دوويلپن: جهان بايد از پنجره فرصت به دست آمده با ايران استفاده کند

«دومينيک دوويلپن» وزير خارجه اسبق و نخست وزير پيشين فرانسه در گفتگوي مشترک با شبکه پنج تلويزيون فرانسه(TV5monde) روزنامه لوموند و راديو بين‌المللي فرانسه گفت: به مسئله هسته‌اي ايران، بحران سوريه، سياستهاي خارجي فرانسه و جايگاه اين کشور در جهان امروزي پرداخت.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، خبرنگار لوموند درباره سفر نتايج سفر رئيس جمهور فرانسه به منطقه خاورميانه سئوال کرد.

دوويلپن درباره سفر فرانسوا اولاند رئيس جمهور فرانسه به اسرائيل گفت: بايد از اين سفر نتيجه‌اي به دست آيد. به دست نياوردن نتيجه به معناي آن خواهد بود که فرانسه در جايگاه واقعي خود قرار ندارد. در پرونده هسته‌اي ايران و در پرونده سوريه و همچنين در پرونده فرايند صلح خاورميانه، بايد صريح صبحت کرد. اولاند رئيس جمهور فرانسه بايد در اين سفر مسائلي را مطرح کند که براي دوستان اسرائيلي ما دشوار است. اولين مسئله اين است که فرانسه با در پيش گرفتن موضعي سر سخت در پرونده هسته اي ايران، بايد به اسرائيليها توضيح دهد دستيابي به توافق امري کاملا ضروري است. فرانسه به هيچ وجه نمي‌تواند مسئوليت سنگين دست نيافتن به توافق هسته اي را با ايرانيان بر عهده گيرد. بايد قاطع و جدي بود. بايد بهترين توافق را به دست آورد. اما جهان به توافق نياز دارد. خاورميانه به توافق نياز دارد. چنين توافقي امروز امکان پذير است زيرا ايرانيان آماده امتيازدهي هاي مهمي هستند تا مجازاتها لغو شود و برگ جديدي را آغاز کنند. پيروزي روحاني در انتخابات به وضوح نشان داد ايرانيان خواستار چيز جديدي هستند. بستن درها بر روي توافق به معناي پذيرش بحراني طولاني مدت ديگر در  منطقه است. 

گزارشگر راديو بين المللي فرانسه پرسيد علت موضع سرسخت فرانسه چيست؟ آيا اين موضع به سبب چشم‌انداز سفر اولاند به اسرائيل بود يا اينکه صرفا اين موضع فرانسه است؟

دوويلپن گفت ابتدا بايد بگويم که مطابق با اصولم از موضع قاطع  انتقاد نمي‌کنم. قاطعيت لازم است. بايد در اين پرونده دشوار و بسيار جدي، قاطع بود. برخي مسائل فني درباره نيروگاه آب سنگين اراک، درباره حق غني‌سازي، درباره ذخاير اورانيوم غني شده بيست درصدي وجود دارد و بايد به همه اين مسائل پرداخت. اما امروز براي همه مشکلات، پاسخهايي وجود دارد. مسئله اصلي اين است که چگونه بتوانيم زبان مناسبي پيدا کنيم تا بتوانيم همه اين عناصر را در کنارهم قراردهيم و توافقي پيدا کنيم. يادآوري مي‌کنم اين توافق، اوليه و موقت است. فرانسويها ترجيح داده اند هدف را بالاتر ببرند  و بگويند اين کافي نيست. اين توافق امروز امکان پذير است. از لحاظ فني همه عناصر براي توافق وجود دارد. از هفته آينده توافق را مي‌توان  امضا کرد اما بايد دو مسئله را در نظر گرفت. نخست اينکه  اين توافقي اوليه است و همچنين اين که اين آغاز فرايند است. در اين زمينه ديپلماسي بايد وارد عمل شود و از فرصت گشايش استفاده کند و در هر مرحله بکوشد امتياز جديدي بگيرد. اين فرايند براي جلب اعتماد دو جانبه است بايد از پنجره‌هاي فرصتي که در ايران به دست آمده؛ استفاده کرد. اگر اين کار را نکنيم، پنجره فرصت ممکن است  براي دراز مدت بسته شود و ما همه بهاي آن را خواهيم پرداخت. اين مسئله ممکن است در پرونده سوريه، در پرونده عراق، در پرونده فرايند صلح، پيامد داشته باشد. بنابر اين بايد همه مسائل را مدنظر قرار داد، بايد ديپلماسي را پيش برد. يادآوري مي‌کنم فرانسه در عرصه مبارزه با اشاعه سلاحهاي هسته‌اي دانش واقعي و در مذاکره با ايران صلاحيت زيادي دارد. ما از سال 2003، مذاکرات را رهبري مي‌کرديم و من به همراه دوستان آلماني و انگليسي‌ام آغازکننده اين مذاکرات بودم. ما شايد از برخي از شريکان خود بهتر از هر کس ديگر از اين پرونده شناخت داشته باشيم. بايد مراقب باشيم که دقيقا  وسط اين فرايند قرار گيريم. اين فرايند براي جلب اعتماد است. بايد قاطع و سرسخت بود اما بايد خلاق نيز بود و همواره اين دغدغه را در ذهن داشت که بايد به توافق رسيد زيرا فرصت جديدي به دست نخواهد آمد.  بايد اين مطلب را براي جهانيان به ويژه اسرائيليها يادآوري کرد : اگر اين فرصت نتيجه ندهد، ما وارد مرحله‌اي بسيار خطرناک خواهيم شد که طي آن چک سفيد امضايي به مداخله نظامي خواهيم داد و اين بدترين چيز براي منطقه خواهد بود. 

