«نورس حمید» دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه فردوسی مشهد است. اصالت فلسطینی دارد. پدربزرگش سال ۱۹۴۸ از فلسطین اخراج شده است و بقیه نسلشان در سوریه به دنیا آمدهاند؛ یعنی خودش، پدرش، عمویش و بقیه اعضای خانواده حمید.
پس از اشغال فلسطین در لبنان و سوریه پخش و پراکنده شدند؛ اما یکی از عموهایش سال ۱۹۹۶ میلادی بعد از جنبش فتح به غزه بازگشته و همان جا تشکیل خانواده داده است. نورس، بیست و چند سال بعد یعنی سال ۱۳۹۷ شمسی همراه خانوادهاش به ایران آمد تا درس بخواند. خودش این طور خبر دارد که این روزها در ایران حدود ۶۰ دانشجوی فلسطینی در حال تحصیل هستند که یک نفر در مشهد، دو نفر در همدان، یک نفر در اصفهان، یک نفر کرج و ما بقی در تهران و اصفهان درس میخوانند.
نورس یک بار دیگر توضیح درباره پیشینه خانوادگی خود را از سر میگیرد: «پدربزرگ من کشاورز بود و زمانی که از فلسطین اخراج شد جز لباسِ تنش، چیز دیگری نداشت. خانوادهمان مردمی ساده بودند و حتی اسلحه معمولی هم نداشتند! زمانی که اسرائیلیها به روستاها حمله کردند یک کشتار و قتل عام راه انداختند و مردم مجبور به فرار شدند. البته تعدادی تابعیت اسرائیل گرفتند تا از خانههایشان خارج نشوند که ما به آنها «عرب اسرائیل» میگوئیم.»
نورس خارج از فلسطین متولد شده و اجازه ورود به کشورش را ندارد؛ اینجا هم نمیتواند بماند و زمانی که اقامت تحصیلیاش در ایران تمام شود باید به کشور دیگری برود. میگوید: «نه تنها من، بلکه تمام فلسطینیهایی که مثل من هستند از خدا میخواهند که راهی باز شود و به سرزمین خود برگردند؛ حتی اگر به جنگ برویم و کشته شویم.»
دوست داشتن فلسطین را با شیر مادرمان خوردیم
او خودشان را «آوارگان فلسطینی» مینامد و میگوید: «از جهاتی مردم داخل فلسطین مشکلاتشان از ما کمتر بود. حداقل در خانه و زمین خودشان بودند. ما چه؟ حتی نمیتوانیم وارد خاک سرزمین خود شویم. با این وجود آوارگان فلسطینی جنبشهای مهم و تأثیرگذاری مانند جنبش فتح، جنبش مردمی آزادی فلسطین، جنبش آزادی دموکراتی و آزادی فلسطین را به راه انداختند. در واقع مقاومت فلسطین، خارج از خاک این کشور هم شروع شد و تا همین الان ادامه داشته است.»
فلسطینیها چیزی را فراموش نمیکنند؛ به خصوص خاک سرزمینشان را. نورس تعریف میکند که چند سال قبل، راهپیمایی بازگشت در خاک سوریه و لبنان اتفاق افتاد. «بازگشت» نام تظاهراتهایی است که اخراجشدگان از فلسطین و فرزندان آنها در کشورهای مختلف و همچنین در مرزهای سرزمینهای اشغالی رقم میزنند تا بر حق بازگشتن به خاک خود تاکید کنند. این جوان میگوید در اکثر این راهپیمایی بیشتر نسل جوان و جدید فلسطینی میآیند، همانهایی که شاید از نگاه دیگران فرهنگشان دیگر متفاوت شده باشد.
درباره آن سال خاص و تظاهرات بازگشت در لبنان و سوریه میگوید: «آنها که آمده بودند شاید بیش از ۲۰ سال نداشتند. خیلیها فکر نمیکردند این نسل حتی در تظاهرات شرکت کنند. از همین جمع ۲۱ نفر در سوریه و ۱۳ الی ۱۵ نفر هم در لبنان به شهادت رسیدند.»
فرقی نمیکند متولد کدام کشور و چه سالی باشند؛ وطنشان را فلسطین میدانند و برای برگشتن به خاک خود دل به هر راهی میزنند: «این شجاعت و علاقه را از پدرانمان یاد گرفتیم؛ ما دوست داشتن فلسطین را با شیر مادرمان نوشیدهایم. وطن را فراموش نمیکنیم.»
