المیادین بررسی کرد

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

توافق هسته‌ای غرب با ایران، باعث شده تا شرایط جدیدی در روابط غرب با ریاض حاکم شود، و غرب منافع خود را از عربستان سعودی جدا سازد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از پایگاه خبری المیادین، یکی از نتایج اعلام نشده توافق هسته ای، اذعان غرب و به رسمیت شناختن نظام حاکم در ایران از سوی کشورهای غربی است.

توافق هسته ای بین ایران و غرب یکی از برجسته ترین تحولات حاصل در سال 2015 بود، وپیامدهای این توافق تا سال 2016 و حتی سال های بعد از آن همچنان یک رویداد مطرح بین المللی خواهد بود.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

حال سوال مطرح شده در این باره این است، که این تحول چگونه می تواند بر نزاع های منطقه ای بعد از این اذعان ضمنی غرب بر حضور ایران در منطقه منعکس خواهد شد؟ هم اکنون دشمن سعودی در حال پیگیری این واقعیت جدید با نگرانی کامل است، ریاض در حال بازنگری در برنامه ریزی های قبلی خود می باشد، اکنون سعودی ها در حال پیگیری اوضاع کشور همسایه خود بعد از خروج این کشور از تحریم ها است، پایان تحریم ها را می نگرد که چگونه ایران را به بهشتی برای سرمایه گذاری ها در خاورمیانه مبدل ساخته است.

اکنون دیگر غرب با ایران منافع خود را گره خورده می داند، به همین دلیل تهدید امنیت ایران ممنوع است، دکتر عماد آبشناس کارشناس مسائل خاورمیانه در دانشگاه تهران در چارچوب افق سال 2016 از مزایای توافق هسته ای ایران و بازتاب این توافق بر پرونده های منطقه ای می گوید، پرونده هایی که شاهد تغییرات ژئوراهبردی شده است، او به خطرها و فرصت های پیش رو اشاره می کند، و دست آوردهای ایران بعد از حصول توافق را شرح می دهد.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

سال 2016 چالش ها و خطرهایی برای ایران می تواند در بر داشته باشد، البته این مساله موازی با فرصت های اقتصادی و سیاسی پیش روی ایران بعد از توافق هسته ای نیست.

یکی از برجسته ترین این چالش ها موضوع پافتن راه حل برای پایان دادن به اختلافات با عربستان سعودی است، اگر این مساله فیصله یابد، رفته رفته دیگر اختلاف نظرهای منطقه ای هم خاتمه خواهد یافت، و در این صورت ایران بخش اعظم موانع پیش روی خود را پیموده است، البته در ان صورت عربستان سعودی هم خواهد توانست بر مشکلات و موانع موجود پیش روی خود برای پیشرفت در سال جاری غلبه کند.

کاهش بهای نفت، یک چالش دیگر در برابر ایران است، البته نه به اندازه ای که برای دیگر کشورهای صادر کننده نفت این مساله می تواند چالش برانگیز تلقی شود، اما به طور حتم این امر می تواند در آمدهای ایران را محدود سازد، خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در سال های گذشته ناگزیر شد، به منابع دیگری غیر از نفت برای به دست آوردن سرمایه اعتماد کند، تحریم های اقتصادی تهران را از عایدات نفتی محروم ساخت، اما در مقابل جمهوری اسلامی ایران توانست برای جبران این کاستی ها به منابع دیگری روی آورد.

اختلافات مذهبی در منطقه در چارچوب فشارها به شمار می آید، اما خطر که ممکن است ایران را تهدید کند، در توسعه داعش و جبهه های تکفیری به سمت مرزهای ایران نمایان می شود، اگر این خطر شدیدتر شود، ایران ناگزیر خواهد شد، مبالغ فراوانی را برای دفاع از منافع خود و پیشبرد پروژه های دفاعی هزینه کند، این تنها ابزاری است که ممکن است عربستان سعودی برای وارد آوردن فشار برضد ایران به آن متوسل شود، ابزاری که می تواند تهران را از مبالغ مورد نیاز برای توسعه اقتصادی محروم سازد، و این امر را برای دفاع از منافع خود در برابر تهدیدهای سعودی هزینه کند.