خبرنگار پرسيد يعني حمله اسرائيل به تاسيسات هسته اي ايران؟
دوويلپن گفت اين حمله جلوي برنامه هسته‌اي ايران را نخواهد گرفت. بايد وارد فرايند جلب اعتماد با ضمانتهاي لازم شد. ما به تدريج مي توانيم اين ضمانتها را تقويت کنيم. البته نبايد ساده‌لوح بود و چک سفيد امضا به ايران داد. اما ضمانتها را مي‌توان به دست آورد. ما مي‌توانيم در چارچوب اين فرايند، بسياري از مسائل را  بهبود بخشيم.

گزارشگر راديو بين المللي فرانسه پرسيد آيا ديپلماسي فرانسه قادر به ايجاد انعطاف موضع اسرائيل خواهد بود؟
دوويلپين گفت ما خود را در موقعيتي قرار داده‌ايم که مي خواهيم در آن نقش بزرگترها را ايفا کنيم. و اين جاي خوشحالي دارد.

خبرنگار راديو فرانسه گفت اما فرانسه در زمينه سوريه فرانسه موفق نشد. 
دوويلپن گفت از کدام ديپلماسي وارد بازي مي‌شويم؟ در فرانسه دو سنت ديپلماسي وجود داشته است. بايد دقيقا ديد از کدام دريچه ديپلماتيک مسائل را مطرح مي‌کنيم. من به واسطه سفرهايم از موضع مخاطبانم شگفت‌زده شده‌ام. آنان موضع فرانسه را درک نمي‌کنند و ديگر ردي از موضع سنتي ديپلماسي فرانسه نمي بينند. سنت اول ديپلماسي فرانسه ، ديپلماسي گليست( سياستهاي سابق ژنرال دوگل) است. اين ديپلماسي بر پايه ميانجيگيري، ايجاد تعادل و با هدف  گسترش نقش فرانسه در صحنه بين المللي  و صحبت با همه طرفها است. 

خبرنگار لوموند يادآوري کرد در زمان دوگل دو بلوک شرق و غرب وجود داشت اما امروز جهان چندپارچه شده و قدرتهاي نوظهور و متوسط نيز پديد آمده اند. جهان  چند قطبي است. 

دوويلپن گفت: جهان هميشه پيچيده بوده و همواره طرفهاي مختلف با ديدگاههاي متفاوتي وجود داشته است. موضع اروپاييها و آمريکاييها دقيقا يکي نيست. هميشه جاي ميانجيگري بين طرفهاي تندرو و ميانه‌رو  وجود دارد. قانون کلي در سياست گليست اين است که با همه صحبت شود و با خلاقيت راهکارهايي ارائه کرد که در ميز مذاکره وجود ندارد.

سنت ديگر ديپلماتيک، سياست استعمارگرايانه است که به جمهوري سوم و چهارم فرانسه مربوط مي‌شود. اکنون اين سنت به سياست‌هاي نواستعمارگرايانه تبديل شده است که به نوعي  سياست نظامي شباهت دارد. در صورتي که اين سنت ديپلماتيک بر دستگاه ديپلماسي فرانسه غلبه کند، ممکن است کشور وسوسه شود، خطوط قرمز را پايين‌تر بياورد و در نتيجه تصور شود مي‌توان با توسل به زور مشکل راحل کرد. اين درحالي است که نقش فرانسه بايد ميانجيگري باشد. آيا امروز فرانسه در سنت گليست قرار دارد يا در سياست نواستمعارگرايانه که از سياستهاي ديرينه انگليس و همراهي با آمريکايي  ها بوده است؟ امروز برخي مواضع فرانسه حتي از سياستهاي گرايشهاي جمهوريخواهان تندروي آمريکايي افراطي‌تر است. 