رسیدن به سرزمین اشغالی آرزوی ما بود
نورس درباره شرایط غزه قبل از طوفان الاقصی میگوید و لابلای آن چه تعریف میکند رگههای مظلومیت مردم فلسطین پیدا و آشکار است. عمویش به سختی مریض میشود، اما امکانات پزشکی برای درمان او کافی نبوده است. صهیونیستها اجازه خروجش از کشور را نمیدهند و او جان خود را از دست میدهد: «البته هر روز چندین نفر به خاطر چنین دلایلی میمردند. مردم ۲۰ ساعت در روز برق نداشتند و علاوه بر آن هم گاز و آب هم دست اسرائیلیها بوده و هنوز هم دست آنهاست؛ بنا به گفته سازمان ملل ۹۰ درصد آبی که برای فلسطینیها بود آب آشامیدنی نبود. هر وقت دلشان میخواست اینها را قطع میکردند. مثل همین حالا و روزهای بعد از عملیات هفت اکتبر…»
به اینجای حرف که میرسد تاکید میکند که او معتقد است علم جزئی جدا نشدنی از طوفان الاقصی بود و علم همیشه جزوی از مقاومت و جهاد است: «در این زمانه جنگ فقط جنگ نظامی نیست و حتی جنگ رسانهای و علمی نیز داریم.»
نورس یادآوری میکند: «در جواب تمام کسانی که میپرسند چرا حماس حمله کرد باید بگویم بالاخره آن فشار و خشم سالهای طولانی یک جایی بیرون میزد. تصور کنید اسرائیلیها یک روستای ساده در فلسطین را ۱۸۶ بار منهدم کردهاند، اما هر بار مردم آن را از اول ساختهاند. فلسطینیها روز شروع حمله بسیار خوشحال بودند چرا که توانستند بعد از ۷۵ سال این گونه حمله کنند و پایشان به خاک رژیم اشغالگر برسد.»
از خاطراتش در هفت اکتبر میگوید؛ اینکه زنگ میزدند به دوستان و اقوامی که در غزه دارد و به آنها سفارش میکند مراقب خودشان باشند چرا که محال است اسرائیل در برابر این حمله دیوانه نشود. نورس تعریف میکند که دوستان و خویشاوندانش در جواب او میگفتند: «ما هر روز میمردیم؛ اما حالا میدانیم که شهید میشویم؛ خوشحال هستیم که این روز را دیدیم. رسیدن به سرزمینهای اشغالی آرزوی ما بود؛ حالا امید ما دوباره احیا شده است.»
نورس با کنایه میگوید: «حتی اگر بخواهی یک ساندویچ بخری باید بهای آن را بپردازی؛ اینکه دیگر خانهمان است و اگر بخواهیم آن را پس بگیریم باید خونمان را بدهیم. این بهایی است که باید بپردازیم و از آن ترسی نداریم.»
این جوان یک ضرب المثل را به زبان عربی میگوید و بعد دربارهاش توضیح میدهد: «این مثل یعنی کسی که بچه دار شده، نمیمیرد! میدانید یعنی چه؟ یعنی هرچه ما را بکشند فایده ندارد؛ ۱۰۰ سال دیگر هم نیاز باشد، خودمان و فرزندانمان میجنگیم تا این شجاعت نسل به نسل منتقل شود.»
این، جنگ گرسنگی است!
پس از هفت اکتبر خانواده عموی نورس خانه خود را در حملات اسرائیل از دست میدهند و مجبور میشوند از غزه بروند. آنها این روزها در جنوب رفح مستقر شدهاند: «در آخرین تماس گفتند که به خاطر بچههایشان قصد دارند دوباره به خان یونس و وسط نوار غزه برگردند چرا که این روزها تمرکز حملهها روی منطقه جنوب و رفح است.»
خنده تلخی میزند و میگوید: «فرزند پسرعمویم همین روزها در رفح به دنیا آمد. عکسهایی را فرستاده بودند که خیلی عجیب بود. یک چادر با چند تکه چوب درست کرده بودند و فرزندشان در آنجا به دنیا آمده بود.»
این دانشجوی فلسطینی درباره شرایط رفح و تصاویری که خویشاوندانش فرستادهاند توضیح میدهد: «شرایط رفح باورکردنی نیست. چادرهای مردم در و حریمی ندارد؛ حتی میگوئیم در هم مهم نیست؛ باورتان میشود وقتی باران میآید، آب باران تمام چادر و کسانی که داخلش باشند را کاملاً خیس میکند؟ به من گفتهاند که بعد از باران کودکان در خاک و گل میخوابند.»