اما آن چیزی که از این خطرهای احتمالی می کاهد، بوجود آمدن واقعیت جدید در ایران است، بخصوص که غرب درهای خود را به روی تهران گشوده است.

امروزه روابط ایران و غرب قوی است، و از دو جبنه اقتصادی و سیاسی نیرومند است، و پیش بینی می شود، در آینده قوی تر هم شود، این واقعیت جدید باعث می شود، تا عربستان سعودی برای بازی با هر برگه امنیتی برضد ایران بداند، این برگه ها دیگر قدرت لازم را ندارند، چرا که امروزه غرب در ایران منافع خود را می بیند.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی


منافع بر سیاست چیره شده است


امروزه ایران به مثابه بهشتی برای سرمایه گذاران غربی جهت سرمایه گذاری در خاورمیانه تلقی می شود، اما تکلیف کشورهایی که در عربستان سعودی هم منافعی دارند، در این بین چه خواهد بود ؟

کشورهای جهان امروزه به این باور رسیده اند، که تروریسم در خاورمیانه تهدیدی جهانی است، دیگر نتایج تروریسم به گونه ای نیست که بخواهد به این منطقه محدود باشد، امروزه غرب و آمریکا به عربستان سعودی فشار وارد می آورند، تا از سیاست هایی که در پیش گرفته است، صرف نظر کند، ایران هم امیدوار است، این فشارهای غرب بر عربستان سعودی باعث شود، تا ریاض ناگزیر به قبول مذاکره با تهران به منظور حل اختلافات گردد.

اوضاع امروز ایران با مرحله پیش از توافق هسته ای متفاوت است، هم اکنون هتل های ایران مملو از هیئت های تجاری اروپایی و غیر اروپایی است، هم اکنون هجومی از سوی غربی ها به بازارهای ایران صورت می گیرد، حتی در عرصه های سیاسی هم اختلافات تغییر یافته اند، دیگر موضوعات سیاسی را منافع تعیین می کنند.

امروزه ایران به مثابه بهشتی برای سرمایه گذاران غربی جهت سرمایه گذاری در خاورمیانه تلقی می شود، اما تکلیف کشورهایی که در عربستان سعودی هم منافعی دارند، در این بین چه خواهد بود؟

هنوز تجریه فرانسه در این میان قابل بررسی است، تعامل پاریس با ریاض را پیگیران پرونده های سوریه و مذاکرات هسته ای ایران با غرب رصد کردند، حتی نشریه های فرانسوی و اروپایی هم این تعامل فرانسه با عربستان سعودی را رصد کردند، تمام تعامل فرانسه با پادشاهی عربستان سعودی به این دلیل بود، تا پاریس بتواند ثمره قراردادهای خود با عربستان سعودی را بچیند.

این نکته از واقعیت به دور نیست، اما پیش از توافق هسته ای اوضاع به گونه ای بود، که با اوضاع بعد از توافق هسته ای قابل قیاس نیست، فرانسه در جریان روند مذاکرات هسته ای همواره سعی می کرد، از شرایط حاکم بر مذاکرات به نفع خودش بهره برد اری کند، در آن زمان هر آن چه در توان داشت، پاریس به کار گرفت تا از سعودی ها قرارداد و توافقنامه بگیرد، اما امروزه منافع بازرگانان فرانسوی بر سیاست این کشور چیره شده است.

امروزه گروه های قوی اقتصادی در فرانسه به دولت این کشور فشار وارد می آورند، و چشمانشان به عرصه های سرمایه گذاری در ایران دوخته شده است.