خبرنگار لوموند درباره سوريه گفت فرانسه از موضع اوباما در عقب‌نشيني در حمله به سوريه غافلگير شد. فرانسه براي مداخله در سوريه مي خواست از يک اصل دفاع کند و آن عدم استفاده از سلاحهاي شيميايي بود. اين موضع نيز فرانسوي است و آن دفاع از پيمانها است. 

دوويلپن پاسخ داد فرانسه در چارچوب   چندجانبه و بين المللي يعني در چارچوب سازمان ملل متحد، از اصول دفاع مي‌کند. اين چارچوب مقررات و مشروعيتهايي تعيين مي‌کند . مداخله نظامي  در سوريه، بر پايه صرفا استفاده از سلاحهاي شيميايي مشروعيت بين‌المللي نداشت. 

خبرنگار راديو بين المللي فرانسه پرسيد آيا نبايد فشارها را در سوریه از ابتدا به حداکثر مي‌رسانديم؟ 

دومينيک دوويلپن گفت: در ديپلماسي بايد از همه ابزارهايي استفاده کرد که به نتيجه  مشروع برسيم. در اين زمينه حق با شما است. به همين علت من بارها درباره مناقشه سوريه تاکيد کرده‌ام بايد وارد عمل شد تا اوضاع از بن‌بست خارج شود و جلوي اين فاجعه گرفته شود. در فاجعه سوريه، ديپلماسي فرانسه، از چندين سال پيش مرتکب خطا شده است. خطاي اصلي اين بود که فرانسه براي مذاکره پيش‌شرط گذاشت و آن رفتن بشار اسد بود. هرگز در ديپلماسي و گفتگو نبايد ضرب‌الاجل و پيش شرط تعيين کرد. با قرار دادن پيش‌شرط از ابتداي اين بحران، به هيچ وجه اجازه پيشرفت در اين پرونده را نداده‌ايد. بشار اسد امروز از هر زمان ديگري قوي‌تر است. او در صحنه در حال پيشروي است. نيروهاي مقابل نيز بيش از پيش بي‌اعتبار شده اند. چرا مي خواهيد در سوريه به برخي از گروهها کمک کنيد که در مالي با همان‌ها مبارزه مي کنيد؟ ديپلماسي به معناي استفاده از فرصتها است. هر گشايش بايد مورد بهره‌برداري قرار گيرد. بايد براي پيشرفت عملگرا بود. مواضع افراطي يعني مخالفت با پيشرفت و تعيين شرط و شروط، مواضع  غلطي است. به همين علت در پرونده سوريه امروز فرانسه نمي تواند راهکاري ارائه کند. بايد راه حل از طريق مذاکره براي سوريه پيدا شود. امروز به جاي تعيين پيش‌شرط براي مذاکرات ژنو2 بهتر است درباره آينده  سوريه تامل شود. آيا مي‌خواهيم سوريه همانند لبنان پس از توافق طائف در سال 1989 شود؟ آيا مي خواهيم سوريه تجزيه شود و چهار کشور از آن به دست آيد؟

خبرنگار راديو بين‌المللي فرانسه گفت تا زماني که سازمان ملل ميانجي‌گيري مي‌کرد هيچ پيشرفتي به دست نمي‌آمد. تازماني که  تهديد مداخله نظامي پيش نيامد، بشار اسد هيچ کاري نمي‌کرد و حتي از سلاحهاي شيميايي‌اش استفاده مي‌کرد. 

دوويلپن ادامه داد نمي‌‌گويم که بايد راهکارهاي سازمان ملل را کورکورانه دنبال کنيم و هيچ کار ديگري نکنيم. بايد بر پايه اصول، در چارچوب اين اصول از خود ديپلماسي نشان دهيم. ديپلماسي فرانسه با هدف ايجاد تعادل و مذاکره دنبال مي‌شود. فرانسه بايد ايده هاي جديد را پيدا کند، کوچکترين روزنه هاي فرصت را تشخيص دهد، با همه صحبت کند و سپس پيشنهادي ارائه کند. بايد با روسها نيز در اين زمينه صحبت کرد. من پس از پيروزي اولاند با او ديدار کردم. تنها پيامي که به او دادم اين بود که بايد با روسها همکاري کند. به احتمال زياد امروز همکاري کافي با روسها صورت نگرفته است.  در جهان کنوني نمي‌توانيد صحبت با روسها، با چيني‌ها  و کشورهايي را که اهميت فزاينده پيدا کرده اند، ناديده بگيريد. اين کشورها امروز اهرمهاي قدرت جهان را در اختيار دارند.

