گوش نشینی" تا یک دهه قبل در روستاها، مناطق کوچ‌نشین و حتی در برخی از محلات مناطق شهری استان اردبیل اجرا می‌شد اما به مرور این آئین هم کمرنگ و هم اکنون "قولاق آسدی"، این یادگار دیرین بیشتر از آنکه مورد اجرا قرار بگیرد در سینه پدربزرگها و مادربزرگهایمان پنهان و محبوس مانده است.

حاج علی‌حسن عبداللهی، یکی از ریش سفیدان روستای آق قلعه در خصوص این آئین به ما گفت: در گذشته آئین قولاق آسدی در واقع طعم شیرین چهارشنبه آخر سال را دو چندان می‌کرد که در این آئین فرد ابتدا در خانه خود نیت کرده و دستهایش را محکم روی گوشهایش می‌گذاشت و سعی می‌کرد تا مقصد خود که خانه یکی از همسایه‌ها بود صدایی نشنود.

وی ادامه داد: در این آئین فرد با نیت خود به کنار در یا پنجره خانه مورد نظر که به احتمال خانه همسایه، اقوام و یا یکی از آشنایان دور و نزدیک بود می رفت و دست هایش را از گوشش بر می داشت و با اولین جمله‌ای که فرد از داخل خانه می‌شنید محقق شدن یا نشدن نیت خود در سال جدید را تفسیر و تعبیر می‌کرد.

این پدربزرگ 90 ساله اظهار کرد: فردی که به "قولاق آسدی" می‌رفت اولین جمله‌ای که شنیده است را به خاطر می‌سپرد و با برگشت به منزل خویش تفسیر آن جمله را از بزرگ خانواده که معمولا پدربزرگ، مادربزرگ، پدر یا مادر خانواده بود می‌پرسید، که در این حالت جمله مثبت و امید بخش به معنای محقق شدن آرزو و نیت در سال جدید بود اما جمله مایوس‌کننده به معنای نرسیدن به آن نیت و آرزو در سال جدید تلقی و تعبیر می‌شد که این آئین هم‌اکنون نیز کم و بیش در روستای ما رواج دارد.

رسم "آتش‌افروزی" و "خونچه عروس"

آئین آتش‌افروزی یکی دیگر از آئینهای ویژه چهارشنبه سوری در خطه اردبیل است كه در این رسم پيش از غروب آفتاب، هر خانواده بوته‌های خار و گزن و یا چوب را كه از پيش فراهم كرده‌اند روی بام يا زمين حياط خانه و يا در کوچه روی هم انباشته و با غروب آفتاب و نيمه تاريک شدن هوا زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع می‌شوند و بوته‌ها را آتش می‌زنند.

بعد از افروختن آتش از بزرگ تا كوچک هر كدام سه بار از روی آتش می‌پرند تا مگر ضعف و زردی ناشی از بيماری و غم و محنت را از خود بزدايند و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود در سال پیش رو بخشند که در برخی از روستاهای استان اردبیل مردم منطقه در حال پريدن از روی آتش ترانه‌هايی را نیز می‌خواندند.

از جمله مراسم دیگری که در روز چهارشنبه سوری در استان اردبیل و به تبع در خطه آذربایجان معمول و مرسوم است فرستادن خونچه‌ای از میوه و شیرینی و پارچه و خلعتی برای عروس خانواده است که در شب چله نیز خونچه‌ای نظیر همین به خانه عروس فرستاده می‌شود.

در این رسم معمولا خانواده داماد مقدمات خلعتی را تدارک می‌بینند و با تهیه آنها و تزئین زیبای هدایا آنها را بر روی سینی‌های بزرگی می‌چینند و به همراه چند تن از اقوام شادی کنان به خانه عروس برده و در عین حال به خانواده عروس چشم روشنی می‌دهند.

خلعتی خانواده داماد معمولا شامل روسری، چادرسفید و بخشی از اقلام خوراکی من جمله آجیل و شیرینی، شکلات، قووت و در برخی موارد گوسفند و سایر اقلام خوراکی است که این موارد مطابق با بضاعت خانواده‌ها و رسم و آئینهای منطبق بر ایل و طایفه مدنظر متفاوت و متغیر است.

شور و حال عید نوروز؛ از نوای

آئین نواوستی؛ آئینی که "طراوت" و "مهتری" را در زندگی هویدا می‌کند

نواوستی یکی از آئینهای کهن استقبال از سال جدید در منطقه آذربایجان است که در تقسیم‌بندی آذری‌ها چهار چهارشنبه آخر سال به نام چهار عنصر اصلی طبیعت یعنی آب، باد، خاک و آتش نام‌گذاری می‌شود و در هر یک آئینی به اجرا درمی‌آید که در آخرین چهارشنبه سال که «سو چرشنبه‌سی» یا چهارشنبه آب نامیده می‌شود، تولد و تازه شدن دوباره آب‌ها جشن گرفته می‌شود که به این ترتیب که صبح روز بعد از چهارشنبه‌سوری مردم به کنار آب‌های روان رفته و عرض رودخانه‌ها را هفت بار طی می‌کنند.

این حرکت نمادین با هدف هم‌سویی با طبیعت و تازه شدن آب‌ها و تمنای تازه شدن زندگی و گریز از مشکلات اجرا می‌شود و در عین حال آرزوها طرح می‌گردد که در کنار این مهم مردم با جارو آب را جارو می‌کنند که این حرکت نمادین به معنی جارو کردن مشکلات زندگی و روانه کردن آن به همراه آب است تا بار دیگر این مشکلات هویدا نشود.

در آئین زیبای نواوستی قیچی کردن آب هم یکی دیگر از اجزا و ارکان این آئین می‌باشد که با هدف قیچی کردن مشکلات و دوختن نمادین آب با هدف دوختن زبان دشمنان انجام می‌شود، همچنین افرادی که در کنار آب‌های روان حاضر شده‌اند، هفت تکه سنگ را به نماد مشکلات خود به آب پرتاب می‌کنند. برخی شهروندان لنگه‌کفش‌های کهنه را به بهانه اینکه تنگی و گرفتاری سالی که سپری شده در آب پرتاب می‌کنند و برخی با دسته‌های اسپند آب را جارو می‌زنند.

که در نهایت مقداری آب در کوزه سفالی ریخته و به همراه خود به خانه برده می‌شود که این آب به نماد تازگی و طراوت در چهارگوشه خانه ریخته می‌شود که به عقیده پدربزرگها و مادربزرگها از گذشته این باور وجود داشته که این آب به دلیل تازه شدن آن و تولد دوباره طبیعت به خانه‌ها برکت می‌آورد.

 

 

انتهای پیام/ع

 

 

 

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.