به عنوان مثال به بخش نفتی فرانسه و به شرکت توتال نظر می افکنیم، به صنعت خودرو سازی فرانسه همچون کارخانجات پژو و رنو نظری می افکنیم، همچنین در این بین می توان به شرکت هواپیماسازی ایرباس می توان نگریست، و دید تا چه میزان سرمایه گذاری برای آنها در ایران اهمیت دارد، منافع این بخش های اقتصادی که ذکر شدند، اقتضا می کند، وارد بازارهای سرمایه گذاری در ایران شوند، دیگر عرصه های سرمایه گذاری برای این شرکت ها در عربستان سعودی خیلی سود بالایی عایدشان نمی سازد، بازارهای سعودی برای این بخش های اقتصادی دیگر به حد اشباع رسیده است، و در مقابل بازارهای نوید بخش ایرانی قابل ملاحظه شده اند.

هم اکنون این شرکت های فرانسوی با انگیزه حضور در بازار ایران باهم و با دیگر شرکت های مشابه در حال رقابت هستند، قرارداد ایران برای خرید 114 فروند هواپیمای ایرباس از فرانسه باعث شده تا اشتهای دیگر شرکت های رقیب هم تحریک شود، در حالی که فرانسوی ها ایران را تشویق به خرید شمار بیشتری از هواپیماهای خود کرده اند، می بینیم شرکت بوئینگ آمریکا هم با وارد آوردن فشار بر کاخ سفید، از دولت آمریکا می خواهند تا حداقل 100 فروند از محصولات این شرکت را به ایران بفروشد.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

چالش سعودی

جایگزین نظام کنونی عربستان سعودی می تواند نظامی در شکل و سیاق داعش باشد، و این به صلاح ایران نیست.

مشکل عربستان سعودی تنها به ایران خلاصه نمی شود، هم اکنون بین کشورهای عرب برای فرماندهی منطقه و رهبری آن شکل گرفته است، عربستان سعودی بعد از درگذشت جمال عبدالناصر تا به امروز برای تصدی این جایگاه در این نزاع سهیم است، عربستان سعودی بارها کوشیده است تا سران عرب را حذف کند، تمام پروژه سرنگونی رهبران و روسای عرب منطقه را عربستان سعودی در پس آن قرار داشته است، کافی است در این بین صدام حسین و معمر قذافی و تلاش برای سرنگونی بشار اسد را به یاد داشته باشیم، حتی در سرنگونی محمد مرسی هم سهیم بوده و می رسیم به علی عبدالله صالح در یمن، حتی خود عبدربه منصور هادی هم تنها در حد بهانه ای برای ادامه جنگ عربستان سعودی در یمن باقی مانده است.

در مقابل این آرزوهای عربستان سعودی باید گفت که ریاض نمی تواند از حضور و جایگاه کشورهای دیگر منطقه ای نظیر جمهوری اسلامی ایران و مصر و ترکیه که این کشورها حضور و نقش تاریخی در مسائل منطقه ای داشته و دارند غافل شود، و نمی تواند آنها را نادیده تلقی کند، همین واقعیت تاکنون باعث شده تا عربستان سعودی نتواند تا به امروز تمام برنامه های خود را در منطقه به راحتی دنبال کند.

به همین دلیل امروزه بین ایرانی که در برخی از مناطق نفوذ دارد، و عربستان سعودی اختلافاتی صورت گرفته است، البته در این بین باید گفت پروژه ها و برنامه های عربستان سعودی تنها با ایران به مشکل بر نمی خورند، بلکه حتی ترکیه هم با برنامه های عربستان سعودی در منطقه تضاد و اختلاف دارد.

آیا مشکل امروزه موجود در لیبی به دلیل ایران است ؟ خیر واقعیت این است که بین منافع و سیاست های عربستان سعودی و ترکیه و مصر در این باره اختلافاتی به وجود آمده است.