خبرنگار راديو فرانسه پرسيد اگر روسيه تغيير نظر نداد چه بايد کرد؟  
دوويلپن گفت: آنان تصميم خود را با گفتگو تغيير مي‌دهند. آنان در زمينه سوريه و سلاحهاي شيميايي‌اش تغيير موضع دادند. در ديپلماسي کارهاي دشواري در پيش رو داريد، بايد بتوانيد خطرکنيد اما بايد عملگرا نيز باشيد و به تفاهم نيز دست يابيد.

خبرنگار شبکه پنج تلويزيون  فرانسه پرسيد آيا بايد با بشار اسد هم صحبت کرد؟ آيا او مخاطب به شمار مي رود؟
دوويلپن پاسخ داد اگر اين به نفع سوريه شود چه اشکالي دارد.

تلويزيون فرانسه پرسيد آيا اين به معناي بخشيدن او پس از استفاده از سلاحهاي شيميايي نيست؟
دوويلپن گفت به تحولات کشورهای عربی بنگريد. پس از سقوط رژيمها و سراني که کنار گذاشته شدند، چه چيزي روي کار آمد؟ گاه شاهد جنگ داخلي  هستيد. بالاخره بايد در برابر نظم جهاني مسئوليت پذير بود. مسئوليت پذيري در قبال ملتها شما را مجبور مي کند  در زمان مناسب، تصميمات لازم را بگيرد. 

دوويلپن درباره عمليات نظامي فرانسه در مالي عليه گروههاي اسلامگرا در شمال اين کشور گفت اين عمليات تقريبا موفقيت آميز بود. من ابتدا با اين عمليات مخالف بودم اما ديديم که از لحاظ نظامي اين عمليات در مرحله اول خود موفق بود. فرايند سياسي پس از آن نيز موفقيت آميز بود.  اما من با اصل اين مداخله مخالف هستم و ممکن است به علت اين مداخله مشکلات بسيار جدي پيدا کنيم. اين  نوع توسل به زور قديمي است و تاريخ مصرف آن گذشته است. از اواخر قرن بيستم به بعد اين نوع مداخلات تاريخ مصرف گذشته به شمار مي رود. 

در همه مداخلات سيزده سال اخير  يعني در افغانستان، در عراق ، سوريه، ليبي  و مالي ثابت شده است، توسل به زور نتايج مورد انتظار را به بار نمي آورد. اين اقدامات "آب در هاون کوفتن"است که باعث وقت‌کشي مي شود  و پاسخهاي  مقطعي و فوري ارائه مي‌کند اما در دراز مدت پيامدهاي بسيار فاجعه آميزي دارد که باعث بر هم خوردن تعادل مي شود. و اين مسئله اميد اوليه براي مداخله را نقش بر آب مي کند. بايد بالاخره فهميد که اين پاسخ مناسب نيست. شرايط لازم براي حضور نظامي فرانسه در دراز مدت مهيا نيست. اما متاسفانه بيم آن مي‌رود که فرانسويها مجبور شوند مدت زماني طولاني در مالي بمانند و اين هزينه سنگين تري براي فرانسه دارد  زيرا به رغم فرايند سياسي آغاز شده در اين کشور، مالي کشوري بسيار بي ثبات است و رقابتها و تصفيه حسابهاي سياسي ممکن است سريعا اوضاع را وخيم کند زيرا مشروعيت دولت بيش از پيش در صحنه زير سئوال رفته است . فرانسه ممکن است درگير بازيهاي داخلي شود که هيچ ربطي به اين کشور ندارد. ما در سرزميني بسيار عظيم وارد عمل شده ايم. توان فرانسه براي ريشه کني تروريسم در سرزميني که چندين برابر فرانسه است  چقدر است؟ نمي توان به واسطه اقدام مسلحانه و از طريق جنگ با تروريسم مبارزه کرد. جنگ با تروريسم حرفي احمقانه است.  نتيجه آن اين بوده که تروريستها در جاهاي ديگر هستند. امروز تروريستها تقريبا همه جا اطراف صحراي آفريقا حضور  دارند و مي خواهند ديگر کشورهاي همسايه مالي را بي ثبات کنند. 