آنچه نورس را نگران میکند گرسنگی و نبود مواد غذایی برای مردم فلسطین است: «این جنگ بیش از هر چیزی جنگ گرسنگی است؛ ما بزرگترها اگر یک مدت چیزی نخوریم ضعف میکنیم. حالا شما فکر کنید کودکتان هم گرسنه باشد و غذا بخواهد، اما کاری از دستت بر نیاید.»
جنبش نخبههای آمریکایی، اثر لحظهای ندارد
او درباره تأثیر گذاری فضای مجازی در جریان عملیات طوفان الاقصی توضیح میدهد: «خیلی جاها از ما میپرسند الان شما یک عکس را منتشر کردید، که چه؟ اما اثر واقعی فضای مجازی را در دانشگاههای آمریکا دیدیم. اگر فعالیتهای مجازی اثری نداشت، دشمن در انواع شبکههای اجتماعی مطالب درباره غزه و فلسطین را حذف و مسدود نمیکرد.»
نورس درباره جنبش دانشجویی آمریکا و تأثیرش میگوید و تاکید میکند: «بخشی از بیداری جهان این روزها را مدیون این جنبش هستیم. بیداری که مخاطبان آن جوانان هستند. حالا نسل جدید متوجه قضیه فلسطین شدهاند و فهمیدهاند ظالم و مظلوم در این جنگ نابرابر کدام است.»
مسئله را بازتر میکند و با یک نگاه دقیقتر توضیح میدهد: «اهمیت این جنبش به دلیل دانشجو بودن معترضان است. نکته مهم این است که اثر این جنبش لحظهای نیست؛ چرا که دانشجویان این دانشگاه نخبگان آمریکایی هستند که در آینده نه چندان دور قرار است در جایگاههای مختلف مشغول به کار شوند و آرمانهای خود را به نسل بعد منتقل کنند. ما فلسطینیها امیدواریم این جوانان بتوانند تغییری در شرایط جامعه خود به نفع فلسطین به وجود بیاورند.»
«وعده صادق» نقطه عطفی در فلسطین
بالاخره نوبت به «وعده صادق» میرسد؛ شبی که ایران برای اولین بار به صورت مستقیم از خاک خود اراضی اشغالی را مورد هدف موشکهای زیادی قرار داد. نورس تعریف میکند که آن شب او و بسیاری از فلسطینیهایی که میشناسد چقدر خوشحال شدند: «دل توی دلمان نبود که بالاخره کسی پیدا شده که جرأت زدن اسرائیل را داشته باشد. ما که میدانیم تعداد قابل توجهی از موشکها به هدف اصابت کرده، اما حتی اگر بگویند موشکها به هدف نرسید اشکالی ندارد و این چیزی از اهمیت قضیه کم نمیکند.»
با لحن قاطعی ادامه میدهد: «ایران، اولین دولتی بود که شجاعت و جرأت حمله به رژیم صهیونیستی را داشت. شب وعده صادق یک نقطه عطف در فلسطین به شمار میرود چرا که افسانه و چهره اسرائیل شکسته شد.»
فلسطین از زبان چند کتاب
نورس به تازگی به تهران رسیده است و وقت اینکه در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب بگردد را نداشته است؛ اما از چند کتابی میگوید که قبلاً درباره فلسطین خوانده و البته به زبان فارسی نوشته شدهاند: «مردمی که علاقه دارند رمان بخوانند میتوانند رمانهای فلسطینی که به فارسی ترجمه شدهاند مانند «بازگشت به حیفا» و «کاپوچینو در رام الله» را بخوانند.»
از کتابی با عنوان «توان عاشقی» یاد میکند که یک نویسنده ایرانی آن را نوشته؛ داستان پرالتهاب و پرماجرای عشق یک زن فلسطینی و در آخر هم میگوید: «رمانهای زیاد و جذابی درباره فلسطین نوشته شدهاند که حوصله خواننده از خواندنشان سر نمیرود. با این حال اگر کسی دنبال کتاب سیاسی در این حوزه است من کتاب «قضیه فلسطین» را پیشنهاد میکنم. نویسنده این کتاب لبنانی است؛ ترجمه فارسی هم دارد و هر چند سال یک بار نسخه جدیدتری از آن به چاپ میرسد.»
منبع: مهر