عربستان سعودی برای تغییر سیاست های آتی خود ناگزیر به قبول مذاکره است، ادامه رویه و روند کنونی که ریاض برای خود در پیش گرفته می تواند منجر به نابودی کل پادشاهی عربستان سعودی گردد، البته ایران هم به نابودی عربستان سعودی راضی نیست، و برای این امر هم دلیل منطقی خود را دارد، چرا که جایگزین احتمالی نظام سعودی می تواند نظامی مشابه داعش باشد، و این مساله به صلاح ایران نخواهد بود.

آیا امیدی به عبور از این مشکل با عربستان سعودی در سال جاری وجود دارد ؟

اگر عربستان سعودی از اندیشه حذف دیگران در منطقه چشم پوشی کند، و این سیاست را کنار بگذارد، می توانیم به راه حلی برای بحران ها برسیم، بدون این امر امکان حل مشکلات وجود نخواهد داشت، ایران امروز از دیروز به مراتب قوی تر است، و فردا ایران به مراتب از امروز هم قوی تر خواهد بود.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

فرصت ها و دست آوردها

تمام تحلیلگران مسائل اقتصادی بر این باور هستند که بازارهای ایرانی جاذبه های بیشتری برای جلب سرمایه گذاری ها در خاورمیانه دارد، چرا که عایدات این بازار به مراتب از دیگر بازارها بیشتر است.

خلاصه کلام باید گفت، روابط اقتصادی دیگر به مثابه ستون اساسی در روابط بین المللی به شمار می آید، دیگر تمام تحلیلگران مسائل اقتصادی بر این باور هستند که بازارهای ایرانی جاذبه های بیشتری برای جلب سرمایه گذاری ها در خاورمیانه دارد، چرا که عایدات این بازار به مراتب از دیگر بازارها بیشتر است، دیگر سرمایه گذاری در بازارهای دیگر به اندازه و حجم سود و عایدات سود سرمایه گذاری در بازارهای ایرانی به شمار نمی آید.

توسعه روابط اقتصادی بین ایران و کشورهای دیگر می تواند منجر به توسعه روابط در زمینه های سیاسی شود، بر همین اساس پیش بینی می شود، روابط با کشورهای غربی توسعه یابد، اما در این بین ایران سعی دارد سبدی از روابط اقتصادی را با تمام کشورها داشته باشد، روابطی هم که ایران تا پیش از این با شرق داشته قوی تر هم خواهد شد.

بر همین اساس پیش بینی می شود، سال 2016 سال توسعه روابط اقتصادی و سیاسی بین ایران و تمام کشورهای جهان باشد، حتی می توانیم در این سال شاهد پیوستن ایران به ائتلاف های اقتصادی بزرگی همچون شانگهای و بریکس باشیم، حتی برای پیوستن به سازمان تجازت جهانی هم این احتمال ممکن است، صورت گیرد، اگر چه هم اکنون در این زمینه مخالفت هایی وجود دارد که مانع از تحقق این گام شده است.

جمهوری اسلامی ایران هرگز کشورهایی را که به تهران در طول دوران تحریم کمک کردند فراموش نخواهد کرد، از این رو وابط اقتصادی و راهبردی خود را با چین توسعه خواهد بخشید، یکی از نشانه های آن توافق طولانی مدت و برنامه ریزی شده بریا مدت 10 سال آینده به منظور توسعه حجم مبادلات تجاری بین دو کشور است، هم اکنون حجم این مبادلات نزدیک به 52 میلیارد دلار به صورت رسمی است، و نزدیک به 100 میلیارد دلار به صورت غیر رسمی است، اکنون برنامه ریزی شده است، تا حجم این مبادلات به رقم 600 میلیارد دلار برسد.