خبرنگار راديو فرانسه پرسيد در سال 2003 هنگامي که از حضور القاعده در منطقه صحراي آفريقا صحبت مي شد، شما در راس قدرت بوديد. چه کار کرديد؟
دوويلپن گفت نمي توان آن را به اين شکل ريشه کن کرد. ما امروز از لحاظ نظامي از آنها امتيازهايي گرفته ايم، آرامشي نسبي را در جنوب مالي برقرار کرده ايم اما در شمال مالي کاملا ثبات برقرار نشده است. نتيجه اين است که امروز بدگماني رو به افزايش است. بايد به احساسات مردم بومي توجه خاصي کرد. در راس قدرت مالي و در بين مردم مالي نيز احساسات بدگماني در حال شکل گيري است که ممکن است به مخالفت  تبديل شود زيرا احساس مي شود همه کارهاي لازم در شمال صورت نگرفته است زيرا احساس مي شود بدون مشورت رفتار شده و فرانسه در سرزمين تسخير شده به دلخواه خود رفتار مي کند. آيا براي آزاد سازي گروگانها مي توان بدون مشورت با دولت وارد عمل شد؟ نکته اساسي اين است که نمي توان بدون اراده منطقه اي و صرفا با توسل به زور با تروريسم مبارزه کرد. تلاش شد مشکل افغان بدون مشارکت دادن کشورهاي همسايه حل و فصل شود. مي خواهيم مشکل مالي را حل و فصل کنيم اما کشورهاي منطقه را وارد بازي نمي کنيم. در حال حاضر هر چه فرانسه بيشتر در مالي بماند، بيشتر با مشکل مواجه مي شود.
سياست آفريقايي فرانسه به هيچ وجه مشخص نيست. فرانسه  در حالي از آفريقا خارج شد که اين اين قاره در صحنه بين المللي ظهور کرد. نفت در مناطق مختلف اين قاره کشف شده است، و بسياري از کشورها حضور خود را درآفريقا تقويت کرده اند. ما در مقايسه به ديگر قدرتهاي جهان به ويژه چين ، روسيه ، ترکيه در قاره آفريقا تاخير زيادي داريم. همه به دنبال روابط اقتصادي با آفريقا هستند اما فرانسه جايگاه مناسبي ندارد.
هنگامي که دولت در سطح داخلي دچار دردسر مي شود، وسوسه مي شود در خارج از کشور با مداخله نظامي اذهان عمومي را منحرف  کند.

نخست وزير اسبق فرانسه درباره اتحاديه اروپا نيز گفت فرانسه در حال حاضر در سطح اروپا بيش از پيش منزوي است. قدرت اصلي در اروپا امروز در دست آلمان است و روابط با آلمان بيش  از پيش دشوار شده است. پيشتر سالانه دو هيئت وزيران مشترک با آلمان برگزار مي شد، امروز از چنين نشستهايي خبري نيست. چرا جلسات غيررسمي بين رئيس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان و دو وزير خارجه اين دو کشور برگزار نمي شود. چرا از ابزارهاي توسعه روابط فرانسه و آلمان استفاده نمي شود؟ بهتر است محورهاي جديدي وارد اهرم فرانسه و آلمان شود. در اين خصوص اگر اسپانيا، ايتاليا و حتي لهستان به تصميمات اين دو کشور مشارکت داده شوند، اروپا قدرت بيشتري پيدا مي کند. بايد دموکراسي بيشتري به اروپا داد. چرا نبايد رئيس کميسيون اروپا از طريق راي مستقيم مردم اروپا تعيين شود؟

دوويلپن درباره احتمال پيشروي احزاب راست افراطي در انتخابات پارلماني اروپا گفت هدف از سياست تغيير دادن خطوط است. مي توان خطوط را تغيير داد. آيا بايد در برابر سياست هاي تحميلي رياضت اقتصادي اتحاديه اروپا سر تسليم  فرود آورد؟ اين سياستها باعث تشديد چرخه هاي رکود اقتصادي مي شود. اين وضع احتمال تورم منفي را در اروپا زياد کرده است. بايد پرسشهاي اصلي در برابر راي دهندگان قرار گيرد. در هر دوره بحراني به مردم گفته مي شود چاره اي جز اين سياست نيست. اين درست نيست چاره زياد است بايد چاره ها پيدا شود. 