در مقابل چین با عربستان سعودی هم روابط مهمی دارد، چین از این طریق نیازهای سهمگین خود را به نفت از این راه جبران و برآورده می کند، رئیس جمهوری چین در آغاز سال به این کشور سفر کرد، و توافقنامه هایی را به امضا رساند، و حتی سعی کرد، بین عربستان سعودی و ایران نقش میانجیگر را ایفا کند، آیا توجه چین به نفت عربستان سعودی نباید این کشور را از کشیده شدن به سمت ایران باز می داشت ؟

در این خصوص باید گفت، چین سیاست تنوع بخشیدن به منابع انرژی را برای خود برگزیده است، به گونه ای که برای یافتن انرژی مورد نیازش تنها به خاورمیانه اعتماد ندارد، مهم تر از آن توافقنامه ها و پروژه هایی هستند، که در سفر رئیس جمهوری چین به تهران منعقد شده است، این پروژه ها حکایت از آن دارند که پکن حساب جدیدی را بر روی ایران باز کرده است، دهها پروژه امضا شده بین دو کشور باعث شده است تا ایران به مثابه نخستین شریک راهبردی چین در خاورمیانه به شمار آید، از آن فراتر چین به ایران به عنوان مرکزی برای فروش کالاهای خود و بازرای برای بازاریابی کالاهای خود در منطقه می نگرد، به عبارتی دیگر ایران به عنوان سکویی برای چین در منطقه به شمار می رود، ایران در توسعه تجارت خود با شرق کره جنوبی و ژاپن را هم مدنظر دارد.

اما روابط با روسیه امروزه در بهترین شرایط خود با ایران تلقی می شود، از نظر تاریخی هم روابط بین دو کشور شاهد این میزان از پیوستگی نبوده است، روابطی که بیشتر نشان از وجود یک ائتلاف اعلام نشده دارد، در بخش اقتصادی تهران از تحریم های غربی تحمیل شده برضد مسکو بهره مند شد، همچنین ایران از تحریم های اعمال شده از سوی روسیه برضد ترکیه هم بهره مند شد.

هم اکنون روسیه سعی دارد ایران را به عنوان جایگزینی برای ترکیه تلقی کند، ترکیه ای که در دورانی نه چندان دور یکی از بزرگ ترین بازارهای روسیه در خاورمیانه تلقی می شد، هم اکنون حتی اروپا هم به جای توجه به ترکیه برای واردات محصولات کشورزی و گوشت و لبنیات خود به تهران روی آورده است، هم اکنون تمام عوارض و مالیات گمرکی در این خصوص را از کالاهای ایرانی حذف کرده است، این منافع تجاری شاهد تحول و پیشرفت خواهند بود، اما مهم تر از این مسائل منطبق بودن منافع بین دو کشور در خاورمیانه از نظر راهبردی و سیاسی و اقتصادی است.

تنها تضاد در منافع موجود بین روسیه و ایران در صادرات گازی ایران به اروپا نمایان است، چرا که این گاز می تواند رقیب گازی روسیه به شمار آید، چرا که امروزه روسیه از گاز و انرژی خود برای وارد آوردن فشار به اروپا استفاده می کند، اروپایی ها و در راس آنها آلمان ها وارد پروژه های بزرگی با ایران شدند، تا خطوط گاز ایران را به اروپا منتقل کنند، اما ایرانیان در این زمینه برای جلوگیری از حصول هرگونه اختلاف نظر با روس ها در حال رایزنی هستند.

همسویی منافع روسیه و ایران حتی در مبارزه با تروریسم و جلوگیری از پیش روی غرب در خاورمیانه قابل تصور است، آنها نمی خواهند غزب در سوریه و عراق و افغانستان و آسیای میانه حضور داشته باشد، یکی از دلایل استفاده چین و روسیه از حق وتوی خود در سازمان ملل نیز ایستادن در برابر توسعه طلبی ناتو در سوریه بوده است.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

اذعان به نقش ایران

یکی از نتایج غیر علنی توافق هسته ای با ایران، اذعان و به رسمیت شناخته شدن نظام انقلاب اسلامی ایران، از سوی غرب و آمریکا است.

یکی از نتایج غیر علنی توافق هسته‌ای با ایران، اذعان و به رسمیت شناخته شدن نظام انقلاب اسلامی ایران، از سوی غرب و آمریکا است، از همان ابتدای انقلاب غرب همواره اعلام می‌کرد، می‌خواهد نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند، اما اکنون توافقنامه‌ای را برای مدت 25 سال با همین نظام امضا کرده است، این توافقنامه اذعانی از سوی غرب بر این واقعیت است که این نظام تا بیش از 25 سال دیگر هم استمرار خواهد یافت.

در خصوص روابط با غرب این روابط در سال‌های آتی توسعه خواهد یافت و تحکیم می‌یابد، اما در خصوص روابط با آمریکا بعید به نظر می‌رسد، به صورت قریب الوقوع روابط شاهد بهبود باشد.

اما شرایطی که بر این روابط حاکم بوده دیگر ادامه نخواهد یافت، مگر آن که تغییراتی در شرایط داخلی آمریکا صورت گیرد، یکی از سناریوهای مطرح در این زمینه، انتخاب و به قدرت رسیدن برخی شخصیت‌هاست که با ایران دشمنی دارند و روی کار آمدن آنها در دولت آمریکا است، اما در این بخش هم یک مساله بسیار مهم وجود دارد، و آن این واقعیت است که در بسیاری از کشورها هم شاهد نمونه‌های آن بوده‌ایم، واقعیت می‌گوید، بسیاری از نامزدها در دوران تبلیغات انتخاباتی مواضع و شعارهایی را اعلام می‌کنند، که با آن چه بعد از پیروزی در انتخابات انجام می‌دهند، کاملاً متفاوت است.

سیاست خارجی کشورهایی که از نظم و نظام برخوردار هستند، معمولاً با تغییر چهره‌ها و اشخاص تغییر نمی‌یابند، منافع این کشورها تعیین کننده روابط آتی این کشورها با کشورهای دیگر است، در آمریکا هم نظام حاکم روابط آینده این کشور را با دیگر کشورها مشخص می‌سازد، از این رو یک شخص در این نظام‌ها تعیین کننده نیست.

به دیدارهایی که وزیر امور خارجه ایران با همتای آمریکایی خود داشته نظر می‌اندازیم، در جریان توافق و بعد از توافق دیدارها و نشست‌های متعددی بین این دو برگزار شد، و تماس‌های مستقیمی هم به وجود آمد، فقط کافی است به یاد داشته باشیم، تا پیش از آن ممکن نبود، بتوانیم شاهد ملاقات یک دیپلمات ایرانی ولو در سطح پایین با یک دیپلمات آمریکایی باشیم که دیدار یا گفت وگو و تماس داشته باشند.

بعد از توافق، اگر در آمریکا تا پیش از این معادله‌ای برای افول نسل انقلاب یا شرط بندی برای ایجاد معادلات در داخل نظام ایرانی وجود داشته، اکنون دیگر جایی برای این قبیل مسائل نیست ومحتوم به شکست خواهند بود.

دولت و نظام ایرانی امروزه از هر زمان دیگری نیرومندتر هستند، و این نیرومندی را در نظر و دیدگاه جوانانش می‌توان دید، این جوانان امروزه به این باور رسیده‌اند که راهی را که انقلاب تا به امروز پیموده خود باعث شده است تا امروزه ایران به اهدافش دشت یابد، و از عزت و بزرگی این ملت حفاظت کرده است.

بسیار واضح است که سیاست آمریکا برای آینده در برگیرنده توجه به شرق آسیا است، نگرانی‌هایی آمریکا از قدرت گرفتن و بزرگ شدن اقتصاد چین و به مانند آن بزرگ شدن اقتصاد هند به میزانی بالاتر از اقتصاد آمریکا ناشی می‌شود، و تمام آن چه گفته شد، باعث نخواهد شد، تا آمریکا از خاورمیانه چشم پوشی کند، تلاش آمریکا برای سلطه بر منطقه ناشی از وجود منابع انرژی در منطقه می‌باشد، البته آمریکا به این منابع انرژی نیازی ندارد و به اندازی نیازش انرژی دارد، اما همین خاورمیانه منبع انرژی‌های مورد نیاز چین و هند است.

آمریکا سعی دارد توازنی را در خاورمیانه حاکم کند، اما این مهم با ادامه رویه و سیاست‌های تندروانه و عجولانه عربستان سعودی در منطقه محقق نخواهد شد، سیاست‌هایی از قبل جنگ افروزی و تلاش سعودی‌ها برای تحمیل خواسته‌ها و نظرات خود بر دیگر کشورها آن هم با توسل به زور دیگر جایگاهی در منطقه ندارند.

ایران پس از توافق هسته‌ای؛ جدایی منافع غرب از عربستان سعودی

نزاع ها در منطقه بعد از توافق

توافق هسته ای بازتاب های و پیامدهایی بر نزاع های منطقه خاورمیانه داشته است.

توافق هسته‌ای بازتاب‌های و پیامدهایی بر نزاع‌های منطقه خاورمیانه داشته است، این توافق تنها به مثابه پیروزی برای ایران تلقی نمی‌شود، بلکه پیروزی برای همپیمانان ایران در منطقه نیز قلمداد می‌شود، بهترین دلیل بر این واقعیت هم تغییر نگرش و سیاست‌های غرب در قبال بحران سوریه است، تصمیم و قطعنامه اخیر صادره از سوی سازمان ملل در باره سوریه، که براساس روند مذاکرات وین بوده با پروژه ایران در قبال این بحران همسو است، جان کری وزیر امور خارجه به صراحت در این باره گفت: این همان پروژه ایران برای بحران سوریه است که تغییرات ساده‌ای بر روی آن صورت گرفته است.

چین و روسیه اساساً و به صورت کلی باهم به توافق رسیده بودند که برای حل بحران‌ها باید با ایران باشند، و اختلافات هسته‌ای در این بین مانع از حصول توافق بین ایران و کشورهای غربی برای حل بحران‌های خاورمیانه می‌شد، این مانع اکنون برچیده شده است، و فعالیت‌های آمریکا امروز برای حل بحران‌ها به دیدگاه‌های ایرانی در خصوص بحران‌ها مرتبط است و به آن دیدگاه‌ها توجه دارد.

این پرسش باقی می‌ماند: برگه‌های اعمال فشار غرب برضد ایران کدام ها هستند، و چرا این پیروزی ایران در یک سینی نقره‌ای به تهران تقدیم می‌شود؟

کمی به پیش از توافق باز گردیم، میزان تحریم‌های غرب برضد ایران وارد مرحله‌ای شده بود، که یا باید با ایران وارد جنگ می‌شدند، یا این که راه حلی برای اختلافات خود بیابند، چرا؟

اوباما رئیس جمهوری آمریکا در این باره گفته بود، که این تحریم‌ها در آغاز برضد ایران کارگر بودند، اما سرانجام اوضاع تغییر یافت.

غرب به این نتیجه رسیده بود، اگر در عرصه تحریم ها این روند را ادامه دهد، کل تحریم‌ها به صورت کامل در هم شکسته می‌شدند، غرب واقعاً به این نتیجه رسیده بود، ایران تمام کالاهای مورد نیازش را وارد می‌کرد، در این باره با روسیه و چین و هند و کشورهای دیگر به تفاهم رسیده بود، دیگر انتخاب گزینه نظامی کارساز نبود، ایران در مرحله تحریم‌ها موفق شده بود، توان دفاعی خود را توسعه دهد، به مرحله‌ای رسید که می‌توانست به عنوان تهدیدی برای هم‌پیمانان غرب در منطقه تلقی شود، و این تهدید در صورت تجاوز به ایران عملی می‌شد.


منبع: تسنیم

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۳ ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵
عربستان درأینده خودش میماندو دوتاگوشاش!!!چون نوکریش به آمریکا دیگه داره تاریخ مصرفش میگذره