دوويلپن درباره مسئله شنود و جاسوسي آمريکا از شهروندان و مسئولان اروپايي گفت مسئله شنود صدها ميليون نفر قابل قبول نيست. سئوال اصلي اين  است که اين شنودها به چه کار مي آيد. آيا اين جاسوسي ها جلوي سوءقصدي ديگر را مي گيرد و آيا با چنين روشهايي مي توان همه چيز را مهار کرد؟ به نظر من همکاري فعالانه سازمانهاي اطلاعاتي و عمليات هوشمندانه انساني جلوي تروريسم را مي گيرد. آيا در آفريقا کشورهاي همسايه مالي واقعا اراده اي براي پايان دادن به قاچاق و مبارزه با تروريستها دارند.آيا واقعا مي خواهند مرزهايشان را کاملا بسته نگه دارند؟ بعيد است چنين اراده اي باشد اما اگر اراده واقعي وجود داشت، جلوي تروريسم گرفته مي شد. در آمريکا، سيستم کنترل گسترده مردم در سراسر جهان باعث تشديد احساس  ترس مي شود. آمريکاييها پس از يازدهم سپتامبر در چنين ترسي فرو رفته اند. آمريکا طي سالها تلاش کرده است الگوي دموکراسي خود را صادر کند اما نتيجه آن را امروز مي بينيم. دموکراسي صادر کردني و تحميلي نيست. آمريکا به هيچ وجه در کارهاي نظارت  جهاني براي ايجاد نظم نوين مشارکت نمي کند. کافي است به نمونه هاي گوانتانامو، ابوغريب، کنترلهاي گسترده به ويژه در اينترنت توجه کنيم. چرا آمريکايي ها بايد کنترل اينترنت جهان را در دست داشته باشند؟ 

وي درباره پهپادها نيز گفت پهپاد سلاح جادويي نيست که بسياري در واشنگتن به آن اعتقاد دارند. اين اسلحه به طور کورکورانه زنان سالمند و کودکان در مزرعه را همراه با تروريستها مي کشد. اين سلاح مي تواند ابزاري براي کمک به مبارزه با تروريسم باشد اما بايد ضمانتهايي نيز به دست آورد.

دوويلپن درباره اوضاع سياسي داخلي فرانسه و سقوط بي‌سابقه محبوبيت اولاند نيز گفت در چنين وضعي دو تصميم مي توان گرفت . تصميم اول اين است که دولتمرد هيچ کاري نکند و آرزو کند اوضاع بهتر شود. اين سياست محکوم به شکست است. تصميم دوم ، در پيش گرفتن اقدامات مناسب و بسيار دشوار است و در اين صورت دولتمرد بايد کارهايي را بکند که تا پيش از آن نکرده بود. اين به معناي آغاز اصلاحات ضروري براي کشور براي فرانسه است. در ماههاي اخير تصميمات زيادي گرفته شده است اما هيچ يک براي اوضاع بسيار دشوار کنوني مناسب نبوده است. دولتمرد حاکم بايد بتواند تصميمات مناسب با زمانه خود را بگيرد. فرانسه در اين عصر جهاني شدن، در آستانه  دروازه  قرار گرفته و مي ترسد وارد آن شود ، از مقابله با مشکلات مي ترسد.

نخست وزير اسبق فرانسه درباره بي اعتبار شدن همزمان جناحهاي راست و چپ فرانسه گفت اين مسئله براي سياست و دموکراسي فاجعه آميز است. نمي توان پذيرفت که بايد با اين وضع کنار آمد. چنين افکاري باعث تقويت احزاب عوامگرا و راستگراي افراطي مي شود. فرانسه نمي خواهد با چشمان باز ببيند که نظام سياسي اش پير شده و زنگ زده است. نظام سياسي کنوني اجازه تصميم گيري واقعي را نمي دهد. علاوه بر اين مشکلات، شاهد شکاف در جامعه هستيم. طايفه گرايي ، خواسته هاي قوميتي و مذهبي در جامعه پديد آمده است. ابزارهاي سياسي پاسخگوي اين مشکلات جديد نيستند. فرانسوا اولاند امروز با بحران مواجه است. يکي از راه حلهاي پيش روي او براي خروج از اين وضع تغيير دولت است.  اما  در گذشته  نيز همواره مشاهده کرده ايم که تغيير دولت جوابگو نبوده است. بايد اراده‌اي جدي براي اصلاحات وجود داشته باشد.


انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار